میرویم به ناکجای هم و دنبال کجا میگردیم که برسیم به باور هم که ببینیم کجای دل های هم کجایی شدیم
اهل هم شدیم و شاید گرفتار هم ولی کدام ما هم را بلد شدیم؟
مینشینیم و چای میخوریم و سرد میشود و گرم میشویم و یادمان میرود که بهانه بود چای ما و چقدر میشود ساده گرما بخشید..
باید سرد شد و گرما بخشید انگار!
ولی نه,داغ که باشی میسوزانی سرد که باشی میمانی روی میز!
باید به وقت باشی و روی میز