با چشمانی گرد و مبهوت به تیتراژ پایانی نگاه میکنم. به قدری درگیر فیلم هستم که فرصت دست زدن برای یکی از بهترین فیلم های چند سال اخیر را از
... دیدن ادامه ››
دست میدهم. فیلمی چنان نفسگیر که همچنان رهایم نمیکند.فیلمنامه ای با چهار گره که بیننده را تا ثانیه آخر میخکوب میکند گره هایی که باز شدن هر کدام گره بعدی را ایجاد میکند و فیلمنامه ای که در هیچ لحظه ای رها نمیشود. فیلم فقط برای مخاطب قصه نمیگوید بلکه در طول فیلم نسبت بین گنده لاتی ، فقر ، اعتیاد و تعصب را نیز به تصویر میکشد
شنای پروانه نوید ظهور یک کارگردان صاحب سبک در سینمای ایران میدهد.