با اینکه سختگیرانه نظر میدم اما چون اجرای اول رو رفته بودم سعی کردم زیاد سخت نگیرم و مثل همیشه که حین تماشای کار در حد و اندازه دانش خودم نقد میکنم کارو، تصمیم گرفتم این بار این کارو نکنم و لذت ببرم فقط
کار رو دوس داشتم، انتقال حس به تماشاگر کار میکرد و تقریبا توی کل زمان اجرا تاثیر گرفتم از فضاسازی و بازیها
دو جای کار دل منو زد، یکی اونجا که نشستن و نقشه فراری دادن کاسپار رو میچینن و میگن کاسپار که خودش نمیدونه و میخوان برن بهش بگن، اصلا نفهمیدم اون دیالوگ واسه چی بود، انگار فقط یه بهونه واسه پاشدن و رفتن لی لی به سمت در بود، یکی هم اونجایی که ویلیام قهر میکنه و میگه من ادامه نمیدم، هر چند اون لحظه تپش قلب گرفتم چون دوس داشتم خودم برم رو صحنه ولی در کل نبودنش بهتر بود
بچه های با استعدادی تو این کار هستن، مطمئنا در آینده ازشون بیشتر خواهیم دید و شنید
دمتون گرم