در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | sanaz khaghani درباره نمایش زبان تمشک های وحشی: به شخصه از دیدن این نمایش بسیار زیاد لذت بردم و در وهله ی اول به تمامی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:57:02
به شخصه از دیدن این نمایش بسیار زیاد لذت بردم و در وهله ی اول به تمامی عوامل کار خسته نباشید میگم. متن، دکور ، طراحی صحنه و بازی ها خیلی خیلی خوب بود. این نمایش برخلاف داستان روا و ساده ای که در ظاهر نشون میده حرف های بسیار زیادی برای گفتن داره و تا یکی دو ساعت بعد اجرا ذهن شما را کاملا درگیر میکنه. در درجه ی اول بحث زبان مشترک بین زوجین و اختلافات زیادی که میتونه به خاطر همین اختلاف تو زندگی ها به وجود بیاد. هر کسی که تجربه ی یک رابطه ی عمیق را داشته باشه این مساله را به خوبی متوجه میشه که زن و مرد به علت تفاوت باطنی و طبیعی که باهم دارند میتوانند از هر قضیه ای برداشتهای بسیار مختلفتی داشته باشند و این اختلاف اگر با عشق و محبت چشم پوشی نشه عاملی برای سردی و جدایی عاطفی میشه. چیزی که توی این تاتر خیلی بهش تاکید میشد. آدم ها اگر نتونن با هم حرف بزنن و نتونن حرف همدیگر را بفهمن یواش یواش از هم فاصله میگیرند و تمام خاطرات خوبشون هم به نحوی کمرنگ میشه. به نظرم این نمایش روی چند تا اصل تاکید داشت: اول و مهم تر از همه ضرورت صحبت کردن ، گفتن و شنیدن و اهمیت دادن به احساسات طرف مقابل حتی اگه تو درک درستی ازش نداری (توجه به نیازها خیلی خیلی مهمه و ما توی نمایش میبینیم که داوود به زنش میگه من هنوز عاشقتم ولی دنیا از سردی داوود گله میکنه)، ضرورت شوخی و خنده و ساختن خاطره توی یک زندگی که شاید مهمترین زبان قابل درک هر دو طرف باشه و البته ضرورت داشتن رابطه ی جسمی رضایت بخش، نکته دوم بحث برج بابل بود و این که تمام این بدبختی آدم ها که الان حرف همدیگرو نمیفهمن به خاطر عقوبت و مجازات خداونده و انسانها دارن کیفر میشن تا اون گناه پاک شه و نکته ی آخر که به نظر من بحث تناسخ بود (تناسخ یعنی زندگی ها و تولدها و مرگهای پیاپی تا رسیدن به یک تکامل نسبی)، تو مفهوم تناسخ تو بر اساس کمالاتی که تو زندگی فعلیت به دست میاری حق داری زندگی آیندتو تعیین کنی و این مساله را ما تو نقش علی شادمان (یک کالبد ذهنی) دیدیم که بر خلاف عدم علاقه اش به این زندگی و تمام تلاشی که کرد که کار به اینجا نرسه ولی در نهایت انتخاب کرد که به دنیا بیاد تا پیوند دهنده ی مجدد زندگی دنیا و داوود باشه و نقشش تو این زندگی را این طوری رقم زد.
سلام دوست گرامی
یه مطلبی رو خواستم دقیق تر بهش توجه بشه چون بسیار در موردش دغدغه دارم و اون این این که در نمایش دانیال(علی شادمان) به طور خیلی روشن می گه که بسته شدن نطفه اش و به دنیا اومدنش یک انتخاب نبوده و به طور حتم شکست بوده. هر کاری کرد نتونست مانع از به وجود آمدن خودش بشه. در برار تقدیر شکست خورد!! قربانی شد.
ممنون از توجهتون
۱۹ مهر ۱۳۹۶
سلام سلام. خوب دانیال زندگی را دوست نداشت و به همین خاطر به دنیا اومدنش به نظرش شکست بوده. در نهایت مجبور شد که بیاد اونم به خاطر نیتی که تو ذهنش بود و بهش بها داد. البته نظر من این بود.
ممنون از توجهت
۰۴ آذر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید