نمایش هجده. شاید برای مخاطبی که قصد تماشای این اثر را دارد،در ابتدا فکر کردن به نام این نمایش کمکی به تصور محتوای آن نکند. اما پس از تماشای آن می توانی با گوشت و پوست خود آنرا درک کنی. بهتره خیلی درباره داستان صحبتی نکنم تا بیننده های بعدی این نمایش فرصت غرق شدن در فضای تلخ و شیرین این اثر رو از دست ندن. به روی صحنه بردن نمایشنامه های دارای روابط گسترده خانوادگی و تقابل یک خانواده با اجتماع و اثرات رفتارهای اجتماعی، به دلیل اینکه مخاطب ایرانی با ساختار و فضای حاکم بر جامعه ی خودش تا حدود زیادی آشناست کار بسیار سخت و زمانبریه و مسعود ترابی جوان تا حدود زیادی تونسته با تکیه بر تجربه و توانایی بازیگران خوب این اثر، نمایش درخور و ارزشمندی رو تولید کنه. به همه ی عوامل این کار خسته نباشید میگم و براشون آرزوی موفقیت میکنم و همه شما رو توصیه میکنم به دیدن این نمایش...
در ضمن یک توصیه دوستانه به عوامل اجرایی کار. 2 تا اتفاق در طول زمان اجرا باعث می شد که تمرکز تماشاگران بهم بخوره و مطمئن هستم که این مسئله روی بازی بازیگران چند برابر تاثیر داره. اول حضور کودکان در سالن اجرا بود و دومی صداتر شاتر دوربین عکاسی که در طول اجرا در حال عکس برداری بودن. فکر میکنم برطرف شدن این مسائل لذت تماشای این نمایش رو دو چندان میکنه. سپاس