بازیگر تئاتر
سالها پیش که پا به این عرصه به ظاهر هنری گذاشتم در همه جا با ولع تمام خاطرات قدیمی ترها رو گوش می کردم در این میان از هر چند خاطره یکی به این ختم می شد که فلانی یکی از نزدیکانش رو از دست داده ولی باز هم سر صحنه حاضر شده یا بهمانی با صدمات جسمی بازهم اجرایش را ادامه داده، من با شوق کودکانه ایی در دلم تحسینشان می کردم و آنها را قهرمانان تعهد تئاتری می پنداشتم... بعدها فهمیدم من همه جا فقط این تعهد به اصطلاح تئاتری را از دیگران شنیدم و خودم کسی رو که اینجور اتفاقات براش بیوفته و بر سر صحنه حاضر بشه رو ندیدم...
تصور کنید چقدر خودم رو پوچ و خالی می دیدم..تا اینکه دست بر قضا افتخار همکاری با «رویای میر علمی» نصیبم شد. بانوئی مهربان و پر انرژی که همگی او را می شناسیم .... اتفاق از جایی شروع شد که ۴۸ ساعت قبل از اجرای نمایش ساعت ایشون با من تماس گرفتند و عنوان کردند که مصدوم شدن و پزشک او را از راه رفتن منع کرده...من به دنبال کنسل کردن اجرا بودم که ایشون برای تمرین دیالوگها با من تماس گرفت...گفتم شوخی میکنی؟ می خوام اجرا رو کنسل کنم...و ایشون مخالفت کرد...مجبور شدم با ویس (Voice) با ایشون تمرین کنم -اونجا بود که فهمیدم از ویس واتس آپ هم میشه برای تمرین صحنه ایی استفاده کرد.
این یادداشت رو ۱۸ ساعت قبل اجرا مینویسم که با ایشون کلی بحث کردم که ممکنه اجراهای بعدی رو از دست بدی... ممکنه پات بدتر بشه... و در عین
... دیدن ادامه ››
ناباوری این جمله رو میشنوم: اگه نیام پس تعهدم به تئاتر و تماشاگر چی میشه؟ گفتم بی خیال... که احساس کردم داره کم کم از من ناراحت میشه...
این چند سال اخیر رفتارهایی رو دیدم و شنیدم که کاملا این تعهد رو نقض کردن مثل رها کردن کار در حین اجرا و پیوستن به کارهای تصویری یا کارهای دیگه با پول بیشتر... واقعا باورم نمیشه.... شک ندارم که فردا شب همین موقع با لذت برای همه تعریف میکنم که رویای میر علمی با آسیب زیاد و درد شدید روی صحنه اومد و درخشید...
من به عنوان یک تئاتری و نه کارگردان تئاتر «ساعت»، از رویا میرعلمی بخاطر تعهد و مسئولیت پذیریش تشکر میکنم و امیدوارم مثل همیشه بر صحنه نمایش «ساعت» بدرخشه...