من آزاده صالحی به عنوان یکی از کارگردانان و نمایشنامهنویس گروه مربع قبل از اجرای نمایش فلورینا فلوسی به کارگردانی امیر علی ابراهیمی موفق به دیدن این نمایش شدم از دیدگاه من نمایش فلورینا فلوسی یک نمایش سوشیال درام است. این اثر اشاره ظریفی به شکاف طبقاتی دارد و با طنازی خاصی سعی در بیان موارد مورد نظر خود دارد در بیشتر موارد انسان ها و کمبودها و غده هایی رشد می کنند که در آینده باعث سوگیری ها و جهت دهی در تصمیمات آنها می شود تحرک اجتماعی بین طبقات در بسیاری مواقع همان انگیزه مناسبی است که موجب شکل گیری رفتار های بعدی اشخاص میشود در واقع شاید بتوان اینطور بیان کرد که اگر انگیزه ها و عقده های کودکی را به این تحرک اجتماعی اضافه کنیم، به یک دامنه وسیعی از تعداد شخصیت ها و موقعیت های مختلف می رسیم یعنی اینکه برای مثال شخصی می تواند از یک بیماری روانی رنج ببرد و در عین حال سعی در تغییر طبقه خود داشته باشد و در مقابل هم شخصی با یک بیماری متفاوت و انگیزه های متفاوت تر که او نیز سعی در تغییر طبقه اجتماعی خود دارد با یکدیگر برخورد کنند. درنهایت این دو شخص می توانند موقعیت های نمایشی فراوانی را حاصل کنند حال میتوان به این فرایند عنصر سلطه را نیز اضافه کرد که هر یک از این افراد فرضی سعی دارند سلطه و اقتدار خود را نیز به طرف مقابل نشان دهند و شاید بتوان این تقابل و تزاحم را در این اثر به شیوهای دید که حاصل بروز این حجم از تناقضات و انگیزه های درونی افراد است که شاید همیشه برد با آنان نباشد و شخصی از راه برسد و برنده نزاع بین آنان شود
من آزاده صالحی به عنوان یکی از کارگردانان و نمایشنامهنویس گروه مربع قبل از اجرای نمایش فلورینا فلوسی به کارگردانی امیر علی ابراهیمی موفق به دیدن این نمایش شدم از دیدگاه من نمایش فلورینا فلوسی یک نمایش سوشیال درام است. این اثر اشاره ظریفی به شکاف طبقاتی دارد و با طنازی خاصی سعی در بیان موارد مورد نظر خود دارد در بیشتر موارد انسان ها و کمبودها و غده هایی رشد می کنند که در آینده باعث سوگیری ها و جهت دهی در تصمیمات آنها می شود تحرک اجتماعی بین طبقات در بسیاری مواقع همان انگیزه مناسبی است که موجب شکل گیری رفتار های بعدی اشخاص میشود در واقع شاید بتوان اینطور بیان کرد که اگر انگیزه ها و عقده های کودکی را به این تحرک اجتماعی اضافه کنیم، به یک دامنه وسیعی از تعداد شخصیت ها و موقعیت های مختلف می رسیم یعنی اینکه برای مثال شخصی می تواند از یک بیماری روانی رنج ببرد و در عین حال سعی در تغییر طبقه خود داشته باشد و در مقابل هم شخصی با یک بیماری متفاوت و انگیزه های متفاوت تر که او نیز سعی در تغییر طبقه اجتماعی خود دارد با یکدیگر برخورد کنند. درنهایت این دو شخص می توانند موقعیت های نمایشی فراوانی را حاصل کنند حال میتوان به این فرایند عنصر سلطه را نیز اضافه کرد که هر یک از این افراد فرضی سعی دارند سلطه و اقتدار خود را نیز به طرف مقابل نشان دهند و شاید بتوان این تقابل و تزاحم را در این اثر به شیوهای دید که حاصل بروز این حجم از تناقضات و انگیزه های درونی افراد است که شاید همیشه برد با آنان نباشد و شخصی از راه برسد و برنده نزاع بین آنان شود