در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | گلریز عباسپور درباره نمایش پیانیستولوژی: من آخرین شب اجرا تونستم کار رو ببینم و متاسفانه اینقدر کسل‌کننده و ازا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:46:59
من آخرین شب اجرا تونستم کار رو ببینم و متاسفانه اینقدر کسل‌کننده و ازاردهنده بود برام که فقط لحظه‌شماری می‌کردم تموم بشه. واقعا نمی‌فهمم چطور اونهمه تندیس به این این کار با نمایشنامه‌ای که تکلیفش با خودش معلوم نیست تعلق می‌گیره. نمایشنامه طنز نیست اما شوخی‌های بسیار روزمره و کلمه‌های عامیانه‌ای داره که آدم شک می‌کنه شاید اشتباه شنیده‌باشه.« اگه بخوام فحس بدم بهت می‌گم گوسفند اگه بخوام مهربونی کنم بهت می‌گم گوسپند» نقل به مضمون البته ... نمی‌دونم تلاش برای خندوندن مخاطب توی اجرایی که از پوستر و خلاصه‌ی نمایش و ... یک نمایش تاریخی رو به ذهن القا می‌کنه، چه دلیلی می‌تونه داشته‌باشه. و فاجعه‌تر از همه‌ی اینا اون قسمتی از دیالوگه که با الگوی عموسبزی‌فروش- بله بین باخه و کتابدار رد و بدل می‌شه.
شخصیت باخه اصلا ساخته‌نشده. نمایشنامه یک‌عالمه سوال بی جواب داره که بیشتر دوستان توی کامنت‌های اولیه اشاره کردن بهش و من دوباره نمی‌نویسمشون. مثل اینکه چرا باخه که قدرت خودش از کلیساست می‌خواد کلیسا رو نابود کنه. ماریا چرا و چه‌جوری با مقداری دود برگردونده می‌شه به زمین و باز چرا و چه‌جوری تبدیل می‌شه به روح .
شاید دکور و طراحی صحنه و موسیقی و ... خوب بوده‌باشند ، هر چند که من خیلی جاها هم متوجه اشعاری که همسرایان می‌شدند نمی‌شدم به خاطر مبهم بودن صداها، اما به نظر من نمایشنامه اونقدری ضعف داره که هیچ‌کدوم اینا به چشم من نیاد لااقل .
خیلی واضحه که برای اجرای این نمایش زخمت زیادی کشیده‌شده ، اما به نظر من حاشیه‌های اجرا صعف اصلی رو که نمایشنامه‌ی پر ایرادی باشه تا حد زیادی پوشونده.