در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محسن شعبانی درباره نمایش دقیقا ۹ سال و ۳ ماه و ۲۰ روز پیش کجا بودی؟: من برای دیدن هر مونولوگی که خدمت نمایش میرسم با چشم تنگ و بد نظر میرم.
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:09:01
من برای دیدن هر مونولوگی که خدمت نمایش میرسم با چشم تنگ و بد نظر میرم. بالاخره هر کسی یه عادتایی داره.اون نمایش باید انقدر تلاش بکنه که من رو که شدیدا سخت گیرم تو لذت بردن از نمایش ، جذب کنه که تو دقیقه ی دهم ساعت رو نگاه نکنم. که خمیازه نکشم. در ضمن سالن اجرا دو تا کولر داشت که داشتن باد خنک میزدن و من عرق کرده بودم. خب کجا بودیم. هان. سید عزیز تحت لوای هنری که در وجودش بود تو ده ثانیه مچ منو خوابوند. تو دقیقه ی پونزدهم منو خاموش کرد و دکمه ی خفه و تماشا کن در بنده on گشت.
اینگونه بود که بعد از پایان یافتن نمایش من با اینکه داشتم دست میزدم به افتخار آقای هاشمی نا خودآگاه چون هنوز بخش خفه شو نمایشتو ببین بدنم روشن بود گفتم؛ تموم شد؟
و آقای هاشمی گفتند بله و خیلی جنتلمنانه نمایش روز بیستم خرداد را به ما ها که تماشاچی ایشان بودیم تقدیم کردند و یکی از فانتزیهایم بر آورده شد. در سالنی نمایشی دیدم و آن نمایش به من تقدیم شد. فکرشو بکن.
همین نکته هایی که گفتم کافیست تا بدانید طراحیِ فکر شده ی صحنه . جاگیری ها و حرکات و در گیری ها با تماشاچی منحصر به فرد بودن متن را هر لحظه به رخ ما کشید و بازیگری که نقش را فهمیده بود و ایفا می کرد باعث شد تا من در ۱۵ دقیقه به جای وای اینجا چه قد سرده، با دستمالم عرق از پیشانی بگیرم. سید فرشاد هاشمی عزیز. تو امروز فوق العاده بودی و اگر در روز دهم شهریور ۱۴۰۷ از من بپرسند ؛ دقیقا ۹ سال و سه ماه و بیست روز پیش کجا بودی خواهم گفت ؛ عمارت نوفل لو شاتو. سالن دو. ردیف سه صندلی هفت.
امیر مسعود، Ahmad Alishah، محسن جوانی و ندا این را خواندند
سپیده این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید