..........
....یادداشتی برای کمدی موزیکال ِ "دیوان تئاترال".............
..........نویسنده : زنده یاد " محمود استادمحمد"
.............. کارگردان: روزبه حسینی
...
چند خطی ِ داستان ِ نمایش :
مش ببول ..... درشرایط ِ قحطی آب / عاشق "سرور" شده است..... مهریهی سرور / آب ِ قنات کوه بیستون است..... ببول ازسویی...... و
... دیدن ادامه ››
" آفتاب " و " مهتاب " از سوی دیگر...... به رهنمود ِ پهلوان به نمایندگی ازمردم ِ شهر "هفت دروازه " به کوه ِ بیستون می زنند و در آنجا " فرهاد ِ کوه کن " را ملاقات می کنند….....( و باقی ماجرا )
متن این نمایشنامه / درامی ظریف و موجز / با زبانی شاعرانه است و بی شک / یکی از محبوب ترین متون ِ منظوم در دوره معاصر.... متنی که / بارها توسط ِ کارگردان های مختلف به روی صحنه رفته یا خوانش ( نمایشنامه خوانی ) شده است ...و هر یک ازآنها / خوانش های متفاوتی / متناسب با تحلیل ِ خود / از آن داشته اند وبه نظر من / اجرای روزبه حسینی وخوانش اوازمتن / به هیچ وجه درقواره های متن زنده یاد محمود استاد محمد نیست .....
در نمایش ِ روزبه حسینی.......انتخاب ِعوامل ِ نمایش/ در نقطه مطلوبی قرار دارد ....وهمه عوامل ِ نمایش .......خوب و سنجیده و حرفه ای/ انجام ِ وظیفه میکنند .....و به نظرمیرسد گروه ِاجرایی/ همه توان ِ خود را / برای اهداف ِ کارگردان بسیج کرده اند......و برای به تصویر کشیدن ِ خواست ِ کارگردان ......تلاش ِ فراوان کرده اند ....اما برخلاف ِ انتظار ......کارگردان ِنمایش / نه تنها در به صحنه کشیدن ِ این متن ِ خوب / ضعیف و ناتوان عمل کرده است / بلکه برای ایجاد ِارتباط ِ مناسب با مخاطبینش ....با مشکلات ِ بسیاری روبروست.....
از همان ابتدا / شاهد ِ نوعی آنارشی حاکم برروایت ِ صحنه ای " داستان ِ منظوم ِ نمایشنامه " هستیم ...و صحنه های نمایش ترکیبی از تکه های وقایعی ست / که نه لحنی کمدی - موزیکال دارد ...ونه ظرافت وطراوت ِملودرام ِعاشقانه متن ِ نمایشنامه / درآن پدیدار میگردد .....بیشتر به لالایی های نجوا گونه ای شبیه است / که نه هیجانی ایجاد میکند ونه نهایتن موجب ِ شوروحال ِ خاصی نزد تماشاگران میگردد ...بلکه موجب ِ یکنواختی و رخوت شده ومخاطب را خسته میکند ......
.طراحی واجرای نا مناسب و نسنجیده صحنه / با ایجاد ِفضایی دور از ذهن/ انتزاعی و نا متعارف .....کمکی به تفهیم ِقصه نمایش نمیکند ......اسکلت ِآهنی دو پله متحرک / که تا انتهای نمایش/ در صحنه های مختلف / پیش ِ چشم ِ تماشاگران/ دائم / تغییر ِوضعیت میدهند....نه تنها / بازی گاه ِمناسبی رابرای بازی بازیگران ایجاد نمیکنند ...بلکه / درتعویض صحنه های ملال آور/ موجب ِ سکته های فراوان درریتم ِاجرا میشوند.....صحنه ای که ازهمان ابتدا دست و پا گیر و مزاحم است .....حتا / پرده سیکلوی مستقردربکراند ِ صحنه هم / کاربردی صحنه ای ندارد وبیشترمحلی برای تاباندن ِ نورهای رنگی مختلف است....که چرایی تنوع ِ نورها روی آن .....بی جواب میماند
طراحی موسیقی واجرای آوازوتک نوازی وهم نوازی نوازنده ها ...بلاتکلیف است ...نه سنتی / نه مدرن / و نه حتا تلفیقی معنادارازاین دوشکل است وگروه نوازنده ها / همواره / یک اجرای بی شناسنامه وبی هویت را ....تدارک داده اند... .یک موسیقی آشفته / یکنواخت وازهم گسیخته....ترکیبی نا همگون از صدای سازهای ویولن / سه تار/ گیتار/ طبل و.....اساسن/ تکلیف ِموسیقی و تناسبش با متن واجرا مشخص نیست وبه کار گیری آنها / بیشترموجب ِاختلال میشود تا همراهی گوش نوازوتاثیر گذار ِ صحنه های نمایش.....
میزانسن های کارگردان ....هیچ کمکی به زیبا شدن عمل ِ صحنه ای بازیگران نمیکند و بیانگر/ یا القا کننده هیچ ِ فضا / یا مفهوم ِ خاصی نیست / یا اگرهست .....چشم نواز/ مناسب و تاثیر گذارنیست
بازیگران با آنکه بیان ِآزموده ای دارند ....با آنکه درک ِ خوبی ازموسیقی دارند ....با آنکه سعی میکنند هماهنگ و قابل ِ قبول باشند ......همواره نقش ِتعین کننده ای درایفای نقش ِ خود/ یا همراهی با دیگر بازیگران ندارند واین ماجرا در بیشتر ِ بده بستان های دیالوگ / بین ِآنها مشهود است وهر کدام / سعی میکنند کار ِ خودشان را به درستی انجام دهند تا متهم به کم کاری و کم فروشی نشوند ....
و این به معنای این نیست که آنها توانایی های لازم را برای ایفای نقش ندارند ...هرگز......به نظر ِبنده با همین بازیگران و با همین قابلیت های ممتازی که دارند ...میتوان نمایشی در خور و ایده آل را از همین متن به روی صحنه آورد .....
طراح حرکات ِ موزون / کار ِ قابل ِاعتنایی انجام نداده و اساسن اجرایی اینچنین از هم گسیخته و بی سرانجام ازمتن ِنمایشنامه / نیازی به این حرکات ِ بی معنا و مضحک ندارد
البته/ روزبه حسینی را / بیشتر درمقام ِ دراماتورژ دیده و میشناسم وشاید انتظار ِ یک کارگردانی خوب و سنجیده ازاوغلط باشد.....
نهایتن اینکه / برای اووگروهش آرزوی موفقیت کرده و به همه شان خسته نباشید گفته ودرانتظار ِ کارهای بهتروسنجیده تر ِاین گروه ِ پرتلاش خواهم نشست ....
...
........تماشاخانه سنگلج
...........جمعه / دهم / دیماه / نود و پنج
...........................................کریم جوانشیر