معمولا در مورد اجراهایی که خیلی دوست ندارم چیزی نمی نویسم اما اینبار به دلیل تلاش زیاد یک گروه جوان و با انگیزه تصمیم گرفتم خرق عادت کنم
این اجرا رو دوست نداشتم ( که البته کاملا سلیقه ای هست )
به نظرم میشه با انجام بعضی تغییرات سطح اجرا رو که پتانسیل هم داره بالا برد
۱- نمایش در مورد اوریانا فالاچی هست ، ولی در این اجرا کاملا شخصیت اصلی نمایش در حاشیه قرار دارد و انگار ما زندگی همسر او را میبینیم
۲_ متوجه نشدم ارتباط متن با فالاچی رو ، نه خبری از نقاط عطف و پررنگ و تصمیم های مهم او بود ، نه زندگی خصوصی و عاشقانه آن . فقط درگیر مرگ
... دیدن ادامه ››
او به شکل تخیل نویسنده بودیم
۳_ به نظرم میشه که بازیگر فالاچی ( چه ۲۰ ساله ، چه ۳۵ ساله ) لباس متفاوتی با بقیه کاراکتر ها بپوشن و حتی نوع بیان و اکت و بدن آنها نیز متفاوت با دیگران باشد که تاکید بیشتری بر روی آنها بشه و متمایز با کاراکتر های فرعی بشند، مثلا میشه بازی های آنها کاملا رئال باشد بدون هیچ فرمی
۴_ صحنه آخر که بسیار هم جذاب بود میشد فقط فالاچی رو تنها روی صحنه ببینیم بدون هیچ حرکتی و فقط نگاه کند و روزنامه ها در اطرافش بریزد
۵_ حرکات فرم متاسفانه در اکثر کاراکترها به بخشی از وجودشون تبدیل نشده بود و ما فقط مقداری حرکت روی صحنه میدیدیم
۶_ میشد بیان کاراکترها متناسب با فرم کاراکتر ها باشه
۷_ روابط و نسبت های در نیامده بود و بعضی صحنه تصنع در بازی دیده میشد
و در پایان کاملا مشخص بود که برای این اجرا بسیار زحمت کشیده شده و من موسیقی و طراحی لباس و صحنه و نور رو بشدت دوست داشتم و بازی آقای نقره ای پوش و خانم نقش بزرگی فالاچی رو دوست داشتم و به نظرم درست و اندازه بود .
و موسیقی و موسیقی و موسیقی و گروه خوبشون
و در آخر آخر اینها کاملا نظرات شخصی من هست و اصراری بر درست بودنش ندارم و پیشاپیش عذر میخوام اگه کلام من باعث نارحتی کسی شده باشد.
دمتون گرم و کلی اتفاق های خوب براتون بیافته ??