زندگی بین این جماعت چه ارزشی دارد
وقتی هیچ چیز، تو را در پیششان عزیز نمی کند
تا هستی،انکارت می کنند
تا عشق می ورزی،پَسَت می زنند
تا اشک میریزی،میخندند
تا میخندی ...
نه،
برای عزیز شدن بین این جماعت،تنها باید رفت
تنها باید مُرد...
عزیز بودن را نخواهیم
باورشان را تمنا نکنیم
باشیم
حتی
به بهای انکارشان
عشق بورزیم
با وجود
همه پس زدگی ها
اشک بریزیم
به بهانه خندیدنشان
آهسته بخندیم مبادا...
باشیم
بی بهانه
بی گلایه
...
بی تمنای عزیز شدن ...