قرن بیستم از جهاتی بسیار متمایز از سایر قرنها بود اولین بار نه تنها یک دولت کارگری به معنای کامل کلمه بر روی کار آمد بلکه ابرقدرت شد (شوروی) و نیمی از جهان را در چنبر خود گرفت (بلوک شرق) ‼این مسئله سبب شد برخی از کشورها برای در امان ماندن از چکمه کمونیستها اقدام به ایجاد نظامی بکنند که نه سرمایه داری عنان گسیخته آمریکایی باشد ،و نه کمونیسم خشن روسی. فرانسه و برخی از نظامهای اروپایی رو به دولتی آوردن که نوعی از سوسیالیسم نه مانند روسها و اقمارشان مالکیت خصوصی را نفس کردند نه مانند آمریکایی ها دست سرمایه داران را باز می گذاشت .
مدیر یک روزنامه سوسیالیستی ژاک هاوسمان در شبی سرد احتمالا در فوریه (یکماه پس از کریسمس) چون در بخشی اشاره به عیدی یک ماه گذشته می کند ، در انتهای یک شب ملاقاتی با یک ولگرد دارد .نمایش حول همین دونفر است ژاک یک فرانسوی برنده است که با ولگردی روبرو می شود یکی از آن ۸۰۰۰۰ انسانی که در کنار دریچه های پارکینگ شبها را به صبح می گذرانند . شما در طول نمایش همواره منتظر آمدن اشخاص دیگری هستید اما نه آنها می آیند و نه کمبود نفرات دیگری را حس خواهید کرد.
سوسیالیست قصه ما اگر خودش بارها اعلام نکند که سوسیالیستی طرفدار اقشار ضعیف است ما چیزی از این رفتار نخواهیم دید ‼شاید بد نباشد همینجا یادآور شوم که لنین رهبر انقلاب شوروی مالک چند دستگاه رولزرویس بوده و در حالی که مردم شوروی از داشتن یک اتومبیل معمولی هم محروم بودند.‼فیلم خوشه های خشم در زمان استالین به دلیل اینکه نشان می داد فقرای آمریکا هم اتومبیل دارند نمایش آن در شوروی ممنوع بود ‼
از نکات مثبت نمایش یکی اینکه هرگز نمی فهمید داستان نمایش چه چیزی هست مگر آنکه به صحنه آخر برسید .
تیغ تیز انتقادی نمایش علیه سیستم حاکم فرانسه
... دیدن ادامه ››
و بیان این نکته که سوسیالیست ها هم نتوانستند فقر را در فرانسه ریشه کن کنند (اشاره به همان آمار ۸۰۰۰۰ نفری)و برخلاف شیوه رایج نویسندگان که تیغ انتقادشان به سرمایه داربست نگاه نمایش کاملا متضاد است.
مسلما آندسته از عزیزانی که این نمایش را برای اوقات فراغت خود انتخاب کنند هرگز پشیمان نخواهند شد