زمانی برای مستی اسبها
زمان و مکان نمایشنامه «لورکا» بیشک به بهترین شکل توسط دکتر «علی رفیعی» به روی صحنه تئاتر رفته است. «زمانی» که حتی میتواند در همین روزها (چه میلادی و چه شمسی) تطبیق پیدا کند و «مکانی» که در جایجای این کره خاکی برای همگان معنا خواهد داشت. «خانه برناردا آلبا» تمنایی برای آزادی و توجهی بیوقفه برای زنان است که در تفکر مردسالاری مدفون شده است.
خانه نمادی از جامعهای کوچک و غرق شده در سنتهای مردانه است. مردی در این نمایش حضور ندارد اما ردپای او در تک تک دیالوگها قابل تشخیص است. نقش مادربزرگ را «مصطفی ساسانی» با زیرکی دکتر رفیعی بازی میکند. همه عواطف و احساسها تحت کنترل نگاهی مرد سالارانه هستند. خانه برناردا آلبا همان خانهای است که دیوارهایش سر به فلک کشیدهاند تا همه چیز همانجا دفن شوند. شیهه اسب نمادی است از بنیادینترین نیازهای آزادی که برای تمام شخصیتها قابل درک است و برای «آدلا» بانگ رهایی و آزادی.
اجرای نمایش با توجه به ساختار ساده، کهنه و سرد نمایشنامه که حسی رخوتانگیز را به مخاطب میدهد، کافی و به اندازه است. اگرچه میتوان در خصوص زمان اجرای آن وارد بحث شد. «رویا تیموریان» ظاهر شخصیتش به زیبایی در آمده، «مریم سعادت» ذات شخصیتش به درستی به دل مینشیند و تمامی دختران در جای خود، ضربآهنگ مناسب و قوی دارند. یکی از دلایل دیدن نمایش بازی نقش «آدلا»ست. «سارا رسولزاده» بیشک یکی از بزرگترین و قویترین نقشهایش را در ظاهر «آدلا» با دل و جان ایفا میکند و فریادهایش بیشک دلها را به لرزه در میآورد و دیوارهای خانه را فرو میریزد.
خانه برناردا آلبا یکی از وحشتناکترین و نمادینترین
... دیدن ادامه ››
تراژدیها است که سراسر بغضی شاعرانه دارد. «لورکا» زمانی که این نمایشنامه را نوشت، هیچگاه موفق به دیدن آن بر روی صحنه نشد. بیتردید او در این شبها به دکتر رفیعی آفرین میگوید و ما به او زندهباد.