نمایش چندان عمیقی نبود و روند خسته کننده ای داشت. استفاده از طنز مبتذل هم کمکی به جذابیت نمایش نکرد. روایت تاریخی نمایش هم ضعیف بود و چیزی فراتر از حداقل اطلاعات تاریخی ای که عموم افراد دارند، ارئه نکرد. از تماشای این نمایش راضی نیستم.
از روزی که این نمایش رو دیدم و واقعاً دوستش نداشتم تقریباً هیچ نقد منفی اینجا نخوندم،همه تعریف و تمجید!
اما شما هم حقیقتاً خیلی تند رفتید!نمایش خوبی نبود ولی اینقدرها هم بد نبود انصافاً!
خانم حسن زاده پیشنهاد میکنم مصاحبه تیوال با حسین پاکدل رو حتما گوش بدید . ایشان خاطر نشان می کنند که تمامی اتفاقات نمایش در لحظه مرگ قوام رخ میدهد و چون ماهیت کابوس طوری است که اتفاقات سریع روی میدهند به همین دلیل شاهد رخ دادن سریع وقایع هستیم . یعنی اگر این سرعت در اجرا وجود نداشت ما دیگر کابوسی نداشتیم و به خاطر وجود این کابوس است که چهره همه افراد بغیر از حضرت اشرف سفید است . در ضمن آقای پاکدل در مصاحبه شان می فرمایند که وظیفه تیاتر شرح تاریخ و بسط آن نیست بلکه بن مایه درام چنین نمایشی از تاریخ سرچشمه میگیرد و ما را با کابوس حضرت اشرف همراه می سازد . به گفته جناب پاکدل تیاتر از این معدن سرشار استفاده میکند تا درام خود را شکل دهد و بنا بر باور ایشان احمد قوام یکی از دراماتیک ترین شخصیت های تاریخی بوده است چراکه فراز و فرود زیادی داشته است . مجددا پیشنهاد میکنم مصاحبه را گوش کنید تا با نگرش کارگردان بیشتر آشنا شوید .
خانم حسنزاده من هم اصلا نمایش رو دوست نداشتم چون توقعم از آقای پاکدل بیشتر بود. شاید اگر انتظارم با توجه به کارگردان پایین تر بود انقدر توی ذوقم نمیخورد. اما نقد شما هم به نظرم منصفانه نیست. به قول آقای فدایی تند رفتید. نسبت دادن صفاتی مثل سخیف و مبتذل به این کار به نظرم زیاده روی است. ای کاش کمی مشخص تر و منصفانه تر نقد می کردید. قبول دارم که به هیچ وجه طنز موفقی نبود. نمایشنامه هم بسیار ضعیف بود. میتوانست در قالب گروتسک نوشته شود که شاید هم کارگردان این تلاش را کرده است اما چندان به آن نزدیک نشده است. بازیها هم معمولی بودند. آقای آهنین جان هم فقط در ایفای نقشهای شاهان قاجار موفق بودند. هرگز در به تصویر دراوردن شاهان پهلوی موفق نبودند. نقشهایی مثل کلاغ یا طلعت یا مباشر هم اگر حذف می شدند چیزی از نمایش کم نمی شد. وزنی نداشتند. خوشبختانه من اطلاعات تاریخی ام نسبتا بد نیست و توانستم تشخیص بدهم که تقی خان همان کلنل محمدتقی پسیان بوده است و ماجرای شورش خراسان ... و یا سید همان سیدضیا است اما چند نفر از همراهانم سردرگم بودند که تقی خان چه کسی است. این هم از ایرادات کار بود که مخاطب سردرگم میشود. باید جایی حداقل یک بار به نام کامل شخصیتها اشاره می شد حتی اگر کارگردان نخواهد شرح تاریخی دهد چون به هر روی از طیف های مختلف تماشاگر وجود دارد. من ترجیح می دادم به جای اینکه این کابوس بخواهد تمام زندگی پرفراز و نشیب قوامالسطنه را سریع و ... دیدن ادامه ›› شتابزده دنبال کند شامل یک برهه از زندگی سیاسی ایشان می شد مثل نوشتن فرمان مشروطه یا پس گرفتن آذربایجان یا همان ماجرای خراسان و آقای پاکدل در کنار اون کمی هم به دیگر موارد اشاره می کردند. چون تقریبا هرکسی که من می شناختم و نمایش رو دید از خسته کننده بودنش گله کرد. از شاه چهارم و پنجم دیگه حوصله همه سررفته بود. ولی با این حال و با تمام این ایراداتی که گفتم وقتی از سالن بیرون آمدم احساس نکردم که کار سخیف و مبتذلی رو دیدم. به کار و آقای پاکدل کملطفی کردید.
به نظرات دوستان احترام میذارم و شاید کمی زیاده روی کرده باشم، بطور مثال در مورد اصطلاح سخیف. ولی همچنان معتقدم که در بخش هایی از نمایش از طنز مبتذل استفاده شده بطوری که سطح نمایش رو به حد نمایش های طنز خانوادگی رسونده. هر چند که این فقط در بخش هایی از نمایش اتفاق افتاد، بطور ویژه بخش مربوط به احمد شاه، و سایر قسمتها به نسبت بهتر بود. اما طبق نظر دوستان بنده هم ترجیح میدادم که نمایش از پختگی بیشتری برخوردار بود و بجای عبور سرسری از وقایع و صرفا نام بردن از پادشاهان، با عمق بیشتری به بازه های محدودتری از تاریخ پرداخته میشد.
خیلی از قسمتهای نمایش هم بنظر بنده زاید بود و دنبال کردن نمایش رو سخت و خسته کننده می کرد.
ممنون خانم حسن زاده از توجه تون به نوشته من و دیگر دوستان. خوشحالم که لحن نوشته تان را ملایم تر کردید و این نشانه ظرفیت بالای شما در پذیرش انتقادی است که به شما شد. من هم تا حد زیادی با نظرات شما موافقم و امیدوارم که از آقای پاکدل در آینده کاری بهتر و قوی تر ببینیم. پاینده باشید و برقرار دوست گرامی.