سوژه ای به ظاهر تکراری، درد و رنج التیام نیافتنی دختران و زنان سرزمینمان که اگر هر روز هم در سینمای ایران به آن پرداخته شود باز هم تازگی دارد.
دخترانگی و سرزندگی که در گرد و غبار تعصبات پدر محو شده، صحبت هایی که دیگر بعد از بلوغ با پدر به نتیجه نمی رسد و کارهای کوچک و پیش پا افتاده ای که کم کم تبدیل به آرزوهای بزرگی می شوند، همه اینها باعث می شوند تا تصمیم سرنوشت ساز پرواز گرفته شود ، تصمیمی که صرفن یک شادی دخترانه و گذرا نیست ، بلکه برای اثبات وجود است .....
"دختر" فیلمی است به دور از هرگونه پیچیدگی و اغراق( البته بجز سکانس شعارزده پایانی) ، که همین خصوصیت باعث می شود تا پایان فیلم با "دختر" همراه شویم و نگرانی ها و بغض هایش را بفهمیم و باور کنیم و جواب این سوال را در ذهنمان جستجو کنیم " اگه یه روزی از ایران می رفتیم دوباره بر می گشتیم؟؟