به پیشواز بهار آمده ام بهار تویی
صفای سبزه و باغ و شکوفه زار تویی
شبیه عطر سنوبر شبیه مهتابی
ز جنس نغمه باران و آبشار تویی
پرنده های مسافر دوباره برگشتند
نرفته ایی که بیایی همیشه یار تویی
طنین خوب صدایت چو بربط و چنگ است
نوای عشقی و هم نغمه سه تار تویی
من از محله رسوای بی قراران ام
تو روبرو بنشین بحر من قرار تویی
چقدر عادت خوبی است منتظر بودن
اگر که موجب آن شهد انتظار تویی
ببین ز شهر دلم جمله همرهان رفتند
بیا و حکم بفرما که شهریار تویی
چهار فصل امیدم مرا نگاهی کن
نگاه کن که فقط آن نگاه دار تویی