باورش برایم دشوار است که چنین متن بی در و پیکری را محمدصادق گلچین عارفی نوشته است. همچنین اولین تجربه اسماعیل گرجی در کارگردانی، به شدت ناامید کننده بود. متاسفانه اثر حتی به مرحله ای نرسیده که قابل تأمل و شایسته بحث باشد. امیدوارم نویسنده و کارگردان اثر، هر چه زودتر دریابند بدون متنی که ارتباط ارگانیک بین اجزای آن شکل گرفته باشد و به انسجام درونی رسیده باشد و بدون اجرای درست، به اندازه و احیانا خلاقانه آن متن، اثر قابل اعتنایی خلق نمی شود. امیدوارم آنها دریابند با مخلوط ناهمگنی از شوخی های خنک و چند مصراع و بیت بی ربط و با "مُتاع" و "خُن" و "آی" نمی شود نمایش روی صحنه برد.
امیدوارم این آخرین امیدهای ما به تئاتر، ما را بیش از این سرخورده و مأیوس نسازند.