در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال غزاله قنبری فرد | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:47:04
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازی بازیگرها خوب و حتی در مواردی فراتر از خوب بود. به غیر از مونولوگ آخر نقش دختر خانواده که اتفاقا قرار بود تمام بار معنایی نمایشنامه رو به دوش بکشه و به عبارتی تکلیف قصه رو مشخص کنه. اما در حدی تپق داشت که خیلی هم معلوم نشد آخرش چی شد. در حقیقت حتی کارکتر دختر خانواده در طول داستان طوری پرداخت نشد که ت.ان به دوش کشیدن صحنه آخر رو داشته باشه.
و باز هم آخر نمایش مثل بسیاری از موارد سالهای اخیر به این فکر کردم که چرا تا این حد ما بی قصه ایم؟ و چرا هیچ نمایشنامه ایرانی بلد نیست قصه بگه اونم در فرهنگ و ادبیاتی که افسانه و قصه و داسنان بخش عظیمی از اون رو شکل میده.
خسته نباشید به گروه اجرایی و با آرزوی موفقیت های بعدی...
stanco، سپهر، امیر مسعود، عاطفه جنابی و سجاد حدیدی این را خواندند
فرید اسلام زاده این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مکبث زاری که نه مکبث بود. نه زار بود. نه حتی شوخی های لاله زاریش درست از آب در اومده بود. دیالوگ های نامفهوم و بی ربط و متن عاری از هر تعلیق. این وسط متوجه نشدم لیدی مکبث اسکاتلندی سر از هرمز درآورده دیگه چرا ته مایه های ژاپنی داشت. تنها نکته مثبت اجرا هم گروه موسیقی بود.
سید حسام حجازیان، سپهر، hami و stanco این را خواندند
سحر یوسفی، سعید خسروی، محمد لهاک و مهتاب عسگری این را دوست دارند
بعد پونزده دقیقه پاشدم رفتم تو این سیزده سال که اجراهای نمایشی رو میدیدم تنها اجرایی بود که به خاطر حفظ شعورم رهاش کردم
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید