اخم تلخ تو به رویم چه قدر شیرین است!
مزه ی دلهره ام مثل شکر شیرین است
زندگی بی تو در این گوشه ی دنیا
همچو قندی است که در اوج ضرر شیرین است!
تو سفر رفتی و هیچ از تو خبر نیست ولی
خبر رجعتت ای گل ز سفر شیرین است
خبر آمدنت در دل و جانم افتاد
تازه فهمیده ام از این که خبر شیرین است
ناز کن بهر من ای مایه ی طنازی و شوق
گذر عمر بدون تو مگر شیرین است؟
زندگی صحنه درگیری دل با عشق است
در ره وصل تو ای دوست ، خطر شیرین است!
قصه تلخی ایام به سر می آید
باده ی باور دنیای هنر شیرین است