در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | عرفان تحریری درباره نمایش هیچ کس نبود بیدارمان کند: دوستان سلام، از آخرین باری که تجربه تماشای تئاتری رو در تیوال نوشتم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:46:20
دوستان سلام،

از آخرین باری که تجربه تماشای تئاتری رو در تیوال نوشتم ۸ ماهی میگذره (بلاخره این زندگی مال کیه؟). در این مدت تئاتر دیدم اما وقت و شایدم دل و دماغ نوشتم رو نداشتم. اما چیزی امشب نخواهد گذاشت بخوابم تا این مطلب رو بنویسم:

هیچ وقت دوست ندارم کار و تمرین و تلاش گروهی رو با حرف های سرسری زیر سوال ببرم. پس اول می گم که مشخص بود جناب دهکردی و گروهشون برای این نمایش زحمت زیادی کشیدن و برای تماشاگرون احترام قائل شدند. در موضوعات مستقل از هم مانند بازی ها، کارگردانی، ایده نورپردازی (فقط ایده نه اجرا) و انتخاب بازیگران، نمایش قابل احترامی رو خلق کردند که البته عده زیادی رو مجذوب خودش کرده و من در اینجا از ایشون و همکارانشون تشکر ... دیدن ادامه ›› می کنم.

این حق گروه اجرایی که باید به جا می اومد، و اما دغدغه ای که من رو امشب بعد ۸ ماه اینجا نشونده:

نمی دونم چجوری باید ناراحتی عمیق خودم رو از سو استفاده از تماشاگر علاقه مند به تئاتر به شما منتقل کنم. موضوع رو به دو بخش تقسیم می کنم:

۱- پدیده اجرای همزمان چند نمایش در یک سالن که مد شده و تئاتر باران با سه تئاتر زبان اصلی، تونل و هیچ کس نبود بیدارمان کند رکورد دار آن است. این موضوع به نظر من مشکلات مختلفی رو ایجاد می کنه که در نهایت منجر به انتقال حس به احترامی به تماشاگر میشه:

اولا گروه اجرایی رو مجبور می کنه از طراحی صحنه و اکسسوار قابل جابجایی استفاده کنه که حس بد فیک و تقلبی بودن نسبت به همه چیز رو به آدم میده. اتفاقی که با وجود تلاش های طراح صحنه امشب به چشم آمد. امشب وقی من به تئاتر باران رسدم تازه نمایش تونل تمام شده بود که چون عکس های اونو قبلا اینجا دیده بودم داشتم تصور می کردم که چقدر زشته که من الان برای دیدن یه نمایشی اینجا رسیدمو اما هنوز دکور نمایش دیگه ای روی صحنه هست و اینکه چه طور دکور بعدی در این زمان چیده خواهد شد که به طوری که به من حس تئاتر بده و نه نمایشنامه خوانی !!!

دوما مواردی مثل نور سالن رو نتونه خوب برای نمایشش شخصی سازی کنه که منجر به اجرای نورپودازی های ضعیف حتی از دید من تماشاگر آماتور میشه. چیزی که با وجود ایده های خلاقانه در نورپردازی امشب کاملا به چشم اومد.

۲− پدیده ای به نام تئاتر باران که خداروشکر امروز اولین باری بود که موفق به دیدارش شدم. این سالن با محیطی نا مناسب و لابی بسیار بد و صندلی های بسیار بسیار بد در سال ۹۳ افتتاح شده !!!
من ۲ ساعت و نیم برای دیدن فهرست رو اون صندلی های بد تئاتر حافظ می شینم، رنج دیدن آخرین نامه رو توی سایه تحمل می کنم، روی زمین شکلک رو میبینم ولی اینقدر احساس بی احترامی به خودم نکردم که امشب کردم. چون وقتی سالنی قدیمیه بهش می گن کمبود امکانات و البته بازسازی نشدنش خودش سطحی از بی احترامی به تماشاگره.
اما چقدر می تونه زشت باشه که سالنی رو تو سال ۹۳ بسازن و از حافظ و شمس و سایه و چهارسو هم بدتر باشه.
این به نظر من یعنی توهین مسقیم به من تماشاگر...
یعنی تو لایق این شرایط هستی و حرف امکانات نیست...
یعنی اگه دوست داری تئاتر مورد علاقت رو ببینی باید این شرایط رو بپذیری ....
یعنی همینه که هست ...
یهنی یه پوزخندی که کاری هم از دستت بر نمی آد...
متاسفم که عده ای مای علاقه مند به تئاتر رو اینقدر توسری خور و قابل زورگویی میبینند که این سالن رو تو سال ۹۳ برای ما تو این سطح از امکانات افتتاح می کنند !!!


مجموع این دو موضوع من رو به این می رسونه که سالن باران با سو استفاده از بی سالنی و کم سالنی و هر کمبود دیگه ای توی تئاتر فضای کاسب کارانه ای رو به اتکای عشق و علاقه عده ای به تئاتر ایجاد کرده و ۳ اجرای هم زمان رو در این سالن به صحنه می بره...

البته بخش کوچکی از اعتراض من به گروه های محترمی که این گونه اجرا رفتن نا محترامنه رو می پذیرند هم هست...

همچنین بخش بزرگتری از اعتراضم به شما دوستای قدیمیه که دیگه چیزی اینجا نمی نویسید و دیگه انتقادی نمیکنید...

أقای دهکردی دوست داشتنی. کار شما زیبا بود و دلیل قرار دادن این مطلب زیر تئاتر شما فقط تصادف اولین مواجهه با تئاتر باران بود. امیدوارم زحمت های شما رو ندیده نگرفته باشم.

ببخشید که کمی بلند شد. اما اگر بلند نبود که از روزمرگی من بیرون نمیزد...
شب خوش
با قسمتی از حرف های شما موافقم
قرار گرفتن سه نمایش در یک سالن اصلا قابل درک نیست.وقتی هر سه نمایش تماشا کنید متوجه می شوید که از روی اجبار نمایش ها تولید شده اند.
نمایش اول یا همان زبان اصلی که اصلا شبیه تآتر نبود و نیازی به سالن خصوصی و بلیط 25 تومن نداشت و در خانه ی هرکسی هم این نمایش می توانست اجرا شود.
نمایش تونل باز کمی قابل تحمل تر است با اون دکور های محرک که بتوانند دکور نمایش بعدی را سریعاً در صحنه ... دیدن ادامه ›› قرار دهند.
نورپردازی نمایش سوم ایرادات زیادی داشت و حتی در شبی که من نمایش دیدم یکی از کشو ها گیر کرده بود و زمانی که صحنه تاریک شده بود نور کوچکی،سایه ای بر دیوار ایجاد کرده بود.
همه ی این ها از استاندار نبودن جدول اجراهای سالن سرچشمه میگیرد که متاسفانه اصراری بر سه نمایش در یک روز داشته اند.
امیدوارم دیگر شاهد چنین اتفاقاتی در سالن خوب باران نباشیم.
۲۰ تیر ۱۳۹۴
آقای ایمانیان عزیز و تئاتر باران محترم،
از اینکه وقت گذاشتین و دغدغه بنده رو مطالعه کردین و بعد هم نکات ارزشمندتون رو فرمودین ممنونم.
واقعیت اینه که من موقع نوشتن مطلبم هم به این نکات فکر کردم. شاید به این دلیل باشه که حودم سابقه ۴ سال تلاش بی بازگشت در حوزه آموزش رو دارم که فقط برای روشن ماندن چراغ آموزشگاهی حتی با حداقل ها هرآنچه داشتم رو هزینه کردم. پس ارزش سرمایه گذاری در فرهنگ را به جای سرمایه گذاری در مسکن درک می کنم. (حتی احتمالا آقای ایمانیان من رو موقع دادکشی و پرزنت کردن نرم افزاری در حوزه کتاب در نمایشگاه کتاب امسال به خاطر دارند)

اما من فکر نمی کنم فرد یا افرادی که از بخش خصوصی این زحمت رو کشیدند و سرمایه لازم برای تاسیس سالن تئاتر را داشته اند مشکلی در ... دیدن ادامه ›› تهیه حداقل صندلی بهتر داشته باشند. دوستان من، وقتی نمی توان ۱ ساعت نشست چگونه می توان ۱ ساعت در عمق جادوی تئاتر غرق شد؟ آنهم تئاتری که به دلایلی که در نوشته پیشین عرض کردم (همچون دکور متحرک و اجرای بد نورپردازی) سرهم بندی شده و جا نیافتاده می نماید. به نظر شخصی من اگر این تئاتر اجرا نمی شد از اجرا در این شرایط بهتر بود...

بعضی اوقات مساله فقط انجام کار نیست.
گاهی بی کیفیت و کم ارزش انجام دادن کار از انجام ندادنش بهتر نیست...

البته منظور تهایی من این نیست که پس کسی برای تئاتر کاری نکند و تئاتر باران هم جمع شود.
در همین شرایط فعلی این سالن با تهیه صندلی بهتر و اجرای تنها یک نمایش یا نهایتا یک نمایش با دو سانس و کمی بهبود فضای لابی می تونه به حالت معمولی نزدیک بشه.

اما همچنان از نظر من شرایط فعلی این سالن به هیچ وجه مناسب سه اجرا از سه گروه مختلف و این همه مخاطب نیست.

این قیمت و سه اجرا و این امکانات خوش آیند یا نا خوش آیند، هنوز به من احساس خوبی نمی دهد...
۲۰ تیر ۱۳۹۴
جناب تحریرى من به شدت با حرفهاتون موافقم
به نظرم ما همیشه براى کارهاى اشتباهمون توجیه داریم تاتر باران هم از این دست افراد هستن که فقط حرف میزنن و کارى براى بهبود سالن انجام نمى دن
حداقل احترامى هم براى تماشاگر قائل نمى شن من همیشه زودتر از ساعت مقرر رسیدم این یعنى احترام به زمان من برام وقت خیلى مهمه و وقتى اقاى تفنگ سازان با کمال خونسردى و بى خیالى آدم دست به سر میکنن و در رو روى آدم میبندن خیلى خیلى عصبانى میشم
شاید ادبیات من درست نباشه ولى باور کنین من خیلى ناراحتم، تا الان به خاطر نمایش هاى که دوست داشتم به این سالن رفتم و با اعصاب داغون ... دیدن ادامه ›› برگشتم آخه یکم از پول بگذرین اصلا کلاس کارى خودتون پایین میارین سه تا نمایش همزمان لابى هم که ندارین یک وضعى میشه مثلا دارین کار فرهنگى میکنین واقعا درست نیست ما میخوایم در آرامش و با یه فکر آسوده نمایش ببینیم اینقدر که با هرج و مرج و آشفتگى قبل نمایش روبرو هستیم که آرامشى براى آدم نمى مونه
۲۹ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید