-گاومون زایید .
گاو زاییدن ... زاییدن گاو (گوساله) ...
گاو که بهزاید چه تماشاگرِ زاییدنش باشی ، چه گاو را زایمان کنی به این شدت به این اتفاق فکر نهمیکنی تا زمانی که زیر نور موبایل یک پلیس بهخواهی گاوی را زایمان کنی یا تماشاگر زاییدنش باشی ؛ سوراخ سفیدی که از ماتحت یک گاو (ماتحت ماکت یک گاو) باز میشود و گوسالهیی (عروسک گوسالهیی) بیرون کشیده میشود توسط یک تروریست ، زمانی که کل جهان در ترس از ترور و تروریست و خبر یک حملهی تروریستی دیگر در التهاب است .
گاوی را جابر رمضانی در این نمایش (سوراخ) پس از آن سکوت (نمایش صدای آهستهی برف) میزاید که صدایش (از هاش اف بازیگرها و از فریاد بازیگرها و از درد بازیگرها) قرار اول این تئاتر است ؛ موسیقی تیتراژ اول ، هنگامی که مانند تئاترهای کلاسیک پرده باز میشود و سپس صدای آسانسوری که خراب است و سپس صدای دو مامور پلیس که داخل آسانسوری که نرسیده به طبقه درش باز شده ، گیر افتادهند و بعد از آن صداهایی که زندهگی را میآفرینند ، بعکس از تئاتر پیشین این کارگردان که سکوت زندهگی را میآفرید و کوچکترین صدا زندهگی را نابود میکرد در این جا سکوت است که زندهگی را به پایان میرساند ؛ با نمای سینمایش طنزی را به ما میدهد که اگر پی گیر موضوع و جریانات این تئاتر بوده باشید شاید یاد فیلم پالپ فیکشن بیافتید ، بدی و زشتییی که در این همهمه برایتان خوب و زیبا جلوه
... دیدن ادامه ››
میکند .
گاوی را آتیلا پسیانی ، هوتن شکیبا ، هانی عبدالمجید ، وحید آقاپور ، داریوش موفق ، روحالله حق گوی لسان میزایند که با ریزهکاریهای کارگردانیش و بازیگریش ذهن تماشاگر را درگیر میکنند تا اگر بعد از نمایش چه بهخواهد با دلیل بهگوید خوب و چه بهخواهد با دلیل بهگوید بد گاوش زاییده است ؛ گاوی که دیشب من آن همه خشن و زیبا دیدمش سوالهای زیادی را در ذهنم ایجاد کرد که باید جوابی برایش وجود داشته باشد و کسی باید باشد ، جوابگو (اشاره به یادداشت آقای امیررضا کوهستانی عزیز) ؛ چرا در این برههی زمانی این نمایش به اجرا در آمده است ؟ و چه نیازی در وجود ما ست برای حتمن دیدن این اثر وقتی که چند ماه بیشتر نیست که از وقایع بیروت و پاریس و بروکسل گذشته است ؟ چرا این نمایش هتلی در مکانی نامشخص را روایت میکند ، وقتی بیشترین دفعات هجوم تروریستی به هتلهای جهان بوده است ؟ (اشاره به بازار و مسجد تصوری از مکان هتل را میهد که گویا باید در کشورهای خاورمیانه باشد اما حضور فردی به اسم سام دُلان در کنار بازار و مسجد تصوری از آمریکایی جنوبی ایجاد میکند .) چرا خشونت پلیس جوان نسبت به پسر تیره پوست بیشتر از باقی افراد است ؟ چرا یک تروریست هنگام زاییدن گاو آن قدر حس آدمیت نشان میدهد نسبت به پلیسی که تا آن لحظه فرد مثبت نمایش است ؟ چرا پلیس رفتاری غیر واقعی دارد با یک تروریست و به او اجازه میدهد یک گوساله را به دنیا بیآورد ؟
گاوم زایید و ذهنم درگیر اجرایی شد که وقتش بود تا فکر کنم وقتی در سِن تئاتری (تئاتر پالیمرا در سوریه کنونی ، رم باستان) سر انسانهای بیگناه را میبرند میشود نمایشی را دید که ذهن بشر بریند (از دیالوگهای نمایش برای گرفتن سی اف دوربین مُخبِر) و جای آن آدمیت را رشد کند ؛ با دراماتوژی محمد چرمشیر و تصاویری نو از گروه سوراخ تو دیوار .