جناب ابراهیمی عزیز: آری براستی شما دینتان را به تاتر ادا کرده اید؟! البته فقط برای نوشته تان. همین. نه برای اجرا. و من بعنوان یک بازیگر، کارگردان و تماشاگر حرفه ای تاتر در دهه های 50-60 دست شما و قلمتان را می بوسم. نمیدونید روزی که تیزر و ویدئو تبلیغی نمایش لاله زار هتل کاتوزیان را دیدم با آن بکراند زیبایش که لاله زار قدیم را نشان می دهد چگونه به وجد آمدم و لحظه شماری می کردم که به تماشای اجرا بنشینم. نشستم ولی دلم به درد آمد و اگر اغراق نکنم گریستم که چرا باید چنین اجرای ضعیفی را نظاره گر باشم. شما در این کار رئالیستی خود پازلی زیبا از درام اجتماعی؛ سیاه بازی، تاریخ تاتر لاله زار و بقول خود نوستالوژی عاشقانه ای را چیدمان کرده اید که در اجرا هیچ کدام از اینها را بصورت هویتی و شناسنامه ای نمی بینیم و فقط با عنوان و فیزیک آنها روبرو می گردیم ( البته بدون حتی بروشور و پوستر) هر کس برای خود بازی می کرد بدون حس و حال و هوای نمایشی رئالیستی. سرپاسبان مقتدی را با آن همه جنایات و رذالت و خود و مافوق بینی شخصیتی منفعل با بازی و بیانی که با آکسان گذاریها بی جا و جویدن کلمات و بازی و مالش دستها و موها و میمیکها متن را به ورطه نابودی کشانده. مانوک کاتوزیان با بیان و گویش غیر ارامنه و اقلیت مذهبی تماشاچی ساده را به خنده وا می داشت و خانم فیروزه پرتو که هنرمند لاله زار دهه 1320 است بقدری غلوآمیز و با حرکات تصنعی و فیزیکی خود نقش را تراژدی گونه اجرا می کرد و...... آری این نمایش نباید اینگونه چراغ خاموش و محجور برود و اجراهای پایانی را به این زودی پشت سر بگذارد. زیرا با کمی تآمل و توقف و تبلیغات می توانست اجراهای بهتری را پیش روی می داشت نه اینگونه ناجوانمردانه نفله شود. من می دانم که شما چه زحمات، زمان و هزینه هایی را صرف این اجرا کرده اید و بقول خودتان ادای دین کرده اید. آری ولی ادای دین یک اثر آنهم نمایشی اجرای زیبا و ماندگار آن متن است وقتی ما از شیوه رئالیستی حرف به میان می آوریم باید بوی تاتر لاله زار به مشاممان برسد باید سیاه بازیها لاله زار دهه 20 را ببینیم باید اقتدار و خلاف و جنایتهای سرپاسبان لاله زار آن موقع را شاهد باشیم وگرنه با مالش دستها و موها که نمی شود مقتدی ساخت. حتی متاسفانه نور، صدا ؛ دکور و وضعیت سالن هم در این مسلخ کشیدن اثر شما دخیل بوده و متاسفانه این اجرا را اینگونه مظلوم و مهجور نموده.. جناب ابراهیمی عزیز نوستالوژی شما برای جوان تاتری و حتی پیرمردان تاتر که برای من بعنوان تاتر درمانی است زمانی به منصه ظهور می رسد که روایتی عاشفانه، درامی اجتماعی با مزه ای از سیاست و سیاه بازی و تاریخ تاتر
... دیدن ادامه ››
لاله زار و.... را ببینم و خوشحال که شما و بازیگرانتان دست ما تماشگران خود را گرفته اید و به کوچه پس کوچه های خاطرات لاله زار قدیم برده اید. حتما خود به شهرک سینمایی غزالی(مرحوم استاد حاتمی) رفته اید وقتی در آن خیابانها و در لاله زار با گرند هتل و تاتر نصر، دهقان و... روبرو شده اید چه حسی داشته اید باید ما را با اجرای لاله زار هتل کاتوزیان به آنروزها و آنجا می بردید چون نوشته اید و به قلم و توتم خود صد درصد معتقد هستید ولی شما فرزند خود را بدون هیچ تآمل و تفحصی بدست عواملی سپرده اید که کلامی را از این متن نفهمیده اند و با کاردی کند به مسلخ کشانده اند. برایتان آرزوی موفقیت بیشتر دارم. خسته نباشید خود را تقدیمتان می کنم. و ]رزو دارم اجراهای زیبا و بهتری از این اجرا را شاهد باشیم.