افتتاحیه: جمعه ۸ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶ الی ۲۰
جنگ و ترور و توحش قصه ای است که جهانِ ما از خود باقی خواهد گذاشت. انسان امروز میجنگد میجنگد و میجنگد. با دیگری، با طبیعت، با خویش و میگریزد از جهنمی که برای خود ساخته است به جهنمی دیگر و جهنم های متوالی را تجربه می کند تا در یکی از این جهنمها جان دهد.
روایت من از جهان، داستانی است با سه اپیزود: جنگ، مهاجرت و عدم پذیرش (غربت). من داستان انسانی را روایت می کنم که می ماند و میمیرد ، میرود و میمیرد و میرسد و میمیرد.
همیشه فاجعه زمانی اتفاق میافتد که ما سخت در روزمرگیهایمان غرق شدهایم. دقیقا لحظهای که قایقی از مهاجران در دریا غرق شدن است، من در کافه ای مشغول نوشیدن چای بودهام یا قرص جوشان ویتامین c را در آب انداختهام. به عبارتی، لحظه لحظهی روزمرگیهایم با دهشتناکترین فجایع متناظر و همزمان بوده است؛ به همین دلیل تلاش کرده ام در عمده ی آثارم ردپایی از کارهای روزمرهمان را با یک فاجعه عجین کنم.
من روایتگر سه گونه از جنگ و ترور هستم: جنگ انسان با دیگری، جنگ انسان با خودش (نظیر جنگ جنسیت در درون یک انسان Transsexual) و جنگ انسان با طبیعت. من انسانی را روایت میکنم که پس از حدوث جنگ و ترور مهاجرت می کند یا میگریزد و در این راه تمام علایقش، دارییاش، هویتش، هنرش، تاریخش، زبانش، فرهنگش و حتی جانش را از دست میدهد .آثار من روایتگر مهاجرت تحمیلی انسانی است که اگر از مسیر سفر هم جان سالم به در ببرد و به مقصد برسد، انسانی است تکه تکه و ناقص که هیچ جای جهان احتمالا موطن و وطن او نمی شود و سرزمینهای مختلف به او تن نمیدهند . عدم پذیرش نژادها و فرهنگهای دیگر در کشورها و سرزمینهای مقصد مهاجرت، پردهی آخر داستان تراژیک من است. غربت و احساس عدم تعلق، یگانه نصیب مهاجری است که بارها در سرزمینش و بارها در راه مهاجرت مرده است. عدم پذیرش مهاجرین صرفا مربوط به مهاجرت از جغرافیایی به جغرافیای دیگر نیست بلکه مشمول مهاجرینی نیز میشود که در درون خود از جنسیتی به جنسیت دیگر مهاجرت کرده اند تا تن و روحشان یکه گردد و آرام گیرد.