سینمای فرهادی به شدت اخلاقیه و فرهادی دغدغه اخلاق فردی و اجتماعی داره و بخشی از نظام و جامعه که به همان شدت مدعی اخلاق و تدین هستند مخالف سینمای اخلاقی فرهادی هستند، این تناقض قسمتیش برمیگردد به تناقض بین اخلاق مدرن و سنتی و قسمت دیگه به گرایشهای سیاسی و شاید دست گذاشتن فرهادی روی مسایلی که اون بخش دوست نداره دیده بشه. فرهادی بعد از جدایی نادر از سیمین کمی دچار شعار زدگی تو کارهاش شده که از فیلم بیرون میزنه و کارکردش در راستای قصه یا رخداد اثرش نیست و علتش شاید این است که فرهادی حرفهایی را که باید در مصاحبه ها و خارج از فیلم بزند درون فیلم میزند. در ادبیات نمایشی ما دو ویژگی هست که کمتر دیده میشود یا اصلا دیده نمیشود اولین رخداد محور بودن اثر است که در آثار ما کمتر دیده میشود و ادبیات ما عمدتا توصیف گر است با اندکی اتفاق که داستان را پیش میبرد تفاوت است بین اتفاق و رخداد که بحثش اینجا نمیگنجد. فرهادی تا حدودی رخداد محور است و رخداد اثر رو زیباتر میکند و تعلیق ایجاد میکند دومین ویژگی در سطح نبودگی است شخصیتها و رفتارها و مسایل بین آنها را در عمق دیدن و نه رویه ترین لایه آنها را دیدن و نقب زدن به لایه های زیرین انسان و جامعه و مسایل آنها. فرهادی سعی در عمیق دیدن دارد و بخاطر همین است که مخاطب نزدیکی بیشتری با آثار فرهادی دارد و به همین سبب است که فیلمهای فرهادی قابل اعتنا تر است و میشه حرف زد در موردش. اما در مورد فروشنده به نظر من فروشنده رو باید دوبار دید تا از فیلم لذت بیشتری برد و متوجه شد بازی لایه مند شهاب حسینی چرا جایزه گرفته. تعلیق عنصر اصلی کارهای قبل فرهادی است و این کار رو با ترفند حذف یک سکانس ایجاد میکند به عبارتی با نشون ندادن یک اتفاق از رخداد فیلم تعلیق رو ایجاد میکنه اما در فروشنده اینکار رو نکرده و بخاطر همین میگم دوبار باید فیلم رو دید چون براساس پیشداشت قبلی نسبت به فیلم وارد سینما میشی اما جوری دیگر فیلم ساخت رو از فرهادی میبینی. یک سکانس از فروشنده هم حذف شد و مخاطب صحنه ورود و تعرض رو نمیبینه اما حذف این سکانس برای ایجاد تعلیق نیست شاید بخاطر معذوریتهای فیلمسازی در ایران باشه یا شاید چیز دیگری چون فکر میکنم با حذف این سکانس فقط ابهام ایجاد میکند و این تا حدودی هم خوب نیست. فیلم ریتم کندی داره و این کندی شاید خود خواسته باشه و میتونه بخاطر نشون دادن درگیرهای ذهنی شهاب حسینی در مواجهه با این اتفاق و نوع برخورد با اون باشه. به نظر من اوج فیلم سکانس پایانی فیلمه جایی که با اون اتفاق فرو ریختن و شکستن یک انسان و شاید یک جامعه رو میشه در چشمای اون مرد دید. مرد در درونش میمیره قبل از...
فیلمهای فرهادی شاید شاهکار نباشد اما قابل دیدن ترین فیلمهای حال حاضر سینمای ایران است