«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
امشب دیدن نمایش هم کلاسی ام در کلاس پنجم ابدایی در قامت یک نویسنده و کارگردان حرفه ای برایم تجربه ای گران بها و مسرت بخش بود.
اما چند خط در مورد نمایش: آشنایی زدایی اولیه از مخاطب شکاکیت را در ذهن بر می انگیزد. من با چه متنی مواجه می شوم؟ آیا تکرار مکررات نمایش های امروزی است یا متن می خواهد مرا غافلگیر کند؟ غافلگیری اولیه هرچند به کندی رخ می دهد و قصه آغاز می شود. تلفیق سیاست، اخلاقیات انسان معاصر به همراه ساختار شکنی در فرم و محتوا در این نمایش نسبتا موفق پیاده می شود و مخاطب را همراه می سازد.
از دیدن این نمایش بسیار لذت بردم. برای امیر علی ابراهیمی و تیم نمایش آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
در روزگاری که نمایش های زرد تا حدودی فضای تئاتر را متاثر کرده (ضمن احترام به تمامی سلایق) دیدن یک نمایش وفادار به متن و دقیق انسان را سر ذوق می آورد.
بازیگران توانمند ظاهر شدند به خصوص آقای نوروزی که با جان و دل بازی کردند و مخاطب را ناامید و خسته نساختند.
به تمامی عوامل اجرایی و بازیگران محترم تبریک میگم.
گریه کردم و گریه کردم و گریه کردم...
بیان شیوای درد این قشر محروم جامعه هنر می خواهد. امشب اجرایی فراموش نشدنی دیدم. نکته جالب و البته غریب نمایش شلتر این بود که سهم تک تک ما به زیبایی نشان داده شد. از پدر و مادری که با فرزندش هم کلام نمی شود و تنها از ابزار توهین و تحقیر استفاده می کند ، مردانی که "گلابی" صفت هستند و از رنج و گرفتاری مالی این افراد کلاهی برای ارضای امیال شان دوخته اند، عابران بی تفاوتی که نگاهشان توهین آمیز است، سیاستمدارانی که به کارتن خواب به مثابه سوژه عکاسی نگاه می کنند و ما مایی که خودش را مصون می داند و کارتن خوابی را سرنوشت جبری "دیگری". همدل باشیم و همزبان شاید بتوانیم لذت زندگی را به کام افرادی که تلخکام هستند بچشانیم.
از گروه نمایش شلتر تشکر ویژه دارم از کارگردان خوش قریحه و خوش بیان این نمایش امین میری از نویسنده توانمند سرکارخانم ساناز بیان و صدالبته از سجاد افشاریان که همیشه حامی ایده های نو است.
شادکام و پیروز باشید.
تبریک میگم به تمامی دست اندرکاران این نمایش.
دیشب شاهد اجرای نمایشی بودم که بازیگران آن با جان و دل بازی می کردند به نحوی که تماشاگر با فراز و فرود های نمایش همراه می شد.
بسیار لذت بردم، پاینده باشید.