مهدی: حاج آقا رفته رو دستش تتو کرده.! میگم این چیه روی دستت میگه پروانه! من از این کارا خوشم نمیاد حاج آقا
پریسا: حنا بود حاج آقا.!
مهدی: من از این کارا خوشم نمیاد.. روی دست که جای شمع و گل و پروانه نیس.. من دوس ندارم، لااقل از خودم می پرسیدی بهت میگفتم کجا بکشی که دو تا بال هم واسه ما بزنه.!!
....
(انصافاً یادآوری این تئاتر هم حال آدم رو خوب میکنه. خیلی کار خوبی بود)