به گزارش ستاد خبری نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، در این دوره ۱۹۳ نمایشنامه به دبیرخانه ارسال شده بود که پس از گذراندن مرحله اول و بعد ارزیابی ۷۵ اثر رسیده به مرحله انتخاب، ۲۲ اثر برای اجرا در بخش ویژه استاد علی نصیریان برگزیده شدند.
بهزاد فراهانی، حسین کیانی، خیرالله تقیانیپور، ابراهیم گلهدارزاده و علی شمس اعضای هیات انتخاب این بخش از جشنواره هستند که بررسی و ارزیابی آثار را برعهده داشتند.
اسامی ۲۲ نمایش راه یافته به بخش نمایشهای تخت حوضی جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی به این شرح اعلام میشود:
۱- نمایش «آبگوشت زهرماری» نوشته آرش آبسالان به کارگردانی حسین اسدی از خارک
۲- نمایش «بابا کرم» نوشته فرهاد نقدعلی به کارگردانی وحید شاهینی از تهران
۳- نمایش «بازرس» نوشته نیکولای گوگول به کارگردانی شهرام مسعودی از تهران
۴- نمایش «باسلوق آباد» به نویسندگی و کارگردانی سیاوش توده فلاح از نظرآباد
۵- نمایش «بنگاه تئاترال» نوشته علی نصیریان به کارگردانی علی جاور از یزد
۶- نمایش «جنگنامه غلامان» نوشته بهرام بیضایی و کارگردانی محسن حسینی از تهران
۷- نمایش «چلچراغ» نوشته محمود استاد محمد به کارگردانی سیدرضا علوی از تهران
۸- نمایش «خانواده آقا نریمان » نوشته احسان رحیم دل به کارگردانی علیرضا رحیم دل از پاکدشت
۹- نمایش «خورشید لاله زار» به نویسندگی و کارگردانی ابوالفضل حاجی علیخانی از تهران(مشروط)
۱۰- نمایش «رختشور شاه» نوشته بابک لطفی خواجه پاشا (باز نویسی: فرهاد نقدعلی) به کارگردانی علی یدالهی از تهران
۱۱- نمایش «سیاه» نوشته علی نصیریان به کارگردانی نسیم تاجی از تهران
۱۲- نمایش «شبیه بی شبهه»به نویسندگی و کارگردانی اصغر گروسی از شیراز
۱۳- نمایش «شه میر» به نویسندگی و کارگردانی کوروش سلمانی دهبارز از بندرعباس
۱۴- نمایش«غم نومه فریدون» نوشته پیمان قدیمی به کارگردانی مهدی غلامی از تهران(مشروط)
۱۵- نمایش «به دنبال بخت» تنظیم و کارگردانی احمد دهقان از تهران
۱۶- نمایش «کابوس های مرد مشکوک» نوشته محمدحسین ناصربخت به کارگردانی ملیکا (سمیه)رضی از تهران
۱۷- نمایش «کارنامه بنداربیدخش» نوشته بهرام بیضایی به کارگردانی جواد صداقت – الهام ابنی
از بوشهر
۱۸- نمایش «کریم پشه» نوشته مجید رحمتی – مهران رنجبر به کارگردانی رضا بهرامی از تهران
۱۹- نمایش «موغلی پناه» به نویسندگی و کارگردانی عیلرضا داوری از بندرعباس
۲۰- نمایش «ناز گل» نوشته سید علی موسویان به کارگردانی میثم یوسفی از تهران
۲۱- نمایش «پاتیل حمزه قلی» به نویسندگی و کارگردانی نادر شهسواری از شیراز
۲۲- نمایش «نوروز» به نویسندگی و کارگردانی کیوان نخعی از تهران
نوزدهمین دوره جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی به دبیری داود فتحعلیبیگی از ۱۹ تا ۲۶ مردادماه در کاشان و تهران برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، طبق اعلام دبیرخانه بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر، هیات انتخاب متون مسابقه نمایشهای صحنه این جشنواره متشکل از محمد چرمشیر، نادر برهانیمرند و محمد امیریاراحمدی نتایج این بخش را برای راهیابی به مرحله بعد (بازبینی)، به شرح زیر اعلام کردند.
۱- «حسام گمشده در چهارم آذر» به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی کامران شهلایی و محمد لارتی از تهران، استان تهران
۲- «صوراسرافیل» به نویسندگی سامان مختارزاده و کارگردانی سیاوش پاکراه از کازرون، استان فارس
۳- «نامههایی به دخترم سهراب» به نویسندگی طیبه نیکآزاد و علی حیدری و کارگردانی علی حیدری از آبادان، منطقه آزاد اروند
۴- «سفید» به نویسندگی و کارگردانی عبدالرضا سواعدی از آبادان، منطقه آزاد اروند
۵- «بسیار نزدیک، هر اندازه که دور» به نویسندگی نصرالله قادری و کارگردانی هوشنگ امیدینژاد از رامسر، استان مازندران
۶- «جا ماندن» به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی شهاب بیتچنعان از بندر امام خمینی، استان خوزستان
۷- «سرباز ته صف» به نویسندگی فریدون ولایی و کارگردانی محمد یوسفیزاده از مرند، استان آذربایجان شرقی
۸- «عقیم» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا معروفی از کرج، استان البرز
۹- «دستهایت کو مم حسن» به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی رضا کرمیزاده از یاسوج، استان کهگیلویه و بویراحمد
۱۰- «رودخانه» به نویسندگی و کارگردانی مریم منصوری از تهران، استان تهران
۱۱- «مکث روی ریشتر هفتم» به نویسندگی محمدرضا آریانفر و کارگردانی احسان جانمی از اصفهان، استان اصفهان
۱۲- «خاطرات خانهای که نیست» به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی شهاب غزالی از اصفهان، استان اصفهان
۱۳- «برا» به نویسندگی و کارگردانی پژمان شاهوردی از بروجرد، استان لرستان
۱۴- «دنیا» به نویسندگی و کارگردانی محمد پورجعفری از رشت، استان گیلان
۱۵- «زندگی دیگران» به نویسندگی آرمان طیران و کارگردانی رضا دریس از خرمشهر، منطقه آزاد اروند
۱۶- «لگاح» به نویسندگی آمنه پورحسینی و پژمان مهرابپور و کارگردانی عبدالله حلیات از خرمشهر، منطقه آزاد اروند
۱۷- «روزهای اوج یک فوتبالیست محلی» به نویسندگی و کارگردانی محمدعلی دستان از فسا، استان فارس
۱۸- «قطاری که تمام نشد» به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی محمدامین رحیمی نیاکان از کرمانشاه، استان کرمانشاه
۱۹- «ماهیهای نه ماهی» به نویسندگی صابر محمدی و کارگردانی کوروش شمس هفشجانی از اصفهان، استان اصفهان
۲۰- «عاشقانههای دو بازمانده از یک جنایت جنگی» به نویسندگی سیدمجید میرحسینی و کارگردانی مسعود مشعوف از قم، استان قم
۲۱- «عقربهها هنوز به خواب فکر میکنند» به نویسندگی محمدرضا آریانفر و کارگردانی علیرضا شمس از فلاورجان، استان اصفهان
۲۲- «شاید اول نمیخواست این قصه گفته شود» به نویسندگی کوروش شمس و کارگردانی علیرضا شمس از فلاورجان، استان اصفهان
۲۳- «کلاتنامه» به نویسندگی و کارگردانی سعید گلچمن از بوشهر، استان بوشهر
۲۴- «باد که مینویسد» به نویسندگی آرش عباسی و کارگردانی محمود کریمی از مشهد، استان خراسان رضوی
۲۵- «مونس» به نویسندگی مهرداد کوروشنیا و کارگردانی رعنا پرتویینیا از مشهد، استان خراسان رضوی
۲۶- «این نیز بگذرد» به نویسندگی قطبالدین صادقی و کارگردانی کیوان پورمحمدتقی از اردبیل، استان اردبیل
۲۷- «کوچههای جنگ» به نویسندگی کهبد تاراج و کارگردانی علی خاتمی از تهران، استان تهران
۲۸- «پرفورمنس برای پرسه آرش» به نویسندگی و کارگردانی زهرا شایانفر از تهران، استان تهران
۲۹- «جایی که گنجشکها میمیرند» به نویسندگی خسرو امیری و کارگردانی نوال وائلی از ماهشهر، استان خوزستان
۳۰- «دفاع» به نویسندگی علی میرزا عمادی و کارگردانی سیامک افسایی از تبریز، استان آذربایجانشرقی
۳۱- «مجلس شهادتخوانی» به نویسندگی محمد مساوات و کارگردانی سعید نوروزی از کرمانشاه، استان کرمانشاه
۳۲- «پیرننا» به نویسندگی و کارگردانی اکبر قهرمانی از تهران، استان تهران
۳۳- «قطاری که تمام نشد» به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی پروا آقاجانی از تهران، استان تهران
۳۴- «تلاقی یا گزارش یک واقعه از پیش اعلام نشده» به نویسندگی و کارگردانی مهدی آشوغ از اندیمشک، استان خوزستان
۳۵- «سکوت» به نویسندگی مهرداد رایانیمخصوص و کارگردانی حبیب عبداللهی از تهران، استان تهران
۳۶- «و.....دود» به نویسندگی امین آبان و کارگردانی امین پورمند از ساری، استان مازندران
۳۷- «استخوان لای زخم زمین» به نویسندگی وحید کیارس و کارگردانی مجید اقبالی از اهواز، استان خوزستان
۳۸- «فلس ماهیهای آدمخوار» به نویسندگی سیدمصطفی متورچی و کارگردانی حسین گلچینزاده از اهواز، استان خوزستان
۳۹- «مردن مرغهای عشق» به نویسندگی مهدی ایوبی و کارگردانی حمید عبدالحسینی از تهران، استان تهران
۴۰- «غراب کشتی» به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی حسن سبحانی از میناب، استان هرمزگان
۴۱- «دختران او پی دی» به نویسندگی علی دلپیشه و کارگردانی وفا طرفه از تهران، استان تهران
۴۲- «با زخمی بر شانههایش» به نویسندگی و کارگردانی مجید کاظمزاده مژدهای از رشت، استان گیلان
۴۳- «خاک بکر» به نویسندگی حسین فداییحسین و کارگردانی کیان زارعیان از اصفهان، استان اصفهان
۴۴- «کسی صدای افتادن برگ را.....» به نویسندگی و کارگردانی مالک حدپور سراج از تهران، استان تهران
۴۵- «قدم زدن در این حوالی ممنوع» به نویسندگی علی حاتمینژاد و کارگردانی محمد الهی از مشهد، استان خراسان رضوی
۴۶- «حال همه ما خوب است» به نویسندگی باقر سروش و کارگردانی علیرضا همتیان از زنجان، استان زنجان
۴۷- «شلب» به نویسندگی حسین ذوالفقاری و کارگردانی حمید بقایی از خرمشهر، منطقه آزاد اروند
۴۸- «عاشیق» به نویسندگی و کارگردانی امیرعلی پریز از تهران، استان تهران
۴۹- «مرابه آسمان روانه کن» به نویسندگی احسان روحی و کارگردانی علی روحی از مشهد، استان خراسان رضوی
۵۰- «سیاه مثل شب» به نویسندگی و کارگردانی مسعود بغلانی از خرمشهر، منطقه آزاد اروند
۵۱- «خاطرات خانهای که نیست» به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی شهرام احمدی از تبریز، استان آذربایجان شرقی
۵۲- «خوابهای پشت پنجره» به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی فضلاله عمرانی از بندر دیر، استان بوشهر
دبیرخانه بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر از تمامی گروههای راه یافته به مرحله بازبینی درخواست میکند ضمن مطالعه دقیق فراخوان، موارد اشاره شده زیر را مورد توجه قرار دهند.
۱- ارائه گواهی و معرفینامه کتبی نمایشنامهنویس و وکیل قانونی نویسنده، برای تولید نمایش در این دوره از جشنواره و ارسال به دبیرخانه مرکزی واقع در منطقه اروند.
۲- تکمیل فرم اطلاعات گروههای شرکتکننده.
۳- دبیرخانه در صورت مشاهده هرگونه تخلف خارج از قوانین و مقررات (طبق فراخوان اعلام شده)، در هر مرحله از جشنواره، برخورد لازم را به عمل میآورد.
۴- بازبینی آثار اعلام شده از ۱۵ شهریور سال جاری خواهد بود و طبق جدول زمانبندی دبیرخانه عملیاتی خواهد شد.
بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر به دبیری حمیدرضا آذرنگ آبان ماه سال جاری در منطقه آزاد اروند برگزار میشود.
شناسه خبر : 54287 | تاریخ انتشار : ۲۶ تیر ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۶ | ارسال توسط : پایگاه خبری تاتر
پایگاه خبری تئاتر: مسعود طیبی که به تازگی اجرای نمایش «خون به پا می شود» را در تماشاخانه ایرانشهر به پایان رسانده است، جدیدترین اثرش نمایش «فقط چهل روزه بودم» را برای اجرا در روزهای آینده تمرین می کند.
این نمایشنامه را مسعود هاشمی نژاد نوشته است و سیری معنوی در باب مرگ و دیدگاه انسان ها به مرگ دارد که نمی خواهند از عزیزان خود جدا شوند، همچنان که در روایت های بسیاری نیز اشاره شده روح پس از مرگ تا چهل روز به دلیل دلبستگی به عزیزان در اطراف خانه خود حضور دارد و پس از قطع دلبستگی دنیای ماده را ترک می کند.
«فقط چهل روزه بودم» پیش تر در بخش اساتید جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی به صحنه رفته است.
این نمایش را صادق زارعی تهیه کنندگی می کند و ایمان میرهاشمی و آرزو صفی یاری نیز در آن به ایفای نقش می پردازند.
سایر عوامل اثر سعید آرین مجد طراح صحنه، بتسامه نعیمایی طراح گریم، متین کی منش طراح لباس، مجتبی گیویان طراح نور، کامران حاجی علی اکبر دستیار کارگردان، غزال مهدی زاده منشی صحنه، یاسین حسینی ساخت تیزر و تبلیغات، یونس عبدالله پور آهنگساز، سینا سید آبادی طراح گرافیک و سمیه طیبی مشاور کارگردان و امور رسانه هستند.
سرویس تئاتر هنرآنلاین: متفاوت بودن آغاز مورد توجه قرار گرفتن است. متفاوت بودن رنگ پوست، شکل صورت یا بدن و پس از آن اندیشه و کلام. تفاوتی که میتواند شادی بیافریند یا یک عمر سختی بر صاحبش تحمیل کند. چقدر زمان میبرد تا بشر بتواند هر موجودی که پیرامونش را به واسطه حواس خود درک میکند و میتواند رنج را تجربه کند، دوست بدارد؟ فارغ از نژاد، جنس، سلامت و معلولیت و جنون؟ چند سال باید بگذرد تا مرزهای خودساخته ما کمیجابهجا شوند تا جهان جای بهتری برای زیستن باشد؟ همین مرزهایی که انسانها به واسطه آن سالیان دراز معلولان و دیوانگان را شکنجه کردند، مرزهایی که جنگها را شعلهور میکنند. چقدر آدم به خاطر این مرزها مردهاند؟ چقدر مردان در این جنگها به زنان آن دیگریها تجاوز کردهاند؟ چقدر جهان به خاطر نسلکشی ارمنیها، کشتار یهودیان، به بردگی گرفتن آفریقاییها و بسیاری دیگر چیزها سرافکنده است؟ تا آنجا که دولتها بسیاری این فجایع را انکار میکنند. شرم به حدی رسیده است که عنصر ناشایست دورغ و کتمان وسیلهای میشود برای پاک کردن یک جنایت. یک جایی باید این جنایتها تمام شود؛ اگرچه پلیدیهای دیگری در راهند. اما اگر این تکاندنهای گاهبهگاه نباشد، بشر نخواهد توانست حیاتش را ادامه دهد.
میدانیم نظام اجتماعی به واسطه همین دیگری کردنها دوام آورده است، همین ارزشگذاریها و مرزها. همانطور که نخستین مرزی که انسان تجربه میکند پوست بدن اوست و هر چه که از این مرز خارج یا به آن داخل شود با وحشت و تابو همراه میشود. مثل وارد شدن چاقو به بدن، خارج شدن خون و ادرار، آب بینی و .... این مرزبندی برای محافظت از ما گسترش پیدا کرده و در بخشهای مختلف زندگی ما نهادینه شده است. اما بعضی از این مرزها نه به دلیل منطقی، بلکه ناخوداگاه و برآمده از ساختار مغزی ما هستند و یا با تغییر سبک زندگی ما فاقد معنا شدهاند؛ در حالی که ما هم چنان بدانها پایبندیم. بله، ارزشها واجباند؛ اما زمان که میگذرد نیازمندیهای ما تغییر میکنند و ارزشهامان هماهنگ با آنها باید تغییر کنند. روزگار درازی ما، انسانها، گرسنه و عاصی از سرما و گرما در جنگلها میدویدیم تا حیوانی را شکار کنیم یا خود شکار حیوانی نشویم. بیماری و بلایای طبیعی زندگیمان را میگرفت. طول عمرمان کوتاه بود و نیازمند تولیدمثل بیشتر و بیشتر بودیم؛ و از آنجا که اجتماع انسانی به واسطه کارکردها و ضرورتهایش ارزشگذاری میکند، آنکه در چنین نظامی کارایی نداشت، بیارزش و سزاوار توهین و محرومیت بود. همچنین، بدن ورزیده و قدرت بدنی که کمک به شکار میکرد ارزشمند بود؛ زیرا بقا را تضمین میکرد و تولیدمثل اهمیت ویژهای داشت؛ زیرا انسان را از انقراض نجات میداد. برای همین بود که نیم تنههایی زنانه با شکمهای برآمده و سینههای درشت ستایش میشد. باور بر این بود که خدا به بدن زنان حلول و آنها را باردار میکند. پس زنان، مقدس و سزاوار ستایش بودند. بعدها با یافتههای جدید مادر تباری به پدرسالاری تغییر شکل داد. اما اهمیت زایش تغییری نکرد. پس هر کس که ناتوان از آن بود تا سهم خود را برای تولید نسلهای آینده و بقا ایفا کند، طرد شد. زمان گذشت؛ ولی ارزش باروری در ناخوداگاه جمعی ما باقی ماند. امروز هم هر گروه جنسی و هر شکل رابطهای که به تولید مثل نینجامد، تابوست. کسی فکر نمیکند با این همه بحران افزایش جمعیت در جهان، فقر، کمبود غذا و ... بد نیست نگاهی دیگر به ارزشهایمان کنیم. همانطور که بعضی ارزشها تغییر کردهاند؛ مانند آنکه در جامعه بدوی روابط جنسی افسار گسیخته و خیانت به خاطر کمک به بقا ضد ارزش محسوب نمیشد؛ اما هر دو عمل در بیشتر جوامع امروزی ناشایست است. امروز ما بقا یافتهایم؛ نیاز به کمیانسانیت داریم.
ای کاش چیزی ما را در زمان به جلو میبرد؛ بیآن که پیر شویم و میتوانستیم در آن جهان بهتر زندگی کنیم. فکر میکنم، هنر یکی از راهکارهای بشر است که بینیاز به ابزار پیچیده در بسیاری موارد میتواند زمان را جلو براند و خشونت را در جهان متعادل کند.
"آبی مایل به صورتی" برای من و بسیاری دیگر وسیلهای برای حرکت در زمان بود؛ صندلیای در یک قطار که در زمانی دیگر حرکت میکرد، در جهانی دیگر. "انگار این دو ساعت یک زندگی دیگر بود... پس از نمایش انگار به آدم دیگری تبدیل شدم و یا دنیا شکل دیگری شده است." بارها این جملهها را از مخاطبان آن شنیدم. گرچه برای من، پژوهشگر "آبی مایل به صورتی" هم جهان جور دیگری شده است. نه پس از گذشت دو ساعت، بدون احتساب حواس پرتیهایم، "آبی مایل به صورتی" برای من کمیبیشتر طول کشیده است: مطالعات کتابخانهای، دیدن فیلمهای مرتبط و مصاحبهها که سختترین و دردناکترین قسمت کار بودند و در نهایت دو ساعت نمایشی که خانم بیان عصاره به غایت شیرین شده همه گشتو گذارهایمان را در آن ریخته بود؛ زیرا هیچکس نمیتواند تصور کند مواجهه با میترای حقیقی چه مقدار تلختر و تکاندهندهتر از میترای "آبی مایل به صورتی" بود یا مادربزرگ حقیقی یک ترنس زن به مرد در آسانسور بیمارستان از زبان کارکنان اتاق عمل چه حرفهایی درباره بدن مثله شده نوهاش شنیده بود؛ همانجا که در نمایش بابا دایی میگوید: "شما عملش کردین یا تماشاش کردین" و تماشاچی میخندد. اما همین حقیقت کادوپیچ شده صیقل خورده دو ساعت فشرده مواجه با رنج را برای تماشاگر رقم زد. گاه صدای هق هق مخاطبان آن چنان در سالن اوج میگرفت که با خود فکر میکردیم ای کاش کمیبیشتر سکوت کرده بودیم؛ ای کاش راوی این همه رنج نبودیم. رنج مرزهایی که انسانها را به خودی و دیگری تبدیل میکند؛ مرزهایی که آغاز خشونتاند.
اما تمام گروههایی که در روزهای پژوهش ملاقاتشان کرده بودیم، دیدگاهها و خواستههایی داشتند که وظیفه بیانشان را داشتیم هر چند این افکار گاه متناقض بودند و رسیدن به الگوی نمایش مناسب با آن برای کارگردان بسیار زمان برد. پس تا آنجا که توان و اجازه داشتیم به مسایلشان پرداختیم و رویکردهای متفاوت را که برآمده از شخصیتهای گوناگون انسانیست؛ بیان کردیم و تلاش کردیم بیان کنیم تفاوت در حیات طبیعیست و به جهان زیبایی میبخشد؛ هر چند گاهی بلایایش مانند سیل، زلزله، بیماریهای واگیردار و ... گریبانگیر انسان میشود؛ اما تلخی حقیقی شرایطیست که انسان با دیدگاهاش علیه انسان به وجود میآورد.
"آبی مایل به صورتی" با همه کاستیهایی که همراه هر کاریست که خالقش جرئت خلق آن را دارد، آگاهانه به مفهوم مرزها میپردازد. آنجا که به جا هستند مثل وقتی کارگر جنسیای که خود را روزنامهنگار معرفی میکند، نمیخواهد لباسش را دیگری بپوشد و گوشزد میکند که چطور هر روز و هر شب حوزه شخصیش به واسطه حوزه کاریش فرو میریزد و آنجا بد است که تنها هویت جنسی مستقیم و سر راست را میپذیرد و شایسته حقوق انسانی میداند؛ زیرا در ناخودآگاه خود از شکستن مرز میان زن و مرد میترسد، بیآن که به دلیل آن اندیشیده باشد.
حقیقت اینست؛ تراژدی وقتی اتفاق نمیافتد که کودکی سوری متولد میشود؛ یا کودکی سیاهپوست و یا وقتی کودکی با هویت جنسی میان طیف گسترده زن و مرد. تراژدی باورهای اجتماعیست که این کودکان در آن متولد میشوند و اینجاست که انسانی که با حقیقت برابری آشناست؛ اشک میریزد. او میداند بسیاری از گروههای انسانی لذت عدالت را نخواهند چشید؛ زیرا جامعه انسانی به آن میزان آگاهی دست نیافته است تا انسان را بیدریغ دوست بدارد. ارزشگذاریها و مرزهایی که مقابل اخلاقیات میایستند، مانع پذیرفتن میترا به عنوان فرزند و خواهر شدهاند. میتراهای دیگری به دنیا خواهند آمد و مورد تجاوز قرار خواهند گرفت، شهرزادهای دیگری به قتل خواهند رسید و بسیاری رویدادهای اسفناک دیگر رخ خواهند داد. چه کسی میتواند ادعا کند که مورد تجاوز قرار گرفتن، به قتل رسیدن، حبس و شکنجه شدن، فرزند مادر یا پدر خود نبودن و تولد با داغ اجتماعی (انگ اجتماعی) دردناک نیست؟ چه کسی میتواند در برابر خشونت افسارگسیخته انسان علیه انسان نگرید؟ "آبی مایل به صورتی" تلخ است؛ چون نمایشگر چهره درنده انسان است. آینهای از ما در برابر ما. گاه خشونت رفته بر ما و گاه خشونت ما بر هم نوعانمان را بازتاب میدهد و به ما یادآوری میکند تا چه اندازه انسان میتواند رهاییبخش و مقدس باشد و تا چه میزان میتواند شرور و مرگ آفرین. شاید تماشاگران "آبی مایل به صورتی" بر ذبح بیپایان انسانیت مویه میکنند؛ بر فرورفتن مکرر دشنه بر بدن معصوم شهرزاد و برقاتلی که در آن لحظات از کارخانه اجتماع متولد میشود، پسری که میتوانست دوست بدارد… شاید ما به حال خود و برای جامعهای که ساختهایم اشک میریزیم.
"آبی مایل به صورتی" فریاد دیگران است؛ آنها که با هویت جنسی مورد انتظار جامعه به دنیا نمیآیند؛ مستند و حقیقی اما لطیفتر و آراستهتر از آن چه خود در واقعیت تجربه کرده است؛ آن را بشنویم.
به گزارش روابط عمومی پروژه، «نامههایی به تهران» با هدایت ورونیک پتی، ندا شاهرخی و آرزو عالی از ۲۷ تیر ماه به مدت یک هفته در سالن داربست به روی صحنه خواهد رفت.
بنا براین گزارش، ندا شاهرخی دانش آموخته تئاتر از دانشگاه پاریس ۸ فرانسه در مقطع کارشناسی ارشد است. وی مدیر هنری موسسه بین المللی فانوس، مدرس و کارگردان تئاتر است که تاکنون فعالیت بین المللی فراوانی انجام داده است. آرزو عالی بازیگر، کارگردان و مدرس دانشگاه است. وی فارغ التحصیل از دانشگاه لندن.وی از سال ۹۲ به نوجوانان کار تئاتر آموزش داده است و اجراهای متعددی چون ملانصرالدین، دقت دوم، ادیپ، پای نئال و ... را اجرا برده است. همچنین چندین پروژه بین المللی با لهستان، یونان و فرانسه در کارنامه کاری خود دارد.
موسسه فانوس هنر پارس با همکاری مرکز فرهنگی هنری آنی گرا و کمپانی تئاتر گراند ویتس برای اولین بار نوجوانان ایرانی را در فروردین ۹۸ به یک رزیدنس تئاتری در کشور فرانسه دعوت کرد. در این رزیدنس با حضور نوجوانان ایرانی و نوجوانان فرانسوی ، پروژه نامه هایی از تهران شکل گرفت و در در سالن آنی گرا به روی صحنه رفت. ورونیک پتی تئاتر "گراند ویتسه" را در سال 1994 تاسیس کرد. پروژهی «نامههایی از تهران» بر مبنای autobiographie، داستانهای عامیانه و به عنوان یک تئاتر مستند در نظر گرفته شده است. کارهای آموزشی با دانش آموزان و کار با مخاطبان خاص مانند ساکنان مناطق ناامید کننده، افراد زندان، بخشی از فعالیت این کمپانی است.
بازیگران این نمایش، هنرجویان مدرسه نوجوان فانوس هستند که به مدت ۹ ماه در این مدرسه آموزش دیده و در کشور فرانسه پروژه را همراهی کردند.
موسسه فانوس هنر پارس به مدیریت مرتضی یونس زاده کار خود را از سال ۹۲ در حوزه بین الملل آغاز کرد و تا به امروز بیش از ۲۰ ورک شاپ بین المللی با حضور اساتید فرانسوی و بیش از ۸ اجرای بین المللی در کشورهای فرانسه و یونان را در کارنامه خود دارد.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما،در این مراسم با حضور دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از نفرات برگزیده شرکت کننده در این جشنواره تقدیر شد.
نمایش خانواده دوست داشتنی من به نویسندگی و کارگردانی محمد رفیعی در بخشهای نویسندگی، کارگردانی، بازیگری مرد و بازیگری زن جوایز این جشنواره را از آن خود کرد.
این نمایش پیش از این در جشنواره تئاتر استان تهران در سال ۹۷ هم جوایز متعددی را دریافت کرده بود.
نمایش خانواده دوست داشتنی من کمدی فانتزی مدرن در غالب یک داستان امروزی است با شیوه اجرایی متفاوت و متکی بر بدنهای آماده بازیگرانش.
جشنواره تئاتر لبخند هفدهم لغایت بیست و یکم تیر ماه با محوریت نمایشهای کمدی و با حضور ۱۲ نمایش برگزیده از بین ۸۰ اثر از استان تهران برگزار شد.هیئت داوران این دوره متشکل از آقایان سعید آقاخانی، هومن حاج عبدالهی و علی استادی بود.
نمایش «شینیون» با تهیهکنندگی حمید پورآذری و کارگردانی حسین پوریانی بهزودی به صحنه خواهد رفت.
به گزارش روابط عمومی نمایش «شینیون»، این نمایش به تهیه کنندگی حمید پورآذری، نویسندگی سیاوش حیدری و طراحی و کارگردانی حسین پوریانی بهزودی برای اجرای مجدد به صحنه خواهد رفت.
نمایش «شینیون» پیشازاین توانسته بود در هجدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی عناوین نمایش برگزیده، کاندید بهترین کارگردانی کاندید بهترین متن، کاندید بهترین طراحی صحنه را به دست آورده و در خردادماه ۱۳۹۵ با اجراهای عمومی خود مورد توجه علاقهمندان تئاتر قرار گرفته بود.
شایانذکر است حسین پوریانی پیش از با نمایش «هار» توانسته بود در بیست و یکمین جشنواره تئاتر دانشگاهی عناوینی چون اثر برگزیده ، تندیس بهترین کارگردانی و ... را کسب نماید.
اطلاعات تکمیلی در خصوص اجراهای عمومی نمایش «شینیون» متعاقبا به اطلاع دوستداران تئاتر و اصحاب رسانه خواهد رسید
دومین دوره ی کارگاه های یک روزه ی مؤسسه ی افرامانا در شش رشته ی سینما و تئاتر در مرداد ماه ۱۳۹۸برگزار می -شود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه ی فرهنگی هنری افرامانا، در کارگاههای تخصصی یک روزه ی سینما و تئاتر این دوره که از ۸ تا ۱۹ مردادماه ۱۳۹۸ در شش رشته ی سینما و تئاتر برگزار میشود، شش مدرس تئاتر و سینما، شش عنوان کارگاه تخصصی را با عناوین فن بیان: درست حرف بزنیم، ترجمه ی نمایشنامه، آشنایی با طراحی صحنه ی مجازی، آشنایی با آشنایی با تکنیک های پارچه سازی در طراحی لباس، فیلم نامه نویسی: چالش هایش یک فیلم نامه نویس در مواجهه با صفحه ی سفید، کارگردانی: چالش های یک کارگردان سینما چند ساعت پیش از کلید زدن فیلم تدریس می کنند.
بر اساس این گزارش، در این کارگاه های تخصصی، دکتر مهناز اسماعیلی و سالوادور پاسارو، آشنایی با طراحی صحنه ی مجازی، علی رضا غفاری، فن بیان: درست حرف بزنیم، دکتر بهروز محمودی بختیاری، ترجمه ی نمایش نامه، منیره ملکی، آشنایی با تکنیک های پارچه سازی در طراحی لباس، حسین مهکام دو کارگاه فیلم نامه نویسی: چالش هایش یک فیلم نامه نویس در مواجهه با صفحه ی سفید و کارگردانی: چالش های یک کارگردان سینما چند ساعت پیش از کلید زدن فیلم را به هنرجویان آموزش می دهند.
دومین دورهی کارگاه های کوتاه مدت سینما و تئاتر موسسه ی افرامانا در هفته های دوم و سوم مردادماه ۱۳۹۸ توسط مؤسسه ی فرهنگی هنری افرامانا برگزار می شود.
علاقه مندان برای شرکت و ثبت نام در نخستین دوره ی کارگاههای تخصصی و آموزشی این مؤسسه می توانند با شماره تلفن های ۶۶۴۸۲۷۳۴ و ۰۹۱۲۵۶۳۲۶۵۹ تماس بگیرند.
روابط عمومی مؤسسه ی فرهنگی هنری افرامانا
۹۸/۴/۲4
@aframanaa
به گزارش روابط عمومی تماشاخانه سنگلج، ریاست محترم شورای شهر تهران، جناب آقای «محسن هاشمی » عصر یکشنبه ۲۳ تیرماه در تماشاخانه سنگلج حضور یافتند و پس از گفتگو با «پریسا مقتدی»، مدیر تماشاخانه، پیرامون ویژگیهای قدیمیترین سالن تئاتر شهر تهران و همینطور پیگیری «طرح توسعه تماشاخانه سنگلج»، به تماشای نمایش چشم به راه میرغضب نشستند.
طرح توسعه سنگلج که در سالهای پیش توسط عزت الله انتظامی، داود رشیدی و بسیاری از هنرمندان تئاتر کشور، از شهردار وقت تهران مطالبه و پیگیری شدهاست، شامل تغییر کاربری و الصاق ساختمان جنبی تماشاخانه سنگلج به آن و ساخت یک تماشاخانه بلک با.کس، چند پلاتوی تمرین و موزه تئاتر ایران است که به رغم قولهای مساعد از مراجع ذیربط هنوز اجرایی نشده است.
ساناز بیان گفت: «آبی مایل به صورتی» پیش از هر چیزی یک نمایش و یک درام است. هیچ وقت بافت گزارش و تجربه روزنامهنگارانه بر تئاتر نمیچربد.
«آبی مایل به صورتی» را با تاکید بر فضای مصاحبههای اجتماعی نوشتهام
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نمایش «آبی مایل به صورتی» نوشته و کارگردانی ساناز بیان، از جمله تئاترهایی است که شاید بتوان گفت در چند سال اخیر، به کرات اجرا شده و یکی از طولانیترین اجراها را داشته است. بیان در کارهایش نگاهی اجتماعی و منتقد دارد و همین نکته باعث انتخاب سوژههای جسورانه، متفاوت و جذاب میشود که در پرداخت دراماتیک هم او به تمام وجوه کار میپردازد. در این نمایش به افرادی که دچار اختلالات جنسیتی هستند پرداخته شده است. با ساناز بیان گفتوگویی درباره «آبی مایل به صورتی» داشتیم که ناگزیر به نمایشهای دیگر او هم کشیده شد؛
آیا میتوان نمایش «آبی مایل به صورتی» را در تئاتر مستند بررسی کرد؟
تئاتر مستند نزدیک به گونهای از تئاتر به نام «تئاتر واقعیت» (theatre of reality) است و به نوعی خویشاوند این نوع از تئاتر است. گستره تئاتر واقعیت، انواعی از تئاتر را دربرمیگیرد که به نوعی با واقعیت در ارتباط هستند. اولین نمایشی که من در این فضا کار کردم، «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» بود که سال 92 اجرایش کردیم. در آن زمان، خیلی هم تجربه اینچنینی نداشتم. در آن نمایش، حتی به یک جنس از تئاتر مستند ورباتیم یا کلمه به کلمه نزدیک شدیم. یعنی تمام دیالوگها و شخصیتها نه تنها از واقعیت گرفته شده بودند، بلکه حتی جملاتی که این شخصیتها میگفتند، برداشته شده از مصاحبههایی بود که با سه زن متهم به قتل انجام شده بود و اینها را من فقط تدوین کرده بودم. بدون اینکه چیزی از خودم به آن اضافه کنم.
شاید در حد سه، چهار جمله اضافه کردم. اما باز هم تئاتر مستند، به معنای بسته و دقیقش نمیتوانست باشد. از آنجایی که من خودم کتابی در مورد تئاتر مستند ترجمه کردم، میتوانم بگویم ما در آن کار به تئاتر مستند نزدیک شدیم. در نمایش «شلتر» که من برای امین میری نوشتم، باز هم به تئاتر مستند نزدیک شدیم. در «آبی مایل به صورتی» یک کار پژوهشی گسترده انجام شد و نمایشنامه فقط برگرفته از یک اتفاق و الهام از زندگی آدمهای واقعی نیست. من حتی حضور خودم را در مصاحبهها و تجربه مادر شدنم را در قصه آوردم. آن قدر تجربه چهار سال پژوهشی که داشتیم روی من تاثیر داشت که حتی فضای ساکن مصاحبههای آن روزها در اتاقهای دربسته و ساکت هم تبدیل به فضای نمایشنامه و اجرا شد و جنس اجرا هم به سمت فضای مصاحبههای واقعی رفت. در نهایت هم میتوان گفت که گونهای از تئاتر واقعیت بود. به هیچ رو اسم تئاتر مستند را رویش نمیگذارم. به دلایل مختلف... مثلا چون برخی از شخصیتها، تلفیقی از چند شخصیت بودند یا اینکه در تئاتر مستند، باید ارتباط بین شخصیتها هم همان ارتباط عینی باشد که در واقعیت وجود دارد یا دلایل دیگر. در حالی که این افراد را من جداگانه ملاقات کردم و در بستر قصه شهرزاد قرار دادم. شهرزاد هم تا حدودی یک شخصیت واقعی بود و مادر من، واقعا گزارشی درباره این موضوع نوشته بود و یکی از این افراد دفترچه خاطراتش را به مادرم داد که بعدها توسط پسرش کشته شد. البته آن کسی که دفتر خاطراتش را به مادر من داده بود، نامش دنیا بود. اما من چیزهای را تخیل کردم. من این کار را تجربه ای پژوهشی در فضای تئاتر واقعیت میدانم با گرایش به جنسی از کار روزنامهنگارانه. من در مورد تئاتر «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» میگفتم؛ این یک تئاتر ژورنالیستی است. این تئاتر هم تقریبا همین بافت را دارد.
منظورتان از تئاتر ژورنالیستی چیست؟
اصلا چنین چیزی وجود ندارد و این اصطلاحی شخصی است که من به کار میبرم. شکلی از تجربه تحقیقی و روزنامهنگارانه.
یعنی نوعی گزارش اجتماعی است؟
نه فقط یک گزارش اجتماعی. این کار پیش از هر چیزی یک نمایش و یک درام است. هیچوقت بافت گزارش و تجربه روزنامهنگارانه بر تئاتر نمیچربد. این ویژگی همیشه برای من اولویت دارد. اما در مواردی، از شکل گزارشهای روزنامهای استفاده شده است. چون من تجربه محدود و کوتاهی در روزنامهنگاری هم داشتهام و آنجا شما باید بتوانید در نثر و روایت، همه جوانب موضوع را در نظر بگیرید. و در کنار این، من این نمایشنامه را با تاکید بر فضای مصاحبههای اجتماعی نوشتهام.
کمی درباره کار پژوهشیای که برای نوشتن این نمایشنامه انجام دادهاید توضیح دهید. فارغ از آن دفترچه خاطراتی که در اختیار مادرتان بود و در نمایشنامه هم به آن اشاره شده است، شما با یک گروه در این زمینه، کار پژوهشی کردهاید.
از زمستان سال ۹۲ و سری اول اجرای نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» که در تالار شمس بود، این ایده به ذهنم رسید. از همان موقع شروع کردم به مطالعه در این زمینه و همزمان به طور پراکنده با دوستانی که در این زمینه فعال بودند، از طریق فضای مجازی مرتبط شدم. نمایشنامه را همان موقع شروع به نوشتن کردم و بخش اساسی آن را پیش بردم. منتها حدود دو سال ما معطل مجوز اجرا و فراهم شدن شرایط تولید بودیم. از سال 95 خانم نسرین ریاحیپور که جامعهشناس و انسانشناس هستند، به گروه ما پیوستند و ما با انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی مرتبط شدیم. البته میدانیم که ترنسسکشوال بیماری نیست. اما این نامی هست که روی این انجمن مانده و همان انجمنی است که خانم ملکآرا تاسیس کردند. الان هم دیگر فعال نیست. اما در آن دوره فعال بودند. همزمان با افرادی که در این زمینه تجربه نزدیکی داشتند، گفتوگو کردیم. همچنان سعی کردیم از طریق پایگاههای اینترنتی، منابع به روز غیر ترجمه در این زمینه مطالعه کنیم. منابع فارسی خیلی ناقص و قدیمی است. از سوی دیگر فکر کردیم شاید تجربه روانشناسان و پزشکانی که این عزیزان به آنها مراجعه کردهاند هم جالب توجه باشد. کتابهایی هم در حوزه انسانشناسی جنسیت بود و آثار فوکو و چند فیلسوف و نظریهپرداز دیگر را این بار با دید دیگری و متفاوت از مطالعات قبلیمان خواندیم. به نحوی انگار شما روی تز دکتری کار میکنید، اما قرار نیست چیزهایی را که از پس مطالعه و پژوهش به آن میرسید را بنویسید. قرار است این اطلاعات به مثابه تجربه همزیستی با این افراد در جایی از وجود و قلب من به عنوان نویسنده تهنشین شود و از مجموع اینها، چیزی بیرون میآید که به قصه تبدیل میشود.
در شخصیتپردازی این کار، ما با روایت مواجه بودیم و این طور نبود که کاراکترها در مواجهه با هم و از طریق کنشها یا دیالوگهایی که با هم دارند، شناخته شوند. هر یک از شخصیتها، روایت خودشان را میگفتند و مصائبی که بر آنها رفته و نحوه برخورد خودشان و جامعه پیرامونیشان با مشکلی که داشتند... این شیوه از روایت، یک سری از امکانات صحنهای را از شما میگیرد.
اینجا من این شانس را داشتم که به جز اینکه نویسنده کار باشم، کارگردانش هم بودم. به همین دلیل هم میتوانستم به شناخت خودم اعتماد کنم. من در هنگام نگارش این نمایشنامه هم به دنبال میزانسنهای جذاب و به رخ کشیدن قدرت کارگردانی خودم نبودم. اصلا به دنبال این نبودم که به عنوان کارگردان دنبال اتفاق صحنهای بروم که به شنیده شدن آدمهای قصهام غلبه کند، اینجا همه چیز باید به نفع شنیده شدن صدای گروهی از آدمهای در سایه مانده حذف میشد. حتی از نیمرخ بازیگران استفاده نکردم. همه این شخصیتها، رو به نویسنده- تماشاگر حرف میزنند. و من میخواستم این مواجهه با تماشاگر اتفاق بیفتد. اولین و درخشانترین امکانی که تئاتر در اختیار نویسنده میگذارد، مواجهه زنده و رودررو با تماشاگر است.
مثلا در سینما این امکان میسر نیست. این مواجههای که میگویم، از جنس تئاتر تعاملی و کنش مستقیم با تماشاگر نیست. این مواجهه یک کنش در درون تماشاگر ایجاد میکند. یک چالش درونیست نه اتفاقی بیرونی. یعنی به نوعی عاطفه تماشاگر را تحت تاثیر قرار میدهد تا بتواند به تغییر شناخت برساندش. اصولا کار هنر این است که از طریق تاثیر گذاشتن بر عواطف، آگاهی را تغییر دهد. این مواجهه منجر به یک کنش درونی در درون تماشاگر میشود و نه بین دو بازیگر روی صحنه. در این روزگار، این نوع از تئاتر شاید در سلیقه برخی نباشد. فارغ از سختی کار که دشوار است دو ساعت، تماشاگر را با مونولوگ نگه دارید که کار را دنبال کند. اما اگر جریانهای معاصر دنیا را دنبال کنید، متوجه میشوید که تجربه فضای ایستا جرم نیست. یک انتخاب است و این رویکرد در تئاتر معاصر دنیا و حتی در کارهای آدمهای بزرگ خیلی تجربه میشود. در مجموع فکر میکنم که انتخاب درستی داشتهام.
در این نمایش ما با صداهایی مواجهیم که بریدههایی از مصاحبههای ضبط شده است و تاکید بیشتری بر واقعنمایی نمایش دارد. و از سوی دیگر با حضور نویسنده بر صحنه مواجهیم. آیا نمیشد همین داستان را بدون حضور نویسنده روایت کرد؟
به هیچ وجه نمیشد. اول اینکه این داستان، مجموعهای از خرده روایتهاست. در همین حالت هم ما 9 شخصیت داریم با 9 روایت مختلف. این خودش خیلی گیج کننده است. تا وسط قصه ما هنوز نمیدانیم که مجید شهرزاد است و اگر که ما یک نخ تسبیحی در اینجا نمیداشتیم که این قصهها را به هم پیوند دهد، ما سردرگم میشدیم. اینجا دفترچه خاطرات شهرزاد نخی ست که این کاراکترها و روایتها را به هم پیوند میدهد و این دفترچه مثل یک جور میراثی ست که به من رسیده. من به لحاظ اخلاقی اجازه استفاده از صداهای واقعی افراد مصاحبه شونده را نداشتم. دنبال چیزی بودم که کمک کند به مستند کردن فضای داستان... و آن در نهایت شد حضور خودم. به هرحال بخشی از انتخابهای ما هم ناشی از سلیقه ما است. و اساسا اینکه من متوجه نمیشوم که چرا من نباید میبودم؟ زمانی که من این نمایشنامه را مینوشتم این نگرانی را به عنوان یک مادر، در مورد بچه خودم هم داشتم و این مساله خیلی برای من مهم بود که تماشاگر بداند این نمایشنامه را یک مادر باردار نوشته... آن هم زمانی که هنوز جنسیت بچهاش مشخص نبوده. این روی دریافت تماشاگر از حرف نمایشنامه تاثیر زیادی دارد.
به طور کلی شما چه رسالتی برای تئاتر و نمایشنامه قائل هستید؟ اغلب در کارهای شما با نگاه پررنگ اجتماعی مواجهیم.
من سالها پیش، نمایشنامه «هتلیها» را نوشته بودم و اخیرا حمید آذرنگ، همسرم، آن را کارگردانی کرد و یا نمایشنامه «خوابهای خاموشی» که در سالهای دانشجویی، دهه 80، نوشتم که جایزه نمایشنامهنویسی هم گرفت و راجع به شبهای موشکباران تهران و تجربه کودکی ما متولدین دهه 60 در سالهای جنگ بود. این دیدگاهها همیشه بوده، یک جور تروما، یک جور زهر، رنج... شاید همه ما تنها کاری که میتوانیم بکنیم این باشد که آنچه که دغدغه زیستن ما به عنوان انسان است و برآمده از زندگی ماست، را بنویسیم. آن چیزی که میفهمیماش و مساله ماست. من حتی تجربه کار دیجیتال انتزاعی هم داشتهام که پرفورمنس تئاتر بود و دیالوگ نداشت و همهاش رقص بود؛ در جشنواره تئاتر فجر سال 89 در کارگاه نمایش اجرا شد؛ «ترانههایی برای سایه».
حمیدرضا اذرنگ، همسرم، مثالی دارد که میگوید؛ ما میخواهیم از این طرف خیابان به آن طرف برویم، پاچههای شلوارمان را باید بالا بگیریم چون همه جا پر از ایدههای اجتماعی است. جامعه ما پر از قصههایی است که ما را رها نمیکنند.
برای من این جوری است. شاید هر کس کارهایش شبیه خودش باشد. شاید من هم کارهایم به خودم نزدیک هستند، از این حیث که بحث جنسیتزدگی این جامعه همیشه من را آزار داده و این مساله به نوعی در کارهای من هم دیده میشود.
برخی از نمایشنامههای شما منتشر شده است. به عنوان نویسنده وضعیت انتشار نمایشنامه را چطور میبینید؟ برای اجرا ارجحیت بیشتری قائلید یا انتشار نمایشنامه؟
هر چند که در هر اجرا و با توجه به نگاه کارگردان، نمایشنامه میتواند در شکل دیگرگونی اجرا شود، اما نمایشنامه به عنوان یک اثر مستقل هم میتواند حیات داشته باشد. ولی من خیلی پشیمان هستم که «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» و «هتلیها» را چاپ کردم. به دلیل اینکه آن قدر این نمایشنامهها بدون مجوز کار شد و عدم رعایت حقوق مولف که دیگر من اجرای این نمایشنامهها را ممنوع کردم. تا همین امسال که دیگر گفتم؛ هر کس که میخواهد این نمایشنامه را کار کند، به من اطلاع دهد، ولی همهتان کار کنید. و شروع کردم به مجوز دادن. چون این نمایشنامه در شهرستانها هم خیلی اجرا شده است. من فقط میخواستم در جریان اجرای این متن باشم. بدون هیچ چشمداشت مالی. همان هم از من دریغ میشد. و من به همه گروهها تاکید کردم که حتما به تعداد افراد گروه، نمایشنامه را بخرید و کپی نکنید یا از روی فیلم اجرا نمایشنامه را پیاده نکنید.
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۳
موسسه مطالعات سیاسی- اقتصادی "پرسش" روز دوشنبه ۲۴ تیرماه میزبان نشستی با عنوان "زمینه ها و پی آمدهای انسداد ساختاری اقتصاد ایران" خواهد بود.
علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در این جلسه می توانند با شماره های روابط عمومی موسسه پرسش ۸۸۸۲۲۰۱۰-۸۸۸۳۷۶۴۷ تماس گرفته و یا وب سایت qporsesh.com مراجعه کنند.
موسسه پرسش در خ قائم مقام فراهانی- پایین تر از خ استاد مطهری- کوچه شبنم- پ ۳ واقع شده است. ورود به این جلسه برای تمامی علاقمندان آزاد و رایگان است.
فراخوان رویدادهای اجرایی پژوهشی کارگاه نمایشِ مجموعه ی تئاتر شهر برای دعوت از تمامی گروه های اجرایی ، هنرمندان و پژوهشگران در نیمه ی دوم سال ۱۳۹۸ منتشر شد.
به گزارش واحد ارتباطات، آموزش و پژوهش مجموعه تئاترشهر، سالن کارگاه نمایش مجموعه ی تئاتر شهر برای تولید رویدادهای پژوهشی و اجراهای نمایشی نیمه ی دوم سال ۱۳۹۸ خود فراخوانی را بر پایه ی قالب های متنوع ارائه ی اثر و همچنین الویت بندی های موضوعی خود منتشر کرد.
در این فراخوان ضمن تاکید بر رویکردهای آموزشی و پژوهشی در حوزه ی تئاتر و همچنین ایجادِ فضای دانش محور و خلاق در روند تعامل مخاطبان و آثار نمایشی و همچنین ساماندهی درخواست گروه ها، هنرمندان، اساتید و پژوهشگران تئاتر برای اجرا در سالن کارگاه نمایش این مجموعه، از تمامی علاقه مندان دعوت شده است تا با توجه به قالب های معرفی شده و همچنین محورهای پیشنهادی ذکر شده ، درخواست تشریحی – توصیفی خود را بر مبنای تکمیل فرم درخواست حداکثر تا تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۹۸ به آدرس Tehran.citytheater@gmail.com ارسال کنند .
قالب های ارائه ی ایده و آثار در این فراخوان به این شرح است :
- جستار: بر این اساس هنرمندان اجراهایی با بهره گیری از فرم خطابه – سخنرانی(Lecture Performance) و ابزارهای تکنولوژیک معطوف به آن همچون پاورپوینت، فیلم ، صوت و اسلاید به صورت نمایشی و در بستری پژوهشی ارایه خواهند داد. در حقیقت مخاطب در این شکل علاوه بر روبرو شدن با یک اجرای صحنه ای اطلاعات تخصصی و کاربردی در حوزه ی موضوعی هر لکچر به دست می آورد.
- گفتار مختصر : در این قالب رویدادهایی به صورت روزانه طراحی می شود و در دو بخش ظهر تا عصر و عصر تا شب با دعوت از صاحبنظران ، بازیگران ، نویسندگان و کارگردان داخلی و خارجی ( اسکایپ) برای بیان منظرهای خلاقانه و تجربیات هنری خود هریک در بازه زمانی 15 دقیقه با مخاطبان و علاقه مندان روبرو خواهند شد. این قالب ملهم از الگوی موفق و بین المللی Ted Talk است.
- برگزاری کارگاه آموزشی: در این قالب هنرمندان و مدرسان شاخص در حوزه های موضوعی فراخوان امکانی به دست می آورند تا تجربیات، نظریات و روش های کاربردی خود را به صورت هدفمند و در قالب کارگاه های یک تا چند روزه در اختیار هنرجویان و علاقه مندان تئاتر قرار دهند. گفتنی است نظریات و روش های روزآمد در الویت قرار خواهند داشت.
- اجرا : آخرین و مهمترین قالب ارایه اثر در این حوزه، اجرای یک اثر نمایشی حداکثر به مدت 14 شب ( دو هفته) در سالن کارگاه نمایش است . اجراهای مذکور می بایست ایده محور بوده و با حداقل ابزار و ادوات صحنه ای عرضه شوند.
همچنین محورهای موضوعی فصل پاییز و زمستان این رویداد مشتمل بر «تئاتر مستند» ، « اجرا و حضور » ، «تئاتر و استارت آپ ها» و « تئاتر و ظرفیت های بینارشته ای» است که برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به متن اصلی فراخوان مراجعه فرمایید.
شایان ذکر است تمامی علاقه مندان می توانند تا تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۹۸ ضمن تکمیل فرم تقاضای حضور و ارسال آن در این فراخوان شرکت کنند و واحد ارتباطات، پژوهش و آموزش مجموعه پس از بررسی و امکان سنجی پیشنهادات ارایه شده ، نتایج قطعی آثار منتخب را حداکثر تا تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ اعلام خواهد کرد .
برای کسب آخرین اطلاعات و اخبار تئاتر شهر به سایت این مجموعه به آدرس www.teatreshahr.com و کانال تلگرام Tehran_city_theater@ مراجعه کنید.
نمایش عروسکی "کچل کفتر باز" به کارگردانی "آزاده انصاری" که از اردیبهشت ساعت ۱۹:۳۰ در سالن گلستان مرکز تولید تاتر و تاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داخل پارک لاله به روی صحنه می رود و به دلیل استقبال کودکان و خانواده ها تمدید شده بود آخرین هفته ی اجرا را پیش رو دارد و جمعه ۲۸ تیر خاتمه می یابد.
علاقمندان می توانند از طریق سایت تیوال با تخفیف گروهی آخرین فرصت تماشای این نمایش که در ستایش شادی است را از دست ندهند.
این نمایش تلفیقی بازیگران و تکنیک عروسکی که در ستایش شادی است با نگاهی آزاد به داستان قدیمی آذری به همین نام توسط "نسرین خنجری" با مشاوره ی "آزاده انصاری" به نگارش درآمده است.
در این نمایش مینووش رحیمیان ،مهرنوش شریعتی و فاطمه عباسی به عنوان بازیگر و بازی دهنده ی عروسک حضور دارند.
دیگرعوامل نمایش "کچل کفترباز" عبارتند از:
آهنگساز و تنظیم : عبد آتشانی
طراحی و ساخت عروسک: سهیلا باجلان
طراح صحنه: آویده سعادت پژوه
طراح لباس: مرضیه ایمانخانی
گرافیست وطراح پوستر وبروشور: سعید رضوانی
ساخت تیزر :فرزین طاهری ، روژین ستاری
مسئول روابط عمومی و تبلیغات : روژین ستاری و روشنک کریمی
دستیاران کارگردان :مونا گلپایگانی، رویا الماسی
نوازندگان :مریم آشوری :پرکاشن مجید خیاطی: تار، سه تار
امیر حسین انصافی :تنبک، دایره
علی علی شاه پور:ویولا، کمانچه آلتو
گروه اجرایی صحنه: سهیلا باجلان، شایان شریعت، شهریار شمس
"کچل کفتر باز" جدیدترین تولید کارگاه عروسکی گروه "تاتر معاصر "است.
شماره تلفن رزرو بلیت: ۰۹۲۲۳۹۳۲۸۹۲
نمایش "کچل کفتر باز" تا ۲۸ تیرماه هر روز ساعت ۱۹:۳۰ در مرکز تئاتر کانون به روی صحنه می رود.
به گزارش روابط عمومی مجموعه نمایشی «دیوار چهارم»، فروش بلیت های نمایش «صدای خنده حضار» به نویسندگی مجتبی کاظمی و کارگردانی حسام افسری در سایت تیوال آغاز شد.
بنابراین گزارش، «صدای خنده حضار» داستان کارگری در آروزی کمدین شدن است که اتفاقا در طبقه منفی 2 ساختمانی نیمه کاره، درست در کنار ساختمان معروف راکفلر پلازا کار می کند و به اتفاق همکارش راهی برای ورود به دنیای کمدی پیدا می کند. کوروش شاهونه و حسین منفرد، در این اثر نمایشی به ایفای نقش می پردازند.
از دیگر عوامل این اثر باید به: عزیز محمد قربانی (مجری طرح)، حمید الیاسی (مدیر تولید)، سهیل سلیم زاده (آهنگساز)، ایمان نظری (طراح نور و دکور)، ساچلین مهدیلو (طراح گریم)، ماهرخ سلیمانی پور (طراح لباس)، محمد مهدی صداقت (طراح آکسسوار و مشاور کارگردان)، رامین غلامی برجی، عرفان بنویدی (طراح گرافیک)، شایان محسنی (طراح اصوات و صداگذار)، ستار محرابی نسب (مدیر صحنه)، فرید رحمتی-گروه تئاتر ریما (مدیر رسانه و تبلیغات)، متین نجاتی (دستیار کارگردان)، هما عبدالهی (دستیار گریم)، مارال سوری (دستیار لباس)، ادوارد اسدزاده (مجری گریم)، رزیتا خانیان، سونیا محمد علیزاده (مجری لباس)، مبینا آواناسیان (منشی صحنه)، نورا حسینی (برنامه ریز)، سارا جاهدنیا (عکاس)، علیرضا داوری (صداپیشه)، بهروز باقری (کارگردان تیزر)، نوازندگان موسیقی- شیرین صمدپور، حسین قوامی (ویولن)، عماد بهمنی (ویولا)، سهیل سلیم زاده (پیانو)، آتنا عسگری (کلارینت)، محمد نادری (ترومپت)، بهنام شهرکی (میکس و مسترینگ) و... اشاره نمود.
نمایش«صدای خنده حضار» به نویسندگی مجتبی کاظمی و کارگردانی حسام افسری از اول مرداد ۱۳۹۸ ، هر شب ساعت ۱۹:۳۰ در مجموعه نمایشی «دیوار چهارم» به روی صحنه خواهد رفت. علاقهمندان جهت تهیه بلیت می توانند به سامانه فروش تیوال و یا به صورت حضوری به نشانی تهران، میدان فلسطین، خیابان طالقانی غربی، بین خیابان سرپرست و فریمان، پلاک ۵۴۴ مراجعه نمایند.
نمایش «مثل هیچکس» به نویسندگی چیترا نادری و علی کوچکی و به کارگردانی مسعود رحیم پور و آهنگسازی شروین عباسی در سالن ماه حوزه هنری به روی صحنه می رود.
به گزارش روابط عمومی نمایش، مسعود رحیم پور کارگردانی این اثر را بر عهده دارد و پیش از این نمایش های «محو»، «ما سه نفر»، « یک شب تا خزان» و « آهنگهای لاندندری» را به روی صحنه برده است.
این نمایش از مرداد ماه میزبان علاقه مندان خواهد بود.
پرستو کرمی و مسعود رحیم پور در این اثر به ایفای نقش می پردازند.
دیگر عوامل این نمایش را؛ دستیار کارگردان: نسرین درویشی، طراح صحنه: مرضیه پورتور، روابط عمومی: علیرضا لرک، مشاور کارگردان: سیاوش جامع و طراح پوستر و بروشور پگاه حسینی تشکیل می دهند.
به گزارش روابط عمومی نمایش، «پنجاه/پنجاه» به طراحی و کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی و به نویسندگی هاله مشتاقی نیا و مرتضی اسماعیل کاشی از اواسط مرداد ماه در تماشاخانهی تازه تاسیس «هیلاج» روی صحنه میرود.
اسماعیل کاشی چندی قبل نمایش «۱۰۰٪» را با استقبال گستردهی مخاطبان در پردیس تئاتر شهرزاد کارگردانی کرده بود. بعد از اجرای «سه خواهر» این دومین اثر کارگاهی مرتضی اسماعیل کاشی در مقام مدرس، طراح و کارگردان است.
«پنجاه/پنجاه» به صورت کارگاهی و در یکسال و نیم نوشته و تمرین شده است که بر صحنه میرود.
نمایش عروسکی "کچل کفتر باز" به کارگردانی "آزاده انصاری" که از اردیبهشت ساعت ۱۹:۳۰ در سالن گلستان مرکز تولید تاتر و تاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داخل پارک لاله به روی صحنه می رود و به دلیل استقبال کودکان و خانواده ها تمدید شده بود آخرین هفته ی اجرا را پیش رو دارد و جمعه ۲۸ تیر خاتمه می یابد.
علاقمندان می توانند از طریق سایت تیوال با تخفیف گروهی آخرین فرصت تماشای این نمایش که در ستایش شادی است را از دست ندهند.
این نمایش تلفیقی بازیگران و تکنیک عروسکی که در ستایش شادی است با نگاهی آزاد به داستان قدیمی آذری به همین نام توسط "نسرین خنجری" با مشاوره ی "آزاده انصاری" به نگارش درآمده است.
در این نمایش مینووش رحیمیان ،مهرنوش شریعتی و فاطمه عباسی به عنوان بازیگر و بازی دهنده ی عروسک حضور دارند.
دیگرعوامل نمایش "کچل کفترباز" عبارتند از:
آهنگساز و تنظیم : عبد آتشانی
طراحی و ساخت عروسک: سهیلا باجلان
طراح صحنه: آویده سعادت پژوه
طراح لباس: مرضیه ایمانخانی
گرافیست وطراح پوستر وبروشور: سعید رضوانی
ساخت تیزر: فرزین طاهری، روژین ستاری
مسئول روابط عمومی و تبلیغات: روژین ستاری و روشنک کریمی
دستیاران کارگردان: مونا گلپایگانی، رویا الماسی
نوازندگان: مریم آشوری :پرکاشن مجید خیاطی: تار، سه تار
امیر حسین انصافی :تنبک، دایره
علی علی شاه پور: ویولا، کمانچه آلتو
گروه اجرایی صحنه: سهیلا باجلان، شایان شریعت، شهریار شمس
"کچل کفتر باز" جدیدترین تولید کارگاه عروسکی گروه "تاتر معاصر "است.
نمایش "کچل کفترباز" تا ۲۸ تیرماه هر روز ساعت ۱۹:۳۰ در مرکز تئاتر کانون به روی صحنه می رود.
شماره تلفن رزرو بلیت: ۰۹۲۲۳۹۳۲۸۹۲
به گزارش روابط عمومی گروه تئاتر سه گانه، نمایش کرونوس به نویسندگی و کارگردانی "علی صفری" و تهیه کنندگی سعید صفرپور و سالار موسوی بعد از ۳۰ شب اجرا در عمارت نوفل لوشاتو به کار خود پایان داد.
نمایش کرونوس طی این شبها میزبان هنرمندانی همچون شهرام کرمی، رضا درمیشیان، مرتضیعلی عباسمیرزایی، افشین هاشمی، اشکان خیل نژاد، شیرین یزدان بخش، سید محمد مساوات، محمدحسین مهدویان، حسین مسافر آستانه، گلاب آدینه، شبنم قلیخانی، ابراهیم پشت کوهی، حامد اصغر زاده، رسول کاهانی، عبدالرضا زرین کوب، ایمان اشراقی، حامد سلیمان زاده، امیررضا طلاچیان و هادی عامل هاشمی بود.
حسین منفرد، کوروش شاهونه، میلاد آریافر، ابراهیم ناییج، علیرضا گلدهی، امیرعلی گودرزی و رها حاجی زینل بازیگرانی بودند که در نمایش «کرونوس» به ایفای نقش پرداختند.
علی صفری در خصوص ادامه روند اجراهای گروه تئاتر سه گانه گفت: در حال حاضر دو نمایش مربع و فرمالیته را در پیش تولید داریم، علاوه بر آن نگارش اثری با نام "هومولودر" را در برنامه دارم که به نوعی نسخه دوم آشویتس زنان، اما اینبار درباره دیکتاتوری حکومت استالین است، به امید خدا کرونوس را برای فجر ارائه میدهیم و در صورت انتخاب با قدرتی بسیار بیشتر و با درس گرفتن از ۳۰ شب اجرا بار دیگر این نمایش را روی صحنه خواهیم برد.
کرونوس روایتی از پیچیدگی زمان و تلاش انسان برای بقا در سال ۳ هزار میلادی است، این نمایش تجربه تازه صفری پس از آثاری همچون «آشویتس زنان»، «هجوم»، «آخرین نبرد» و «مربع» به عنوان نویسنده و کارگردان بود.
به گزارش روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، طبق اطلاعیه دبیرخانه بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر، براساس فراخوان منتشر و ذکر شده در بخش گاهشمار این دوره از جشنواره، آخرین زمان پذیرش متون بخش مسابقه نمایشنامهنویسی روز یکشنبه، ۳۱ شهریور ماه خواهد بود و تمدید نمیشود.
همچنین گروههای پذیرفته شده در بخش بازخوانی مسابقه نمایشهای کوتاه و بخش بازخوانی نمایشهای محیطی و میدانی، میبایست آثار ضبط شده تصویری خود را تا تاریخ شنبه ۲ شهریور ماه به آدرس دبیرخانه مرکزی واقع در منطقه آزاد اروند ارسال کنند. این تاریخ نیز، آخرین فرصت ارسال آثار در بخشهای کوتاه، محیطی و میدانی خواهد بود و تمدید نمی شود.
همچنین دبیرخانه بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر اعلام کرد پس از اعلام نتایج بازخوانی متون بخش مسابقه نمایشهای صحنهای در تاریخ سهشنبه ۲۵ تیر، بازبینی این بخش نیز از نیمه دوم شهریور ماه به صورت حضوری در تهران و استانها، انجام خواهد شد.
بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر به دبیری حمیدرضا آذرنگ در آبان ماه سال جاری به میزبانی منطقه آزاد اروند برگزار میشود.
اصغر فرهادی به همراه پریسا بختآور عصر جمعه در دومین سانس اجرای نمایش «نفرین قحطیزدهگان» به تماشای این اثر به کارگردانی اشکان خطیبی نشست.
اشکان خطیبی به پاس حضور فرهادی و بختآور برای اولین بار در طول اجراها در رورانس روی صحنه آمد و از آنها تشکر کرد.
«نفرین قحطیزدهگان» اخرین هفته اجرای خود را سپری میکند و تا چهارشنبه این هفته از ساعت ٢٠ در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است. آناهیتا درگاهی، میرسعید مولویان، هامون سیدی، نوراپیدایشفرد، امیر پاکدل، بهتاش ساکنین، مسعود رمضانی بازیگران این نمایش هستند.