به گزارش تیوال به نقل از خبرگزاری فارس، نمایش «سیلانس» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی مسلم خراسانی از ۱۸ خرداد تا یکم تیرماه، هر شب ساعت ۲۱ در تئاتر باران روی صحنه میرود.
در این نمایش امیر عباس توفیقی، حامد جعفری کیا، علی شادکام، غزل نعیمی، المیرا بکر، مهسا آذر شیب، نسیم ایمانی ، محمد مهدی تیموری، نامی نبیل زاده، محمد شاهی پور در این نمایش به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان این نمایش این است که بر اثر گرمای هوا، کوههای عظیم یخ آب شدهاند، اقیانوسها و دریاها پیشروی زیادی کردهاند و قسمت اعظمی از خشکیهای جهان زیر آب رفتهاند...
درباره ایده اصلی این نمایش که به محیط زیست و دغدغههای آن و مهاجرت باز میگردد، با کارگردان و نویسنده کار مسلم خراسانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر، دانشکده سینما و تئاتر به گفتوگو نشستیم.
با توجه به عنوانی که برای نمایش انتخاب کردید، موضوع اصلی کار و دغدغه شما برای آن چه بوده است؟
در «سیلانس» ایدهها و درونمایههای بسیاری کنار هم تنیدهاند و نمیتوانم از ایدهای کم و بیش واحد که نقطه شروع بوده یاد کنم. اما میتوانم بگویم به لحاظ تحلیلی تم و ایده اصلی سکوت ـ مرگ است که با موضوع مهاجرت در میآمیزد. نمایش سیلانس همچنین نوعی مواجهه با خویشتن در دیگری است. دیگریای که حتی اگر غایب است اما حضورش تا ابد در ما ادامه دارد.
هدف شما از نگارش یک نمایشنامه چیست، با توجه به اینکه این کار را هم کارگردانی و هم نویسندگی کردید؟ آیا برایتان مهم است متنی بنویسید که قبلا کسی نخوانده باشد یا اینکه کاری انجام دهید با شیوه و شرایط جدید حتی اگر متن آن تکراری باشد؟
من اغلب با این ایده آغاز میکنم که متنی را بنویسم که کسی ننوشته است و یا کسی با این شیوه و شکل اجرا نکرده، یا دست کم هیچ کس به سراغ آن نمیرود حتی اگر در ظاهر ایرادات فنی و محتوایی بیشماری به آن وارد شود.
در عین حال میخواهم همه چیز در یک سادگی معصومانه به دور از زرق و برق آنچنانی غوطه ور باشد. نوشتن این متن دو دستاورد مهم و حیاتی برای من داشت. از منظر زیبایی شناسی در آن سعی کردم گونهای از فرم روایی را تجربه کنم که شاید تا به حال کمتر تجربه شده است و همچنین از آغاز میخواستم که سیلانس پاسخی بزرگ و تمام قد به زندگی و هستی انسان باشد.
نگاه هستیشناسانه چطور در این کار نمود پیدا کرده است؟ شما قبلا نمایشنامههایی چون «دال» و «داستان باغ وحش» را به صحنه برده بودید، این کار چه شباهتی با سایر نمایشنامههایتان دارد؟
اشتراکات فرم و درونمایه با آثار پیشینم را به عهده مخاطبان و منتقدان میسپارم اما نمایش سیلانس در جهت برجسته کردن نگاه هستیشناسانه به جهان و زندگی گام بر میدارد. این مشخصه هم در کلام، هم میزانسن، بدن، حرکت و هم زبان نمایشنامه لحاظ شده است. در این نمایش همه چیز در هم تنیده و یکپارچه است، انسان، زمان، مکان، زبان و هستی.
عنوان اثر چقدر برای شما اهمیت داشته است، چرا که عنوانی را برای نمایش انتخاب کردید که تا حدودی متفاوت است؟
ترجیح من این است که کشف دلایل چرایی انتخابهای این چنین را به عهده مخاطبان بگذارم اما باید بگویم نشانهشناسی و تحلیل گفتمان همواره این ایده را برای من مطرح کرده که عنوان یک اثر میتواند یکی از مهمترین آستانهها برای ورود به اثر و آغاز تحلیل باشد.
درباره عنوان «سیلانس» هم نیاز هست که تماشاگر از بدوِ مواجهه با اسم؛ کار پرسشها و کنکاش خودش را آغاز کند و در ادامه، با تماشای نمایش این پرسش را پی بگیرد.
در این نمایش، مفهومی متفاوت و غیر مرسوم از سکوت را مدِنظر قرار دادم که بیشتر جنبه فلسفی دارد؛ بههمینخاطر، در عنوان نمایشنامه از عنوانی غیر آشنا بهره بردم. در عینِ حال، برجستگی مفهوم زبان در این نمایشنامه هست که با انتخاب لفظ فرانسوی «سکوت» (سیلانس) بهگونهای ضمنی نوعی تأکید بر زبان هم صورت میپذیرد.
همچنین، در نمایشنامه کاراکتری فرانسوی حضور دارد؛ داستانهایی که از او روایت میشود، ارتباط قابلِ تأملی با مفهوم سکوتی دارد که مدِنظرم هست.
انتخاب بازیگرها بر چه اساسی صورت گرفته؟
فارغ از ایدهآلهای شخصی؛ سعی میکنم بازیگرها تا حدِ امکان هماهنگیهای مطلوبی با کاراکترهای خودشان داشته و متن و نقشی را که ارائه میکنند، دوست داشته باشند. در عینِ حال، به تمرین و تلاش برای رسیدن به نقش نیز قائل هستم و اعتقاد دارم که میشود با ممارست و تمرین، فاصلههایی که با نقش وجود دارد را پر کرد.
منبع: خبرگزاری فارس