توماس ولنتین نویسندهی آلمانی از شهیدثالث میخواهد که به طور مشترک فیلمنامهای براساس زندگی کوتاه نمایشنامهنویس آلمانی، کریستین دیتریش گرابه، بنویسند. گرابه در دورهی بیدرمایر ــ یعنی دورانی حدّ فاصل سالهای ۱۸۱۵ تا ۱۸۴۸ در آلمان و اتریش که پیامد آن رمانتیسیسم آلمانی است ــ و بین عصر گوته و هانریش هاینه میزیسته. نمایشنامههای وی تمی به شدت بدبینانه داشتند و هانریش هاینه به او لقب شکسپیر مست داده بود (شهیدثالث توانست بازیگری را پیدا کند که شباهت زیادی به پرترههای به جا مانده از گرابه داشت ).
در نگاه اول ممکن است تصور ساخت یک فیلم تاریخی از کارگردانی مثل شهید ثالث دور از انتظار به نظر برسد، اما این که وی توانسته فضای عصر بیدرمایر را در فیلم به سرعت بازسازی کند و واقعیتهای فرهنگی این عصر مهم در تاریخ آلمان را به تصویر بکشد گویای استعداد و احاطهی او بر فرهنگ آلمان است. وی مثل همیشه برای آنچه میخواهد بیان کند هیچ گذشتی به خرج نمیدهد و در طول مدت ۳ ساعت و نیم فیلمی وفادارانه به سبک خودش میسازد؛ امری که در تلویزیونهای امروزی به سختی قابل تصور و شاید ناممکن است.
«آخرین تابستان گرابه» از تلویزیون شبکهی یک آلمان پخش شد و توانست جایزهی تلویزیونی آدولف گریمه را از آنِ خود کند.
اکران اول: ۱۲/۶ ساعت ۱۷
اکران دوم: ۱۲/۱۱ ساعت ۱۷
روزهای تعطیل گالری: شنبه