من شاهد صحنه ای نادر بودم و بلاخره خندیدن مادر را دیدم :) .. قضیه از این قرار بود که در پایان که مادر خونه رو ترک می کنه و در خیابون به سمت بالا میره من دم در ایستاده بودم و تا دور شدنشون همچنان نگاهش می کردم , بعد دیدم دو تا گربه با مزه , مشکی و یکی هم تقریبا دودی ! ایشونو در خیابون همراهی میکردن و حتی باهاشون برگشتن و معلوم بود مادر مهربون بهشون غذا میده .. اونجا به مادر گفتم این گربه ها هم جزو نمایش هستن ؟ گفتن فکر نکنم .. , و کلی خندیدن ... :)