در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | غلامرضا شایسته فر درباره نمایش کسوف: مَجُویْ عِیْشِ خُوشْ اَزْ دُورِ باژْگُونِ سِپِهْر مدتهای مدیدی بود
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 00:10:49
مَجُویْ عِیْشِ خُوشْ اَزْ دُورِ باژْگُونِ سِپِهْر

مدتهای مدیدی بود که متاسفانه به دلایلی از تیاتر دور افتاده بودم، خیلی سخت بود که از یکی از اصلی‌ترین علایقم دور افتاده بودم، چند وقتی‌ست مجدداً این فاصله کم شده و هر از گاهی مهمان سالن‌های نمایش و صحنه‌های محسورکننده می‌شوم.
کسوف یکی از نمایشهایی‌ست که اخیراً دیدم و بسیار بسیار راضی بودم، هرچند انتظاری به جز این از عوامل اجرایی نمایش نمی‌رفت، ولی به هر حال نباید فریب اسامی را خورد! باید رفت و دید، اصولا به قول آن بزرگ‌مرد نباید حق را با افراد سنجید، باید افراد را با حق سنجید! القصه؛ نمایش سرشار از استعاره است انگار، سرشار از حس، سرشار از یادآوری و حرف. حرف‌های مهم، «کسوف» خود واژه و رخدادی‌ست مهم، تا یادمان بیاندازد خورشید را و سرچشمه حیات را، اگر کسوف نباشد شاید خیلی از من و شماها تا خیلی روزها و سالها یادی از خورشید نکنیم، اما کسوف می‌آید و می‌رود و حضور این همیشه حاضر را یادآوری می‌کند.
اما از این بگذریم، خود کسوف نشان می‌دهد گاهی می‌شود ذره‌ای به اندازه ماه که 400 بار از خورشید کوچک‌تر است، خورشید را که باعث زیبایی‌اش نیز هست، از جلوه براندازد! باید به دقت در زندگی خویش مداقه کنیم و اقمار زندگی خویش را بیابیم و کشف کنیم که این اقمار تا چه میزان توان ایستادن در مقابل خورشیدمان را دارند، اصلا خود خورشیدمان چیست؟!
***
احتمال افشای داستان نمایش در ادامه متن
***
گاهی یکی از این اقمار (در این نمایش = فرزند) به قدری تاثیرگذار ... دیدن ادامه ›› است که حضورش می‌تواند تا ابد به جای خورشید (و نه در نقش خورشید) نورافشانی کند و عدم حضورش تا ابد خاموشی در پی داشته باشد.
داستان نمایش به قدری پرداخته و چکش‌کاری شده که پس از پایان نمایش شما هیچ اثری از بازجو و بدرفتاری‌ها و پرخاش‌هایش در ذهنتان باقی نمی‌ماند و هرچه هست داستان غربت انسان‌های به ظاهر کوچکی‌ست که دل و دنیای کوچکی دارند، خورشید و ماه شخصی خود را دارند و با خورشید و ماه جهان و جهانیان هیچ آشنایی ندارند. انسانهایی که این‌روزها در اطراف ما به وفور یافت می‌شوند، انسان‌هایی که سقف خواسته‌هایشان از دنیای پیرامونشان روز به روز کوتاه‌تر و افق دیدشان روز به روز تیره‌تر و منتهای آمالشان ساعت به ساعت حقیرتر و حقیرتر و حقیرتر می‌شود، و شاید من و شما هم جزو آنها باشیم... . آدم‌هایی که تمام دارایی ذهنی و دنیوی‌شان قابل تجمیع در یک صندوقچه کوچک است، البته از آن صندوقچه‌های کوچکی که اگر روزی بر مداری غیر از مدارهای امروزی بچرخند، می‌توانند آثار صندوقچه‌هایی 400 بار بزرگتر از خود را محو کنند!
سپاس از حوصله شما که تا انتهای این نوشته کسوف نکردید.
جناب شایسته فر عزیز از مطلب شوق آفرین و جذابتان سپاسگزارم.
۳۰ خرداد ۱۳۹۵
ممنونم از ابراز لطفتون کیان جان
:)
۳۱ خرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید