همان چیزی که میشد پیشبینی کرد. سالن پر. روی پلهها و زمین پر آدم. نصف زمان فیلم به مردم نگاه میکنم و واکنشهایشان. مرد مسنی که معلوم نیست به اصرار که آمده سینما و از شدت خستگی نشسته روی زمین و وسط این هیاهو چرت میزند.. بچههایی که از خنده ریسه میروند.. پسر جوانی که روی ویلچر کنار مادرش نشسته، چشمهایش برق میزند و آنقدر با فیلم حالش خوش شده که حال آدم خوب میشود.. خنده مسری است یا چه، ولی منِ به کمدی نخند هم خندهام میگیرد چند جای فیلم.