به نظرمن جورج اورول یکی ازخوش فکرترین داستان نویسان جهان است. داستان مزرعه حیوانات به هیچ وجه محدود به جغرافیای خاصی نیست و پیامی جهانی دارد. اواگرچه نسبت به سایرنویسندگان اروپایی خود ممکن است حجم آثارش قابل مقایسه نباشد؛ اما کتاب مزرعه حیواناتش اززبان وغنای ویژه ای برخورداراست. برای توصیف آثارجورج اورول نمی توان هیچ نویسنده ای را با او قیاس کرد. از محتوای داستان گرفته تا کنش های مابین شخصیت ها وشیوه پیشروی داستان و اوج گرفتن های ناگهانی همگی مختص خود اورول است. شیوه روایت داستان شرایط محور یا به عبارتی دیگرگزارش محوراست. به اعتقاد من سبک داستان نویسی اورول دو ویژگی مشترک دارد یک این که هر دو مربوط به گذشته اند و دوم ، آنچه به گوش مخاطب می رسد هیچگاه ازاعتقادات راوی بعنوان یک ضد کمونیست جدا نیست. بنابراین داستان مزرعه یا قلعه حیوانات ازسبک داستانی معمول تابعیت نمی کند ( یعنی هیچ گاه زاییده خیال نیست) و هرگز هم لباس یک گزارش صرف تاریخی را به دلیل سبک روایت به تن نمی کند. گویی وقایع ساده و بعضا خاطرات و شرح زندگانی انسان های یک جامعه دیکتاتور زده است که درذهن اورول تبدیل به یک موضوع پراز رمزو راز شده است.
... پیشنهاد می کنم، نمایش قلعه حیوانات که بسیارزیبا واستادانه توسط عارفه آزرمی وسعیده خوش نژاد به صورت مشترک کارگردانی شده و به نمایش درآمده است را حتما ببینید.