در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال هدیه میرزاده | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 01:10:26
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نقد مرثیه ای برای کتاب سوزی ها در روزنامه قدس
نمایشی در ستایش کلمات

گروه هنر- آرش شفاعی

کاغذها آتش می‌گیرند و در خود مچاله می‌شوند. دود می‌شوند و به هوا می‌روند و در دنبالۀ شیری رنگ مواجشان، کلمات در هم می‌پیچند و در عدم محو می‌شوند.

برگه‌ها یکی یکی در آتش می‌سوزند و آنچه باقی می‌ماند ، خالی بی انتهایی است که در آن کلمه کیمیاست و آدمها دیگر نمی‌توانند چیزی بگویند، بخوانند ... دیدن ادامه ›› و به یاد آورند.
آنچه خواندید، شعر یا قطعۀ ادبی نیست؛ چکیدۀ برداشتی است از یک متن باز ، یک کوشش جمعی، یک "نمی‌دانم چه"، یک " شاید تئاتر"، یک "تلاش جمعی" به نام " مرثیه‌ای برای کتاب‌سوزی‌ها" که این روزها در فرهنگسرای نیاوران در حال اجراست.
درون مایۀ اصلی این اجرا، اهمیت "کلمه" در نظام ارتباطی انسانی است. مرثیه‌ای برای وضعیتی که ما در حال دچار شدن به آن هستیم، خالی شدن گنجینۀ زبانی ما و در غلتیدن در سراشیب محو کلمات ؛ وضعیتی که در آن زبان به عنوان بزرگترین ثروت جمعی ذره ذره در آتش زندگی فناورانه می‌سوزد و محو می‌شود و ما میراثداران این گنجینه، هنوز نمی‌دانیم چه ثروتی را از کف داده‌ایم.
"مرثیه‌ای برای کتاب سوزی" یک متن باز است؛ در بی مکانی و بی زمانی خود، قابلیت تأویلهای مکرر دارد و با دلالتهای ضمنی، پی در پی ما را به خوانشهای تازه و تازه تر دعوت می‌کند. وجود نشانه‌های متعدد در متن که هرکدام می‌تواند مدخل نگاهی تازه به آن باشد، از فرصتهای اندکی است که در متون نمایشی ما این روزها در برابرمان قرار گرفته است.
یکی از این نشانه‌های بنیادین، " دود" است. چیدمان بصری اجرا به گونه‌ای است که "دود پس از آتش" حضوری روشن و چشمگیر در آن دارد. رقص دودی که از آتش زدن نوشتار برخاسته است و تأکید متن بر اینکه در دود شدن این نوشته‌ها ، رقص محو شونده وغیرقابل بازگشت کلمات نهفته است در تکمیل معنای مورد نظر اجرا نقش مهمی دارد. چرخیدن دود و محو شدن آن در فضا و تأکید نهایی متن که ما در موقعیتی مه آلود قرار گرفته‌ایم ، چنان چشمگیر است که دود نشانه‌ای محوری در اجرا پیدا کرده است.
به یاد داشته باشیم که " دود" خود یکی از وسایل ارتباطی در دوران زندگی بدوی بوده است، این بار دود نقش ضد ارتباطی پیدا می‌کند. این دود، استعاره‌ای است از محو تدریجی کلمات در زندگی روزمره و این محو تدریجی سرانجام به وضعیتی منجر می‌شود که ما در برقراری ارتباط انسانی به بن بست می‌خوریم و به شکل گوژپشتهای نیمه شیطانی تیره پوشی در می‌آییم که نه یکدیگر را می‌فهمیم و نه در فهماندن خود به دیگران توفیقی داریم.
اهمیت نشانۀ "دود" در داستان با رباعی خیام که به صورت آوازی اجرا می‌شود، کامل شده و معنایی بیشتر می‌یابد: در چنبر چرخ جان چندین پاکان/می‌سوزد و خاک می‌شود دودی کو؟

و خداوند به آدم ، نامها را آموخت
یکی از ویژگی‌های خاص این اجرا، ارتباط مستقیم با مخاطبان است. در حین اجرا یکی از بازیگران از تماشاگران می‌خواهد اسمشان را بر دفتری بنویسند و بازیگر در حالی که گویی وردی کهنه را تکرار می‌کند، این اسم را زیر لب تکرار می‌کند، اما سرانجام همان اسمها را هم آتش می‌زند.
« اسم» ، اینجا اهمیتی برجسته پیدا می‌کند. بی مفهوم شدن راز اسمها در نظر انسانها، اشاره‌ای است به از کف دادن آنچه آدمی‌در ازل از خداوند آموخت و همین فراموشی است که انسانها را از "آدم" بودن خالی می‌کند و به موجوداتی " نیم انسان و نیم دیو" بدل می‌کند.
یکی از ویژگی‌های متن که آن را بخصوص برای دوستداران ادبیات، خواستنی می‌کند؛ زبان سخته و برخاسته از ادبیات کهن فارسی متن است که با اشراف قابل توجه به ادبیات و نقش و اهمیت واژگان و نحو نثر سختۀ بزرگان ادبیات ایران است. این چنین متنی لازمۀ اثری است که در ستایش کتاب، کلمه و شعر نوشته شده است و باید به خاطر این انتخاب به عوامل کار تبریک گفت.
در این اجرا، بابک حمدیان، نورا‌هاشمی، جواد مولانیا،‌نوید هدایت پور و نیکو ترخانی (صحنه)‌هانیه توسلی، مهدی احمدی و علی اتحاد (ویدیو اینستالیشن)، حامد کاظمی‌(آواها) و نغمه مرادآبادی و ژوبین کلهر (نوازندگان) حضور دارند.
برای دیدن این اثر می‌توانید تا دهم بهمن ماه به فرهنگسرای نیاوران بروید، هرشب دو سیانس در ساعتهای 18:30 و 20 از این اجرا برگزار می‌شود که در این شبها، اجراها با استقبال قابل توجهی نیز همراه بوده است.

http://www.qudsonline.ir/detail/News/260544
محمد تقی پور این را خواند
نیوشا خردبین و پریسا اسماعیل خانى این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گاهی به تن وارگی شعر یا شعروارگی تن

حمیدرضا شعیری
(دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
عضو هیئت مدیره انجمن علمی نقد ادبی
تنها عضو ایرانی مجمع بین المللی نشانه شناسی
دارنده نشان شوالیه نخل آکادمیک سال 2014 کشور فرانسه)


نمایش مرثیه‌ای برای کتاب‌سوزی‌ها کاری از علی اتحاد که مجید رحیمی جعفری آن را تهیه نموده است در فرهنگسرای نیاوران درحال اجرا است. در ... دیدن ادامه ›› این نمایش با شرایطی ویژه از حضور، بازی و اجرا مواجه هستیم که همواره بر در هم تنیدگی تن استوار است. کنش نوشتن، راهی برای رهایی یا راهی برای اسارت. اسارت تن زیر خروارها کلمه یا اسارت کلام زیر تنیدگی تن. نمایش ما را با مرثیه‌ای مواجه می‌کند که تاریخ را دور می‌زند. نمایشی که بی‌مرزی است در درون مرز. ما با تن‌های بیشمار همراه می‌شویم و در مقابل چشانمان به آتش کشیده شدن کلام را نظاره می‌کنیم و از درون شعله‌ور می‌شویم.
قدرت در هم تنیدۀ تن‌هایی که قادرند ما را با خود به سردابه‌های دور ببرند. در گوشه‌هایی از تاریخ، ما با متن پایین می‌رویم. حرکت به سوی عمق. پایین و پایین‌تر. حرکت در درون زمان. بیننده قدرت ایستادن را برای لحظه‌هایی از دست می‌دهد. می‌خواهد از جا کنده شود. نمایش تجربه راه رفتن در راهروها را نه برای شکلی صوری که برای ایجاد حرکت در دل زمان و در درون مکان ایجاد کرده است. هرچه تن بیننده بیشتر در درون حفره هولناک و یا چاله سیاه تاریخ سقوط می‌کند، غبار بیشتر از تن می‌ریزد تا روان فرصت بازیابی خود را پیدا کند.
نمایش هم تعزیه مدرن و بسیار نویی است که فلسفه و عرفان و خلسه و تاریخ و فرهنگ را یکجا در خود بلعیده است؛ هم با فشردگی زمان بیننده را در بی‌زمانی مطلق غرق می‌کند. کلمات خود تن دار می‌شوند. اگر دقت کنیم پوسته و لایه و گوشت و استخوان آن را هم حس می‌کنیم. واژه‌ها درحال عصیان هستند. تن وارگی زبان در این نمایش فرصتی است تا ببینیم چگونه زبان زاییده می‌شود، بزرگ می‌شود، به چالش می‌افتد، در تنیدگی و قبض و بسط قرار می‌گیرد و سپس در درون حفره‌های سیاه تاریخ زندانی می‌شود و بعد با ایثار و حضور دوباره فراخوانده می‌شود و باز زنده می‌شود و سپس شعله‌ور می‌گردد و زبان غارت می‌شود و تن خود را در هجوم آتش می‌بیند. جریان پیوسته زبان و آتشی که آن را می‌برد و اما باز زبان شکل می‌گیرد و تن‌دار می‌شود. این رخداد یکبار تن و تنیده شدن زبان را در شعروارگی خود به نمایش می‌کشد و یکبار هم شعروارگی تن را در بستر زمان متجلی می‌سازد. نقش‌آفرینان با تن خود آنگونه زبان را حضور می‌بخشند که گویا تن آنان یکپارچه زبان و شعر می‌شود. این نمایش سفر تن به عمق تاریخ است. سفر تنی که زبان است و زبانی که می‌سوزد. بوی آتش و دود و صدای ترکیدن کاغذ نوشته‌ها در درون آتش خواب تن را می‌شکند. درد در عمق تن می‌پیچد. و سپس مانند لحظه‌ای که در خلسه می‌روی از تن می‌گریزد و این زمانی است که موسیقی عرفانی به کمک می‌آید. لحظه رهایی از آن همه آتش و دود و درد و انزجار... تن از آستانه خود عبور می‌کند و بر عرصه تاریخ می‌نشیند و دوباره به بیننده می‌گوید: بنویس. کنش نوشتن شکست نمی‌خورد. حتی اگر بارها بنویسی و بارها مرگ نوشتنت را نظاره کنی. فضایی است بینافرهنگی: در همه جا هستی. در معبد، در قصرهای به ویرانی رفته، در لابه‌لای ستون‌های کهنه، در درون کلیسا، در درون عبادتگاه، در مسجد... و اینچنین است که بی‌مکانی در تنِ آهنگین نقش‌آفرینان جلوه می‌یابد: در همه‌جا و هیچ‌کجا. سپس بی‌زمانی: در زمان جاری هستی. کوچه‌های عرفان را پشت‌سر می‌گذاری و می‌روی تا مرز اسطوره و سپس بر می‌گردی جایی که همین مردم هستند. یکی از آنها را فرا می‌خوانی و از او می‌خواهی تا بنویسد. و باز بر می‌گردی به اسطوره.
تماشای این اثر گویی تو را از درون می‌سوزاند. تو با ورق‌های درحال سوختن می‌سوزی. اما باز جان می‌گیری و باز تاریخ را تجربه می‌کنی. نشانه‌ها در چالش با یکدیگرند. زبان رقیبِ زبان است و تاریخ رقیبِ کلام است و کلام رقیبِ تن است و تن رقیبِ خود است. راه رهایی از تن در زبان است و راه رهایی از زبان در تن است. و درنهایت تو را در مقابل تن‌وارگیِ زبان و زبان‌وارگیِ تن مات و مبهوت می‌کند. کافی است که تن و روان خود را هنگام دیدن نمایش به جریان سیال و در هم تنیده روایتِ شدن و نشدن‌ها بسپاری.
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقد مهدی امامی در روزنامه اعتماد
فارغ از قید و بندهای قصه‌گویی

١- « مرثیه‌یی برای کتاب سوزی‌ها » نام اجرایی هنری در قالب پرفورمنس آرت است که از ٢٠ دی تا ١٠ بهمن، در نگارخانه شماره یک فرهنگسرای نیاوران در دو نوبت یک ساعتی اجرا می‌شود. در این اجرا هنرمندانی سرشناس همچون بابک حمیدیان، هانیه توسلی، نورا هاشمی، نیکوترخانی، نوید هدایت‌پور و مهدی احمدی به کارگردانی علی اتحاد و تهیه‌کنندگی مجید رحیمی جعفری در کنار همدیگر به ایفای نقش می‌پردازند. از میان این هنرمندان هانیه توسلی و مهدی احمدی اجراگران بخش ویدیویی اثر هستند و مابقی اجراگران بخش زنده‌. مرثیه‌یی... تجربه‌یی متفاوت در حوزه هنرهای اجرایی است که با زبانی فاخر و استعاره‌گون به جست‌وجویی تمثیل وار در لابه‌لای تاریخ کتاب‌سوزی‌ها می‌پردازد. ادامه‌ها‌ی متن فوق شرحی خرد هستند در جهت معرفی این اثر متفاوت به علاقه‌مندان آثار تجسمی و اجرایی در ایران.
٢- اثر چند رسانه‌یی مرثیه‌یی برای کتاب‌سوزی‌ها همان طوری که از شیوه ارایه‌اش پیداست ادعا می‌کند که در میان انبوه و دخالت مردم روی صحن گالری اجرا می‌شود. در این شیوه اجرایی، اثر فوق‌الذکر چونان مناسکی است که با پیروی از الگوریتم‌هایی نانوشته کیفیتی آیین‌گونه را تجربه می‌کند. مناسکی که لااقل با توجه به پیشینه مذهبی جامعه ما قبلا در اشکال گوناگونی از قبیل تعزیه‌خوانی یا مراسمی همچون زار تبلور تجربه شده است. مناسکی که اصولا فارغ از قید و ... دیدن ادامه ›› بندهای قصه‌گویی یا پایبندی روی اصل اساسی روایت‌پردازی است. در واقع چنین مناسکی فارغ از دلالت‌های ایدئولوژیکی آن همواره بستری است برای جمع شدن مردم و تامل در بازخوانی دوباره واقعه‌یی تاریخی. در مورد شیوه اجرایی مرثیه‌یی... که سراسیمه چنین مراسمی را لااقل از لحاظ فرم بازنمایی می‌کند ما با خوانش تکه‌هایی پراکنده از متون کهن پارسی مواجه می‌شویم که بدون در نظر گرفتن منطق توالی دست‌وپاگیر اساسا و ابتدا از همه خود نفس قصه گفتن و وادار کردن مخاطب برای دنبال کردن آن را به زیر سوال می‌برد. نمایش مرثیه‌یی... با توجه به عنوانش می‌خواهد که در نهایت و از کنار هم گذاشتن این تکه‌های روایی آن هم از زبان رسانه‌های گوناگون به فاجعه تاریخی کتاب‌سوزی‌ها اشاره کند. این اثر در واقع از سه بخش ویدیو اینستالیشن، اجرای زنده و اجرای موسیقی زنده تشکیل شده است که هر کدام از آنها به نوبه خود تلاش می‌کنند تا بخشی از همین واقعه را بازنمایی کنند. راویانی که از دل تاریخ بیرون آمده‌اند تا مخاطبان امروزی‌شان را با آنچه بر سر نوشته‌های‌شان آمده آگاه سازند. آنها در واقع مخاطبان ایستاده‌شان را با خود به خوابی عمیق دعوت می‌کنند تا این گونه آشفتگی‌ها و پیرانه‌سری‌های خودشان را با مدعوین‌شان قسمت کنند. در چنین وضعیتی مخاطبان بیش از آنکه صرفا نظاره‌گر تاریخ گذشته‌شان باشند توامان نقش قاضیانی بی‌طرف را نیز بازی می‌کنند که باید در قبال اعمال سیستم‌های سرکوب پیشاتاریخ خودشان داوری کنند.
٣- بخش اول اجرا مربوط است به پخش ویدیوهایی با دو راوی زن و مرد که به صورتی گنگ و نامفهوم از آغاز این میهمانی کذایی خبر می‌دهند. سخنان آنها ملغمه‌یی است با زبانی آرکاییک از متونی شبیه به متون تمثیلی گذشتگان این سرزمین. پس از این بخش اجراگری مخاطبان را به طبقه دوم گالری هدایت می‌کند. جایی که انبوه مخاطبان این‌بار با اجرایی زنده رودررو می‌شوند. دو مرد و دو زن در دو سوی میزی بزرگ نشسته‌اند و دو به دو با یکدیگر سخن می‌گویند. زنان خطاب به یکدیگر و مردان خطاب به هم. زنان می‌اندیشند و می‌نویسند و مردان نوشته‌های آنان را می‌سوزانند. کار به جایی می‌رسد که رفته‌رفته زنان تحت تاثیر قدرت و خواست مردان نوشته‌های خود را بی‌آنکه تقدیم‌شان کنند، می‌سوزانند. پایان کار نیز دقیقا آنجایی است که یکی از زنان اجراگر به دیگری می‌گوید که دیگر چیزی برای نوشتن نمانده است و آنها حتی کلمات را نیز سوزانده‌اند. واکنش زن اجراگر در قبال این کار البته که از جذابیت‌های کار است. او از جایش بلند می‌شود و به سوی مخاطبان می‌رود تا یکی از آنها را برای نوشتن چیزی دعوت کند. دعوتی که البته با شوکه شدن مخاطب و عملا سکوت او توامان می‌شود. او نیز بنا بر جو سنگین سکوتی که بر همگان چیره شده خاموش می‌ماند تا اجراگر را تماما از سیاه شدن کاغذی دیگر مایوس سازد. اینجاست که آوازخوان شروع به خواندن رباعی‌ای از خیام می‌کند. رباعی‌ای که مضمونش ابراز امیدواری برای دمیدن سبزه‌یی از دل خاک است. گو اینکه کارگردان کار اصرار داشته باشد که همه‌چیز تمام نشده است. بلکه چیزهایی هستند که حضور دارند و دیگران نمی‌بینند. همچون کلماتی که نوشته نشده‌اند ولی حضور دارند. الفاظی که در اذهان پنهان‌اند تا زمانی که روی کاغذها بیایند. جمله‌ها شوند. سطرها بسازند و کتاب‌ها را روی کتاب‌ها انبار کنند.
http://www.etemaad.ir/Default.aspx?NPN_Id=65&PageNO=10
هما زارع این را خواند
ونوس پیمان این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

نقد مرثیه ای برای کتاب سوزی ها در روزنامه بانی فیلم مورخ 93/10/30
منتقد: هادی خان‌محمدی
«مرثیه ای برای کتاب‌سوزی ها» دومین اثر از سه گانه علی اتحاد با نام «گنج سوخته» این روزها در فرهنگسرای نیاوران در حال اجراست. علی اتحاد که در دهه اخیر به عنوان یکی از پرکارترین هنرمندان عرصه هنر معاصر، مجموعه آثاری را با عنوان «رازورزی» در قالب هنر پرفورمنس، اینستالیشن و ویدئو آرت ارائه داده این بار نیز در «مرثیه ای برای کتابسوزی ها» در ادامه همان مسیرپیشین خود و با گروهی به مراتب حرفه ای و شناخته شده باز سراغ تجربه ای متفاوت در نگاهی به تاریخ، زبان و هویت و البته عنصر محوری انهدام و تباهی رفته و تلاش کرده آنها را در قالب های مختلف بیانی خود در اشتراکی تعمقی با مخاطب همراه شود. سابقه تالیفی علی اتحاد در زمینه تحقیق و نقد هنر به ویژه هنر مفهومی، پرفورمنس و هنر چندرسانه ای، او را در کنار تجربه های اجرایی اش به خلق اثری منسجم با ویژگی های خاص اجرایی و پرداخت مفهوم رهنمون ساخته است.
رخداد نو علی اتحاد در قالب یک پرفورمنس چندرسانه ای بیش از این که مرثیه ای بر کتابسوزی ها باشد. مرثیه ای بر هویت تاریخی فروپاشیده و منهدم شده است. هویت کسانی که واژه ها را، سخن ها را و درنهایت خود بوده-شان را فراموش کرده اند، زیرا واژه هایشان را سوزانده و نابود کرده اند. هویتی که باید با ... دیدن ادامه ›› واژه ها ثبت می شده و پشتوانه ما می بوده نابود گشته است و دیگر کسی قادر به نوشتن آنها نیست، چون چیزی به خاطر نمی آورد. ناتوانی و درماندگی ای که زن (نورا هاشمی) در انتهای اجرا به آن رسیده، درماندگی و انفعال امروزین ماست که نه خود را بیاد می آوریم و نه می-توانیم چیز نویی بر بستر خود بنویسیم.
کاربرد واژه رخداد که به عنوان ریشه ای آثار هنر پرفورمنس یعنی نمایش گونه های” Event «(که به اتفاق یا رخداد ترجمه می شود) اشاره دارد. از همین واژه موضع هنر اجرا در برابر تئاتر آغاز می شود و اجراگری هنر پرفورمنس به جای وانمودن واقعیت که آن را کار تئاتر می داند، به دنبال بازآفرینی عینی واقعیت است؛ یعنی اجراگر پرفورمنس نه به دنبال بازی کردن که به دنبال هرچه نزدیک تر کردن خود به واقعیتی قابل لمس است. دیگر مورد مهم در مورد هنر پرفورمنس ایجاد زمینه ای برای پیوستن تماشگر با اجراست، به طوری که حتی قسمتی از اجرا به دست تماشگر یا کل تماشاگران پیش برنده طرح اثر باشد. با اینکه در این کار نیز ارتباط نزدیکی بین مخاطب و اجراگران ایجاد شده و حتی در صحنه ای از تماشگری برای پیش برد متن استفاده می شود، اما به دلیل طرح کلی کار که نقل و سخن محور است تا حرکت محور کمابیش فاصله ای در موضع اجراگران با تماشاگران احساس می شود. البته به این نکته باید توجه کرد که این موضوع شاید ریشه در تاریخ نمایشی ما دارد؛ بخصوص آثار نقالی و مرثیه و روحوضی که برخی آنان را دارای توانی برای بهره گیری در هنر پرفورمنس می دانند. به نظر می رسد علی اتحاد نیز با توجه به درون مایه این رخداد که وجهی تاریخی سنتی از فرهنگ ایرانی دارد، بیشتر از آن که به دنبال فرم های تجربه شده غربی برود، هم در طرح اجرا و به خصوص در زبان به دنبال نوآوری پیوسته با ریشه های فرهنگی مان دارد.
در جستجوی اسلاف این نگرش هنری به تاریخ و مفهوم هویت در حوزه هنر و ادبیات ایران به رگه ای در برخی آثار آیدین آغداشلو می توان رسید که حول محور انهدام و در پیوستگی عناصر تاریخی نماینده شده اند و همچنین بیشتر آثار بهرام بیضایی که هم در دغدغه هویت تاریخی و هم در زبان آثار با رخداد اتحاد به اشتراک رسیده اند .زبان این رخداد که می توان آن را برجسته ترین توان اجرایی کار نیز دانست توانسته با رسانایی دورنی خودارتباط مخاطب با صدایی تاریخ را بیشتر میسر کند و بر اعماق زمانی زخمی که از آن روایت می کند بیشتر تاکید ورزد.به نظر می رسدعلی اتحاد به دنبال زبانی با ماهیت تاریخی به زبان آثاری نظیر نمایشنامه های تاریخ واره بیضایی نزدیک شده است. البته بیضایی نیز این زبان را که در آثاری نظیر «مرگ یزدگرد»، «طومار شیخ شرزین» و«فتح نامه کلات» بکار بسته خود در برداشتی خلاقانه از اندک متون منثور فارسی چون «تاریخ جهانگشای جوینی» و «تاریخ بیهقی» و برگردانده هایی از «اوستا» و «ارداویراف نامه» در ترکیبی با واژه های کم کاربرد فارسی سره خلق کرده. علی اتحاد نیز در رخداد خود تلاش نسبتاً موفقی در به کارگیری این چنین زبانی داشته و هوشمندانه بخش هایی را نیز با اجرای گات ها به زبان اوستایی و یا شعرخوانی عربی در آمیخته است.
این رخداد صدای سوژه در سفری از اعماق تاریخ است؛ همچون سفری که مردی سیاه پوش در ویدیو اینستالیشن طبقه اول به نمایش می گذارد و از گذشته در جابجای تاریخ و از مکان های مختلف به سوی اینک می آید. روایت گری که خود هم تجسم آن تیرگی و دهشت پیش روی ماست و هم در قامت مرثیه خوان و عزاداری که بر قربانی این شناعت در سوگ است. اجراگر اول مخاطبان را با خود با تاکید رازآلودی بر سوختن و نابودی به طبقه و پرده دیگری از اجرا رهنمایی می کند. در این طبقه بخش اصلی اجرا میزی است که کاتبان بر آن گردآمده اند و در حال نوشتنند و خواندن و سوزاندن. زنان در عرض کوچکتر میز و مردان در طول پهن تر. بی آنکه از کسی فرمان شنوند، اوراقی را که خود نوشته اند و گاه چیزی از آن را می خوانند می سوزاند، بی اراده می سوزاند و انگار آنها همان خود ماییم که از دیرباز بی اراده می-سوزانیم و فراموش می کنیم. با اینکه هنر پرفورمنس غالباً تاکیدی فرمی بر زمان حال دارد و بیشتر دغدغه روز جامعه ای را بازتاب می دهد، روایت «مرثیه ای برای کتاب سوزی ها» نگاه مخاطب خود را به گذشته می گرداند و بااینکه نقطه نظرش امروزی است بستر مفهومی ازلی ابدی دارد.
ویژگی بارز دیگر این رخداد در رابطه با آدم های اجرا است که این شخصیت-ها، هیچ یک مشخصه های فردی خاصی را در نقطه ای مشخص تثبیت نمی کنند. تک تک آنها تنها روح تاریخی ما را در خود متکثر می کنند. روح انسان هایی منفعل، مچاله شده و آزرده از درون که خود می سرایند، خود می نویسند، خود می سوزانند و خود مرثیه سر می دهند. مرثیه ای که بیشتر به ناله و نعره فروخورده ای می ماند که می خواهد باز سروده شود، زیرا که هیچگاه کسی آن-را نشنیده یا درنیافته است. این نعره چشم و دهان تاریخ است که می-خواهد خود را از خلسه مکرر و نقش منفعل خود بیدار کند. بخش پایانی رخداد که با اجرای موسیقی سنتی و آوازی از رباعیات خیام در باب نیستی و آرزویی برباد رفته همراه می شود، تاکیدی دوباره و عیانی را بر این مرثیه سرایی تلخ و امکانی از دست رفته دارد.
این ترکیب موسیقی و نیز ویدیو اینستالیشن های ابتدایی اجرا در پیوندی منسجم با هسته اصلی رخداد، یعنی اجرای زنده، توانسته اند مقدمه و موخره ای شورانگیز، جذب کننده و تعمق بخشی را برای کل رخداد ایجاد کنند. با اینکه در نگاه اول علت استفاده علی اتحاد از ویدیو ها (مونولوگ های ویدئویی) بر هم زدن یکدستی روایت و تمهید اجرای خلاقانه ای برای چند بیانی به نظر می آید، اما حضور رسانه ای امروزی که تثبیت شدگی را درون خود دارد می تواند تاکیدی بر وضعیت امروزی و پایداری این نابودی باشد و هم اینکه حضور این ویدیو ها تمرکز مخاطب را برای همراهی بیشتر چندگانه می کند.
در نهایت «مرثیه ای برای کتابسوزی ها» را می توان تلنگری به موقع در برابر اختگی فرهنگی-اجتماعی دانست. تحشیه ای بر یک وضعیت دور و دیرپا که گرچه به پایستگی رسیده، اما شناختی دقیق و راهی تازه می-طلبد.با اینکه این گونه آثار به خصوص در ایران اغلب مخاطب خاصی را، هم بیشتر از خود هنرمندان به خود جلب می کند و نمی تواند ارتباط چندانی با گروه های دیگر مخاطب برقرار کند، اما به نظر می رسد این رخداد علی اتحاد با داشتن عناصر ضمنی سهل الوصول تر و تکلم بیشتر می تواند گیرایی بهتری نسبت به آثار متداول از این دست برای گروه مخاطب وسیع تری داشته باشد و آنها را به خوبی با خود همراه کرده و او را گیج و گنگ از خود دور نکرده و راهی نسازد.
بانوی غایب این را خواند
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مرثیه ای برای کتاب سوزی ها شب گذشته میزبان تی یری ویل (رایزن فرهنگی سفارت فرانسه) بود که دکتر حمیدرضا شعیری دانشیار دانشگاه تربیت مدرس و تنها عضو ایرانی جامعه بین المللی نشانه شناسی آن ها را همراهی می کرد.

به گزارش خبرگزاری برنا، تی یری ویل از تماشای این اجرا ابراز شگفتی کرد و مرثیه ای برای کتاب سوزی ها را یکی از اکسپرسیوترین آثاری خطاب کرد که در این مورد مشاهده کرده است.

دکتر حمیدرضا شعیری نیز در پایان اجرا اظهار داشت: این همراهی و انتظار مخاطب به هویت جسم در این فضا به خوبی کمک کرده بود و زبان از مهمترین ویژگی های مرثیه ای برای کتاب سوزی ها به شمار می رود که دوست دارم در یک یادداشت مفصل به آن بپردازم.
http://bornanews.ir/Pages/News-254953.aspx
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز، سید فرید قاسمی مدیر مرکز کتاب پژوهی و مجید غلامی جلیسه مدیر خانه کتاب شامگاه یکشنبه 28 دی به تماشای پرفورمنس مرثیه ای برای کتاب سوزی ها در فرهنگسرای نیاوران نشستند.

قاسمی در پایان این اجرا گفت:هر کاری که برای کتاب انجام شود در کشورمحترم است و باید از آن استقبال کرد.من تجلیل و تشکر می کنم از کلیه کسانی که به فکر افتادند و مسئله کتاب را به این شکل مطرح کردند. این نمایشی که دوستان اجرا کردند در حقیقت پیامی پنهان دارد و آن اینکه همه ما از وضعیت کتاب و کتاب خوانی اطلاع داریم. ما برای ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی می توانیم از ظرفیت های تئاتر ،سینما و موسیقی و ... استفاده کنیم.
مدیر مرکز کتاب پژوهی در ادامه افزود: این اثر هنری نکات بسیار خوب و آموزنده ای داشت و در شروع نمایش و میانه کار و انتها مخاطب در آن مشارکت پیدا می کرد که این بسیار جذاب بود.به طور کلی شاهد کار خیلی خوبی بودیم. در حقیقت چون حوزه فعالیت های ما به حوزه کتاب بر می گردد کلیه کار هایی که در حوزه کتاب انجام می شود ما را بسیار خوشحال می کند چرا که کتاب و کتاب خوانی در کشور ما و بسیاری از کشور های دیگر در شراطی به سر می برد که همه دست اندرکاران حوزه فرهنگ و هنر می بایست اقدامات لازم را در این بخش انجام دهند و دست در دست هم توجه جامعه را معطوف به کتاب و کتاب خوانی کنند.
قاسمی همچنین گفت: توسعه فرهنگ کتابخوانی در کشور به تنهایی از عهده نهاد های مرتبط بر نمی آید.ما باید به شکلی عمل کنیم که بتوانیم فرهنگ کتب ... دیدن ادامه ›› خوانی را در جامعه جا بیاندازیم و این مهم عزم ملی می طلبد تا بدنه جامعه به خصوص در سنین کودک و نوجوان به کتاب خوانی و مسیر کتاب خوانی توجه ویژه کند .
مجید غلامی جلیسه مدیر خانه کتاب نیز بعد از تماشای پرفورمنس مرثیه ای برای کتاب سوزی ها در سخنانی با ذکر این نکته که شاهد کاری بسیار متفاوت بوده گفت: وقتی بحث کتاب سوزی می شود جریانات حمله مغول ها و اتفاقات تلخی همچون کتاب سوزی ها در تاریخ ایران به ذهن متبادر می شود. در حقیقت کتاب سوزی یک تفکر است نه یک عمل فیزیکی که در گذر زمانه انجام می شود. امروزه هم ما با تولید کتاب بد و انتشار این گونه آثار ضعیف شاهد کتاب سوزی هستیم و از دست دادن مخاطب با تولید آثار ضعیف در حوزه کتاب به نظر من معنا و مفهمومی بود که این نمایش به مخاطب القا می کرد. از یک منظر تصاویری که از آب ، باد و... در این نمایش نشان داده می شد همان ضرب المثل قدیمی که ابر و باد مه خورشید و فلک در کارند را در ذهن جاری می شاخت تا کلمه ای و سطری و جمله ای نوشته نشود و اگر هم نوشته شده از بین برود. تقریبا می شود گفت برداشتی که از وضعیت کتاب و کتاب خوانی در ایران است مطلوب نیست. بسیاری از اشخاص با محبوس کردن داشته های خود و یا نابود کردن داشته هایشان سعی کرده اند که فرهنگ مطالعه کتاب و علم دانش و گستره آن را زیر سوال ببرند و این در حقیقت مفهومی است که رخداد مرثیه ای برای کتاب سوزی ها می خواهد به شما برساند . چقدر خوب است که کسانی که در حوزه کتاب فعالیت می کنند نگاهی عمیق به این کار بیاندازند.
وی در پایان صحبت هایش با بی نقص خواندن اثر علی اتحاد افزود:من تشکر می کنم از آقای اتحاد و عوامل اجرایی این کار که مضمونی را با این شکل و این تیپ کار ارائه دادند و استقبال خوب مخاطبان نشان دهنده اجرای خوب این اثر است.
http://iscanews.ir/news/196339/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%85%D8%A7
فاطمه این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقدی در باب این نمایش
http://academyhonar.com/analysis/theatre3/2434-arash-sad.html
وحید هوبخت این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقد نمایش قرار را در آدرس زیر مطالعه کنید
http://academyhonar.com/analysis/theatre3/2355-date.html
زهرا بای و وحید هوبخت این را خواندند
عیسی سلمانی و محسن سرابی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید