اگر این فیلم رو همون شب های اول میدیم شاید خیلی بیشتر لذت میبردم.
ولی وقتی تعریف و تمجید ها از یک فیلمی زیاد میشه قطعا آدم با انتظار بالایی برای دیدنش میره.مگر این که فیلم های قبلی کارگردان رو دیده باشی و با سبکش آشنا باشی که هرچقدر هم تعریف شنیدی پیش خودت بگی : هرچقدر هم این فیلم خوب باشه قطعا مورد پسند من نیست.
در مجموع فیلم خوبی بود . هم از نظر فیلمنامه و هم از نظر بازی ها . امیرآقاییِ خوب داشت ، پانته آ بهرامِ خوب ، علی شادمان خیلی خوب. حتی بابای هاشم که اسمش رو نمیدونم متاسفانه . ولی جواد عزتی به نظرم نشد اون چیزی که باید میشد.(بازیش توی ماجرای نیمروز و جان دار عالی بود . شاید همینجاست که نقش کارگردان معنی پیدا میکنه)
جدای از همه این ها یک اتفاقی که دلم میخواست بیافته تا بیشتر با جریان فیلم همراه بشم اینه که دلم میخواست فیلم کمی قبلتر از اونجایی که شروع شد ، شروع میشد.
مثلا من فقط توی دیالوگ ها شنیدم که هاشم عاشق زنشه و میگه همه جلوی من دست به سینه وایمیسن ، من جلوی زنم دست به سینه هستم.
خب این که فقط حرفه.من نمیتونم تصور کنم یه گنده لاتی که به صغیر و کبیر رحم نمیکنه انقدر احساسات داشته باشه برای زنش.یا اگر هم انقدر احساسات
... دیدن ادامه ››
داره دلم میخواست ببینم.ببینم یه گنده لات چطوری به زنش محبت میکنه ؟ اصلا خود بازیگر میتونه این کار رو جوری انجام بده که نه تنها زننده نباشه بلکه خیلی باورپذیر و دلچسب باشه ؟؟
به دلیل نشون ندادن اینها و همراه نشدنم با شخصیت ها وقتی اون اتفاق اولش افتاد برای من هیچ اهمیتی نداشت . چون اون شخص برام مهم نبود .
و من هم اون کار رو گذاشتم پای دیوونه بودنش نه پای آبرو و غیرتی که مصیب آخرش بهش اشاره کرد.
شاید بتونم بگم این فیلم خیلی خوش شانس بود که امسال اکران شد . چون فیلم خوب امسال زیاد نبود که بخواد باهاش رقابت کنه.