در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نماینده گروه نفر دوم درباره نمایش نفر دوم: مهین صدری در هفتمین نشست نقد صحنه با بررسی تئاتر نفر دوم در باشگاه تئا
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 22:46:15
مهین صدری در هفتمین نشست نقد صحنه با بررسی تئاتر نفر دوم در باشگاه تئاتر فرهنگ¬سرای ارسباران مطرح شد:
سعی کردیم از چیزهایی که نمی¬توانیم در زندگی¬مان بگوییم، شروع کنیم

هفتمین نشست نقد صحنه با حضور مهین صدری، ستاره‌ اسکندری، الهام کردا، شیما میرحمیدی، فرشته حبیبی و بهزاد صدیقی و با همکاری موسسه ی افرامانا در سالن ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه¬ی افرا مانا، در هفتمین نشست نقد صحنه، تئاتر نفر دوم نوشته و کارگردانی مهین صدری عصر روز شنبه نهم دی ماه ۹۶ در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگ¬سرای ارسباران مورد بررسی رقارگرفت.
بر اساس این گزارش، در این نشست نقد صحنه فرشته حبیبی(منتقد تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایش¬نامه¬نویس، پژوهش-گر، مدرس تئاتر و دبیر سلسله نشست¬های نقد صحنه)، مهین صدری (نویسنده، کارگردان و بازیگر این تئاتر)، شیما میرحمیدی (طراح صحنه)، ستاره اسکندری و الهام کردا (بازیگران) درباره¬ی این اثر گفت¬و¬گو ... دیدن ادامه ›› کردند.
در این نشست ابتدا بهزاد صدیقی(دبیر سلسله نشست¬های نقد صحنه) ضمن اشاره به فعالیت¬های گروه تئاتر مهر به سرپرستی امیررضا کوهستانی و نگاه مهین صدری به موضوعات و مسائل و مشکلات زنان در نمایش¬نامه¬هایش گفت: نمایش¬نامه¬ی نفر دوم اثری زنانه هست و با حضور سه شخصیت زن خلق شده و اکثریت عوامل آن را هم زنان تشکیل می¬دهند. نمایشی که آغاز مستندواری دارد که تلاش می¬کند مسائل جامعه¬ی ایران را از زمستان سال 66 (زمان موشک¬باران تهران) تا سال 96 به صورت مینیمال و کوتاه از نگاه شخصیت¬های زنان خود روایت و تصویر کند.
مهین صدری ( نویسنده ، کارگردان و یکی از بازیگران ای تئاتر) در ادامه¬ی سخنان صدیقی گفت: من در سال گذشته خیلی با تئاتر سفر کردم. نمایشنامه می¬خواندم و می¬نوشتم و مدام درگیر فضای تئاتر بودم و فقط به تئاتر فکر می¬کردم. خیلی دوست داشتم مرغ دریایی چخوف را کارگردانی کنم که به همین موضوع هم مرتبط است، اما سالن من برای این کار مناسب نبود؛ به علاوه خیلی هم شخصی¬تر و جمع و جورتر می¬شد. فکرکردم چیز دیگری بنویسم شبیه مرغ دریایی. این نمایش¬نامه خیلی از تم¬های کار چخوف را دارد. بنابراین درگیری من با فضای تئاتر و با خودم منجر شد به نوشتن این نمایش¬نامه. در سفر انسان گویی بیش¬تر به خودش سفر می¬کند.
بهزاد صدیقی در ادامه¬ی سخنان صدری گفت: پیش از نمایش¬نامه¬ی نفر دوم در نمایش¬نامه¬های این¬چنینی که موضوع آن تئاتر و نمایش¬نامه¬نویسی است یا تئاتر در تئاتر است، مثل نمایش¬نامه¬ی«زندگی در تئاتر» دیوید ممت یا «زمستان66» محمد یعقوبی یا «مرغ دریایی» محمد رحمانیان یا «از پشت شیشه¬ها»ی استاد اکبر رادی که در تئاتر دنیا و ایران سابقه داشته¬است، مسئله¬ی نوشته¬شدن متنی که قرار است قصه¬ی متن یا تئاتر اصلی را بسازد، دیده¬شده-است. ارجاعات شما به نمایش نامه¬ی مرغ دریایی چخوف یا عروسی خون لورکا، گویی ارجاعات شما به دنیای نمایش-نامه است. این دغدغه، به خصوص برای نسل جدید، به شدت جذاب است. این دغدغه در شما از کجا شکل گرفت؟ نوشتن نمایش¬نامه در نمایش¬نامه
صدری در پاسخ به این پرسش گفت: این حس را ندارم که دغدغه¬ی نوشتن نمایش¬نامه¬ در نمایش¬نامه است. بهانه¬ای بود برای این¬که بگویم چه گونه نگاه کنید به این اثر. بحث همه¬ی این تردیدها و... در ابتدای نمایش هم این توضیح را می دهم و می¬بینیم. یک جور زاییدن است؛ نگفتن، ترس از گفتن و ... در ابتدای نمایش¬نامه به این¬ها به صورت مستقیم اشاره می¬شود و این راه¬گشایی است برای این¬که بگویم چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد. خیلی گیر کردم. کارهایی می¬خواستم بکنم که قبلن تجربه نکردم. بهترین راه را این دیدم که صادقانه با تماشاگر حرف بزنم. مشکلم¬ان در گفتن را خواستم به صورت مستقیم بگویم.
ستاره اسکندری (بازیگر این تئاتر) در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این پرسش که وقتی به شما بازی در این نمایش پیشنهاد شد، چگونه به متن نگاه کردید، گفت: متنی وجود نداشت برای شروع تمرین. تجربه¬ی همکاری با مهین صدری را در تئاتر «هم هوایی» داشتم. بهمن ماه سال گذشته مهین صدری گفت می¬خواهم با شما درباره¬ی این موضوع گپ بزنم و می¬خواهم با شما و الهام کردا تئاتر کار کنم. نگاه مهین صدری به تئاتر و نمایش¬نامه را دوست دارم.
وی در ادامه یادآور شد: مهین صدری در نویسندگی مسئله¬ی پژوهش برایش مهم است. او صرفا طبق قریحه نمی-نویسد. برای تمرین این نمایش طرحی از قبل وجود نداشت. هر سه نفر مان سعی کردیم از چیزهایی که نمی¬توانیم در زندگی¬مان بگوییم، شروع کنیم. اساس متن مهین صدری بر پایه¬ی دیالوگ بود تا به کمک برقراری دیالوگ با تماشاگر بایستیم و از ترس هامان، نگفته¬هایمان و ... بگوییم. ما سه نفر با با چشم¬بسته هم روی صحنه، هم¬دیگر را درمی¬یابیم.
الهام کردا (دیگر بازیگر تئاتر نفر دوم) نیز گفت: همه¬ی ما این تجربه را داشتیم که کاری را بدون متن شروع کنیم و پیش ببریم. وقتی سلیقه¬ی یک آدم را در همه چیز قبول داشته باشید، از هر نظر به او اعتماد دارید و در کنارش هستید و جلو می روید.
فرشته حبیبی (منتقد تئاتر) در بخش دیگری از نشست نقد صحنه با اشاره به تأیید و موافقت خود با نظر صدیقی در خصوص این اثر که این تئاتر یک روایت زنانه است، گفت: ین ثر برایم جذاب است. در روزهای بحرانی که می¬گذرانیم جای خالی یک نگاه ویژه¬ی زنانه به اتفاقات و حوادث ایران در سی یا چهل سال اخیر، چه در تئاتر و چه در سینما، به شدت حس می¬شود. در بیشتر هنرها فقط روایت¬های مردانه داشته¬ایم، به جز در ادبیات. زیرا که زنان نویسنده در این خصوص در داستان¬نویسی عملکرد خوبی داشته¬اند.
وی افزود: تئاتر نفردوم یک روایت زنانه¬ی جذاب است و به نظرم یک اثر اتوبیوگرافیک در تئاتر محسوب می¬شود. ممکن است کاملا برگرفته از زندگی شخصی نباشد اما آکسان¬های نمایش¬اش شخصی است. او حتا میان¬نویس¬های این تئاتر را مورد تأکید قرار می¬دهد. به نظرم این موضوع علاوه بر ویژگی مهم و تحسین¬برانگیزبودنش، پاشنه¬ی آشیل آن هم هست. البته وقتی اثری پایه¬ی شخصی داشته¬باشد، در قسمت¬هایی ارتباطش با مخاطب قطع می¬شود. اصولن اثری که قرار است داستان¬گو باشد، بدلیل شخصی نگاری ارتباطش با مخاطبش قطع می شود.
این منتقد در بخش دیگری از نقد خود به این اثرگفت: البته ارجاعات خانم مهین صدری را می فهمم، ارجاع به داستان شهلا جاهد را می¬فهمم، یا ارجاعاتش به نمایش¬نا¬مه¬ی«عروسی خون» و «مرغ دریایی» برای من به عنوان مخاطب جدی و آشنا با کارهای ایشان خوب است، اما چگونه می¬تواند با مخاطب عمومی برقرار بکند؟ داستان¬های تو در تو، میان¬نویس¬ها، شخصی¬نگاری و شخصی¬نگری اثر ارتباط با مخاطب را سخت و کم می¬کند. البته این موضوع در هنر روز دنیا، به خصوص بعد از قرن بیستم به بعد در آثار هنرمندان و به ویژه هنرمندان هنرهای تجسمی مانند فریدا کالو که فقط خودش را نقاشی می¬کرد، قابل مشاهده است، بنابر این، این یک نقیصه نیست. خیلی از آثار از نگاه شخصی شروع می¬کنند ولی در ادامه با مخاطب همراه می¬شود. شروع اجرای این تئاتر کمی من را ناراحت کرد. به نظرم لزومی نداشت در اول نمایش به من توضیح بدهد که مثلا این نمایش قرار بود در یک سالن دیگر اجرا شود و ... . این شروع به نظرم قابل حذف است.
صدیقی در این خصوص گفت: البته من شخصا وقتی با این توضیح مستقیم نویسنده روبه¬رو شدم و پیش رفتم، گویی یک دفعه با یک برش به شیوه¬ی مستند به شیوه¬ی تئاتر داستانی واردشدم.
کاگردان تئاتر دوم در این باره گفت: این صحنه به مثابه یک اعتراف است. به مخاطب کمک می ¬کند که دنبال ربط منطقی در داستان¬ها نباشد و در ضمن مرز شروع نمایش مشخص نباشد. وقتی من می¬گویم این نمایش¬نامه را من نوشتم و همین من نمایش¬نامه¬ی «هم هوایی» را نوشته¬ام، بنابراین دو کاراکتر آن نمایش هم همراه من به این نمایش¬نامه¬ می¬آیند.
ستاره اسکندری در ادامه¬ی سخنان صدری گفت: البته ما به یاد داریم تئاتر محلی بود برای این¬که تماشاگر در آن دنبال معنا و اندیشه باشد، حتا بیش¬تر از سینما.
فرشته حبیبی در بخش دیگر این نشست هم¬چنین اضافه¬کرد: طبق پژوهشی که در حوزه¬ی ادبیات کرده¬ام، ما 60 نمونه ادبیات اتوبیوگرافیک داریم. در تئاتر اما نداریم و یا اگر باشد بسیار نادر است. به نظرم اتوبیوگرافیک¬بودن یک اثر باعث می شود درهای زیادی برای تحلیل اثر باز شود. این¬که ایگوی شما یک جاهایی با ایگوی شهلا جاهد درگیر شود، این خیلی جذاب است.
صدیقی نیز در خصوص این تئاتر گفت: در این اجرا روندی از حوادث و تاریخ معاصر را از منظر و نگاه شما به عنوان نویسنده و کارگردان اجرا می¬دیدیم؛ بعضی¬ها کوتاه و بعضی ها عمیق¬تر و طولانی¬تر. این ویژگی¬ای بوده که کم¬تر نمایش¬نامه¬نویسی ما بدان پرداخته¬است. این ایده از کجا آمد؟
صدری در پاسخ به این پرسش گفت: این¬ها درگیری خودم بود. این¬ها را نمی¬شود از خود جدا کرد. آن¬قدر همه چیز تو در تو است که در طراحی صحنه هم با استفاده از تور می¬شود همه چیز را دید و این ایده¬ی فوق¬العاده¬ی شیما میرحمیدی بود.
صدیقی گفت: منظورم این بود که ایده¬ی روایت دوره¬ی سی یا چهل ساله از تاریخ معاصر یا مسائا جامعه¬ی ما در این سی سال اخیر از کجا آمد؟ در نمایش «هم هوایی» ما درباره¬ی غواصان شهید دیدیم و مسئله به مرور باز شد. این¬جا این مسائل را به صورت تاش¬های نمایشی و به شکلی مینی¬مال دیدیم.
مهین صدری در این¬باره چنین توضیح داد: بخش¬هایی را که در این نمایش¬نامه آورده¬ام درباره¬ی نگفتن است. ما وقایع مرتبط مثل جنگ و خشونت را گزینش کردیم.
در بخش دیگری از این نشست شیما میرحمیدی (طراح صحنه¬ی تئاتر نفردوم) در خصوص شکل و ایده¬ی طراحی صحنه¬ و استفاده¬ از تورهای سفید برای متریال اصلی صحنه¬ی این تئاتر گفت: این متن با بازیگران شکل گرفت. من زمانی وارد شدم که متن تکمیل بود. جذاب¬ترین بخش این نمایش، برای من شروع نمایش بود که مهین صدری با معرفی خود، نمایش¬نامه¬اش را شروع می¬کند. بنابر این ما باید نزدیک باشیم با تئاتر. توصیه¬ای هست درباره¬ی خلق اثر هنری که می¬گوید: «ناخودآگاه شخصی را تبدیل کن به ناخودآگاه عمومی». این اتفاق در من نسبت به متن مهین صدری احساس شد. به من گفتند که در کار مهین صدری نمی¬توانی ژانگولر بزنی. با توجه به نشانه¬های متنی و مفهوم اثر درباره¬ی خاطرات و کنار رفتن خاطرات ایده¬ی پرده، به ذهن من رسید.
فرشته¬ حبیبی هم¬چنین درباره¬ی حضور شخصیت¬های زن و مرد این تئاتر گفت: به نظرم با وجود این¬که این تئاتر درباره¬ی زن¬هاست، اتفاقا در به تصویر کشیدن مردها موفق عمل کرده است. درست است که به لحاظ تکنیکی ما در این تئاتر برخلاف سنت نمایشی در ایران که همیشه زن¬پوش داشته¬ایم، در این تئاتر «مردپوش» داریم. این ترفند خوبی است. در متن اما، مردها موجوداتی هستند که هر کاری می¬کنند؛ عاشق می¬شوند، می¬جنگند، می¬میرند و در کل پویا هستند. درحالی¬که زن¬ها نشسته¬اند و دارند غصه می¬خورند. فضا چرا درباره¬ی زن¬ها این همه غم¬بار و اندوه¬بار است؟ بخشی از زندگی زنان شادی است. چرا این¬ها تصویر نشده؟ ما زن¬ها وقتی دور هم می¬نشینیم به هم دیگر خیلی خوش می¬گذرد، جای چنین داستانک¬های شاد در این تئاتر خالی بود.
کارگردان تئاتر نفر دوم گفت: البته واقعیت این است که مردها می¬روند و می¬جنگند و کشته¬می¬شوند. به نظرم در این تئاتر، شخصیتی که الهام کردا بازی می¬کند منفعل نیست، می¬خواهد همه چیز را درست کند. من وقتی خودم نقش مرد را بازی می¬کنم، ادای مرد را در نمی¬آورم. خودم هستم. الآن همه چیز مخلوط شده¬است.
حبیبی در ادامه افزود: یک بار قبلا از شما پرسیدم چرا همه¬ی نمایش¬نامه¬هایت مونولوگ است و شما در جواب گفتید ما در جهان مونولوگ و جهان تنهایی زندگی می¬کنیم. از طرف دیگر طراحی صحنه را زیاد دوست نداشتم. کمی سانتی-مانتال به نظرم رسید. معتقدم تورها با اتفاقات موضوعات این اثر متناسب نبودند.
صدیقی در این¬باره گفت: ولی وجود تورها باعث می¬شد مخاطب روایتهای اجرایی مینی¬مال این اثر را به صورت دیزالوشده ببیند و به نظرم استفاده از این تکنیک سینمایی در طراحی صحنه که به کمک اجرای صحنه آمده¬بود.
منتقد این نشست گفت: شاید چون کف صحنه خیلی پر از تور بود، این نگاه سانتی¬مانتال را به ذهن متبادر می¬کند.
شیما میرحمیدی در پاسخ به فرشته حبیبی گفت: شاید چون شما همان¬طور که در ابتدا هم گفتید نگاه زنانه¬ای به اجرا داشتید، باعث چنین برداشتی از طرف شما شده¬است.
الهام کردا اضافه کرد: از ابتدا این مفهوم در این تئاتر این بود که صحنه را به مثابه مملکت خودمان نمایش دهیم که به مرور دارد خراب می¬شود. اگر تورها نبودند، نمی شد مثلا بلندشان کرد و پرت کرد به سمت همدیگر. این¬ تورها دیوارهایی هستند که همه چیز از پشت آن¬ها دیده می¬شود. در حقیقت کانسپت تور ربطی به زنانگی ندارد.
حبیبی در ادامه¬ی صحبت¬های کردا گفت: با این توضیح کارکرد درستی به لحاظ مفهومی دارد ولی به لحاظ بصری این مفهوم و فکر، اتفاق نمی¬افتد و تصویری نمی¬شود.
کردا گفت: شیما میرحمیدی دنبال متریالی بود که این¬قدر راحت از بین برود.
کارگردان این اثر هم افزود: و با این متریال بازیگر در صحنه فرو برود.
صدیقی در خصوص طراحی لباس توسط غزاله معتمد در این تئاتر گفت: یکی از ویژگی¬های این اثر، طراحی لباس آن بود که یک¬دست و با بقیه¬ی عناصر اجرا هماهنگ بود و غزاله معتمد خیلی خوب و هوشمندانه این کار را انجام داده¬بود. انتخاب رنگ خاکستری و تیره در لباس¬ها با دنیای غم¬آلود زنان این تئاتر زنانه متناسب بود. نکته¬ی مهم دیگر در این طراحی، تغییر تدریجی طراحی لباس شخصیت¬ها و بازیگران نمایش در هر صحنه است که برخلاف سایر اجراهای تئاتر در ایران بود و به گمانم چنین تغییری در طراحی لباس و در روند تغییر صحنه به صحنه¬ی یک تئاتر، در تئاتر ایران تجربه نشده¬بود یا اگر تجربه شده¬بود، خیلی خیلی کم بود.
مهین صدری در باره گفت: در طراحی لباس از غزاله معتمد ¬خواستم که وقتی در صحنه حضور پیدا می¬کنیم شبیه خودمان باشیم و به تدریج بخش دیگری از لباس یا پارچه¬ها به لباس¬ بازیگران اضافه شود. نمی¬خواستم بازیگران از صحنه خارج شوند. و لباس¬ها از تن بازیگران بیرون بیاید. می¬خواستم فقط این بارها به لباس بازیگران اضافه شود.
دبیر نقد صحنه در پایان این نشست یادآورشد: یکی از ویژگی¬های این اجرا، روایت¬های کوتاه نمایش¬نامه بود. به نظرم نویسنده خیلی زیرکانه ماجراهای مهمی از زندگی ایرانی را انتخاب و تصویر کرده¬بود. اساسا وظیفه¬ی نمایش¬نامه¬نویس هم ارائه¬ی گزارش نمایشی و تصویری از وقایع جامعه به مخاطب مردم و مسئولان است. از طرف دیگر انتخاب¬ عوامل هم به درستی انجام شده¬بود. از دیگر ویژگی¬های دیگر این اثر نیز ریتم کند اجرا بود که با وقایع تلخ و اندوه¬بار روایت¬ها و موضوعات نمایش¬نامه هماهنگ بود.