در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرنود سمیع درباره نمایش شیطونی: برای بار دوم به تئاتر مستقل رفتم تا «شیطونی» را بار دیگر با پوست و گوش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:53:16
فرنود سمیع (farnoodsami)
درباره نمایش شیطونی i
برای بار دوم به تئاتر مستقل رفتم تا «شیطونی» را بار دیگر با پوست و گوشت و استخوانم لمس کنم. در نوآورانه بودن تئاترهای مهدی کوشکی دیگر شکی نیست. دریدن مرزهای رایجی که خصوصاً در تئاترهای کلاسیک به وفور دیده می‌شوند، پیش‌ پا افتاده‌ترین بخشی است که کوشکی آن‌ها را به راحتی کنار می‌زند. او ابایی ندارد که تک‌خوان زن را با بازخوانی ترانه‌های فرانسوی و در نقش ضبط ماشین، زنگ موبایل و روایت کننده مکالمات تلفنی، روی صحنه بیاورد و در عین حال «دختر»ی رپر، به بیان اتفاقاتی بپردازد که به هیچ‌عنوان در نمایش به صورت فرم در نمی‌آیند.
استفاده از حداقل فرم در عین خلاقانه بودنشان، آن هم صرفاً توسط دو بازیگر زن و بک‌گراندی مصور (متشکل از آیکون‌هایی ساده برای روایت المان‌های داستانی) باعث شده تا آشنایی زدایی زیبا و بی‌بدیلی شکل بگیرد که کمتر مانند آن را در کارهای صحنه‌ای دیده باشیم. حتی این کمبود فرم به اکت‌های بین دو شخصیت اصلیِ روی صحنه هم تعمیم می‌یابد و درست در زمانی که در تعلیقِ نبود هیچ حرکتی، به صحنه چشم دوخته‌ایم، بازی‌هایی روان و سریع (و بیشتر توسط مهدی کوشکی که استادانه اجرا می‌شوند)، نقش ضربه نهایی را به خود می‌گیرند.
«شیطونی» بیانگر واقعیات تلخی است که زیر پوست تهران (و صد البته هر شهر دیگری در هر کجای جهان) ریشه‌ دوانده‌اند. از معضلاتی می‌گوید که جز در صفحات حوادث روزنامه‌ها و در مقام ملامت‌کننده، بازگو نشده‌اند. «شیطونی» پر است از شوخی‌های تند و «دم‌ دستی» که مخاطب عام را به قهقهه وا می‌دارد و همان لحظه‌ است که سعی دارد تا از بُعد صحنه خارج شده تا خود «او» را نقد کند. نمایش می‌گوید که من تنها یک حرف جنسی را بازگو کردم ولی «تو»ی تماشاگر بدجور به آن خندیدی و کیفور شدی، گویی که از تئاتر من منتظر همین عمق اندک بودی. پس حرف اصلی چه شد؟ کوشکی برای این کارش هم با دقیق‌ترین و حساب‌شده‌ترین جزئیات، پیام خود را منتقل کرده است. شخصیت «دکتر» که در ظاهر نقشی کم‌اهمیت و کوتاه است، در واقع بار تمام مفاهیمی که باید منتقل شود را به دوش می‌کشد؛ در میان تمامی ... دیدن ادامه ›› شخصیت‌هایی که در طول نمایش پرداخته شده‌اند و کوچک‌ترین اثری از آن‌ها نیست، مهدی کوشکی بار دیگر از سبک تئاتر روایی خود استفاده می‌کند و صحبت کردن با دکتری که در سالن تئاتر مشغول دیدن نمایش است و در عین حال ابتدایی‌ترین اصول تماشای نمایش را نیز رعایت نمی‌کند (لابد از تئاتری که می‌بیند خوشش نمی‌آید!)، ابزاری می‌شود تا مرز میان بازیگر و تماشاچیان از بین برود و کوشکی در نقش منتقد مخاطبانش ظاهر شود.
«شیطونی» روایتی دل‌نشین دارد، طنز تاریک و جالبی را عرضه می‌دارد و صدالبته در بسیاری از مواقع نفس‌گیر است. باید به مهدی کوشکی در مقام نویسنده و کارگردان هزاران بار احسنت گفت که چنین زیرکانه موضوعی تیز و ناهموار را به صحنه می‌آورد و همگان را میخکوب خود می‌کند. در کنار موارد ذکر شده، بازی زیبای شهروز دل‌افکار و سایر بازیگران و عوامل نیز در جای خود قابل تقدیر و ستایش است. مرحبا؛ پنج ستاره‌ی طلایی برای شما آقای کوشکی عزیز.