نمایش چنان به خوبی "فرآیند" مسخ آدمی در آلودگی های اجتماعی را نشان میداد که من تا روزهای بعد هم همیشه فرکر میکنم که ما چقدر به آقای "ک" نزدیکیم ، در محیط کار ، در خانه ، در اجتماع چنان مسخ و آلوده خواسته و ناخواسته ساختارهای قدرت و هیپنوتیزم های آن میشویم که چنان جانوری بد ریخت و زشت و چندش آور دیگر خودمان هم نمی دانیم چه هستیم و چه میخواهیم و در پایان سر در کیسه نادانی وکوری هیپنوتیز بازی های مسخره و بی معنا میشویم و برنده نهایی در این فرایند ساخت قدرت است و تصویر آن که بر دیوار نشسته و نظاره میکند .
تبریک فراوان به گروه نمایش ، که رسالت خود را به خوبی به انجام رسانده اند. دکور فوق العاده بود ، همه بخشهای زندگی را نشان میداد خانه و تمامی المان های آنرا ، ادارات خدماتی و دولتی در زیر زمین ( آقای قاضی در زیر زمین بود و در دنیایی از تاریکی ها ) ، و درب که آقای کا همواره به دوشش میکشید. همان که گویی با باز کردنش فرایند آغاز شده بود اما فراموش نکنیم که قبل از گشودن در ، درب را با خود حمل میکرد ، گویی باری است که در طول نمایش از یک صحنه به صحنه دیگر و در طول زندگی از یک مقطع به مقطع دیگر با ماست و همان است که پتانسیل مسخ ما را با خود از یک صحنه به صحنه دیگر انتقال میدهد ، طراحی لباس نیز بسیار عالی بود
بازی ها همه تحسین بر انگیز بودند و در این میان آقای طهرانچی فوق العاده بود ، برای همه گروه آرزوی موفقیت میکنم و این نمایش را به همه توصیه میکنم و امیدوارم از این گروه کارهای بیشتری در آینده ببینیم
در پایان من هم در صحنه نمایش دیدم تماشاگرانی را که در لحظاتی میخندیدند و نمیدانم فرآیند مسخ و اسارت آن کجایش خنده دار است !!!!