سلام ها..درود به شما..
جنابِ منصورِ حلّاج در "طواسین" در بابِ این تجسّم اینطور می گوید که: (پروانه) راضی نشد به روشنی و حرارت، تا که خود را تمام در آن(آتشِ شمع) بیانداخت..، اَشکال او را انتظار کردند تا ایشانرا از نظر، خبر دهد، که جسمش متلاشی شد، بی ابلاغِ خبر..، خُرد و پراکنده بماند، بی رسم و جسم و اسم و هیچ نشان.. پس معنی به اَشکال ابراز شد بدان حال..
هر که به نظر رسید، از خبر بی نیاز شد
و هر که به منظور رسید، از نظر بی نیاز گشت..