«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
نمایش هل پوک در سه اپیزود با محوریت زنان، سعی در مطرح کردن معضلاتی چند از یک جامعه بحران زده را دارد. البته واقعیت تلخیست که این مشکلات با بند و زندان ریشه کن نخواهد شد.... نمایشی آینه وار از اجتماع. زمان بندی درست روایی در پیشبرد نمایش تاثیر به سزایی دارد. تیپ سازی های گاهی تکراری مثل دختر پسرپوش و دختر خلافکار با بازی های خوب ثنا پورکتابی و یاسمین گرکانی قابل پذیرش می شود. چند بازی حسی و روان و مسلط از صاحب قمارخانه با بازی بهار ذوالقدری و خواهر استاد عرفان با بازی مریم یوسف و همچنین بازی شیرین و پر انرژی و بیرونی فردین بیگ زاده ویژگی های این کار هستند. طراحی صحنه کاربردی و در اختیار نمایش است. در برخی از کاراکترها گاهی دیالوگ فدای بازی حسی می شود و به گوش نمیرسد. کار پُر پرسوناژ و خلق لحظات دراماتیک دشواریهای خود را دارد و محمد عطایی فر نمایش موفق و قابل قبولی را به صحنه برده. با تشکر و خسته نباشید از عوامل و گروه اجرایی خوب این کار. 🙏🌷
نشان دادن رنج و جنون و یأس و امید شخصیت های نمایش در فضایی پر تنش، از دشواری های اجرای کافه کات است. روایت در روایت، پیچیده در خیال و خواب و بیداری. برآشوبیدن بر سلطه و تجاوز و تحقیر. دخترانی که جان به لب رسیده تصمیم به انتقام از متعرض خود می گیرند. در این نمایش از بازیگران توانای تئاتری به جای چهره استفاده شده است. مریم ندایی در دومین همکاری خود با حسین کیانی نشان داد که از پس نقشهای پیچیده با لایه های درونی به خوبی بر می آید. او پس از ایفای نقش پر فراز و نشیب «صنمی» در نمایش «پروین» این بار در نقش دختری با مصائب و مشکلات روانی و جسمی ظاهر شده. او باردار است و گهگاه دچار حمله های عصبی می شود. هنرجوی تئاتری ای که با دو دوست دیگرش در کافه کات کار میکند. ساناز روشنی با بیان و بدنی آماده و آگاه بر فرم و حرکت و الهه شه پرست با بازی روان و حسی به خوبی در صحنه ظاهر می شوند. «هدا ناصح» در نقش «شیرین» با بازی ای دلنشین و مسلط در کنار کهبد تاراج «عمو حیدر» به جذابیت کار افزوده اند. بهروز پناهنده در نقشی دشوار و پر تحرک به خوبی از پس کار برآمده و حس نفرت و خشم را در بیننده بیدار میکند. نمایش «کافه کات» را باید به تماشا نشست و از عمق جان دردها و فریادهای خفته در گلوی دخترانش را شنید و به تفکر برآمد.