امشب رفتم و دیدم. خسته نباشین... خیلی خوب بود و دو شخصیت ونسان و تئو رو خیلی دوست داشتم و خصوصا اینکه شخصیتشون به کتاب شور زندگی خیلی نزدیک بود و بخشهایی از کتاب تداعی شد برام. شروع قوی داشت و ادامه ی روند نمایش، آدم و درگیر میکرد ولی پایان نمایش به تاثیرگذاری اولش نبود، در حالی که با مرگ ونسان توقع داشتم بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرم. خیلی عادی برام تموم شد.
و دوست داشتم دیالوگی که می گفت: و در میان فرشتگان فرشته ای بود، که اشک اندوه از اشک شادمانی باز نمی شناخت.
پس اشک اندوه بارید و زمین سراسر اندوه شد...