تاریکی خودش را روی زمین میکشاند
روز تکه تکه از من جدا میشود، بیـــا
بیـا، شب آمده
مثل خودت بیرحم
مثل نجابتت، لجنمال
بیـا،
کمبودها بوی نا میدهند
مثل هزارتوی چشمهایت بیهدف
بیـا،
خط ممتد و سفید جاده، آخرین نقش عدالت است
بیــا،
هیچکس نمیداند همه چیز به دستور ماهاست
بیـــا
(امیـر ب)
۲ نفر
این را
امتیاز دادهاند