در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پویا اندیشه | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 13:46:44
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کاش غیر از تک لایه سیاسی،لایه های عمیق هم داشت!
🙇‍♂️دو عدد بلیط ردیف ۶ برای اجرای پایانی روز دوشنبه ۲۱ ابان ۴۰۳ که ۹ و ربع شب روی صحنه میره
برای نمایش آناتومی( بقیمت خرید )موجود دارم
خوش بحالتون که نرفتین. واقعا کلافه کننده بود
پ.م
خوش بحالتون که نرفتین. واقعا کلافه کننده بود
بله با این وضع صندلی سالنها عاقلانه است بیشتر از اینها به فکر سلامتی خودمون باشیم
مگر اینکه از جذاب بودن یک نمایش کاملا مطمئن باشیم که بنظر میاد با توجه به جوی که بر کامنتها حاکمه ،حصول اطمینان سخت و پر اشتباه شده.
الان یکی از معیارهام برای انتخاب نمایش کامنت ادمهای معتبری مثل امیر مسعود فدایی و سایر دوستان نادیده ام شده🤷‍♂️
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لطفا پیش نمایش بزارید تا ترغیب بشیم برای خرید
۱-اقا درسته که ما چندسالیه موقع انتخاب تاتر،فیلتر کمدی رو انتخاب میکنیم...ولی شمام واسه خندوندن ما، اینقدر ماستها رو با قیمه ها قاطی نکنید🤦
۲-اشتباه نکنید..."فین جین" یه کل منسجم بود...همه ی شوخیها در ارتباط با موضوع اصلی و در خدمت کلیت کار بود و سر وته درستی داشت.
۳-در فین جین امیر کبیر قدر و منزلت داشت ولی در اینجا فردوسی🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️نگم بهتره.
۴- اما بازیها: بازیگر نقش ِ کمیک فردوسی پر از طنازی بود..و تنها بازیگر زنِ این نمایش هم که بسیار جذاب و نمکین بود یک تنه ،نقیصه ی کمبود بازیگران زن رو متعادل میکرد.
کاش تیوال اطلاعات رستورانها رو هم اپدیت کنه
کلی کافه رستوران حیاط دار این دور و ور باز شده
شاید حدود ۲۰ تا
۱.با اونهمه بازیگر قوی و اون ایده ی درخشان این نمایش میتونست تبدیل به شاهکار بشه اگر یکدفعه مارو از اون فضای پرهیجان جنگی و تعارضات درخشان بین ... دیدن ادامه ›› سربازان و فرماندهان وارد اون فضای غیر قابل فهم کشیش و راهبه ها نمیکردید!! چونکه اولا نفهمیدیم اونا سمبل چی هستن ؟دستهای پنهان؟ سیاستمداران پشت پرده؟ماتریکس؟هوش برتری که انسانها رو افریده؟چی...ذهن ما به صد جا رفت ولی به نتیجه ای هم نرسیدیم.
درثانی چرا کشیش و راهبه؟زر و زور و تزویر؟ایا ریشه اصلی جنگ جهانی دوم یا جنگهای اصلی جهان اختلافات مذهبیه؟
صداهای چهار خانم کاملا ناواضح بود

۲.حالا راستی راستی این تاتر ضد جنگ بود؟پس چرا با تقدیس و رقص عرفانی فرمانده ی بلشویکهای روسی و اسطوره سازی چگوارایی از اون به اتمام رسید؟اینکه فضای جنگ طلبی رو در وجود ما تشدید و شعله ور کرد...
اقا بخدمتتون عارضم که ما ماهی چهار پنج تا نمایش تئاتر میبینیم
اولی رو که میریم برامون #هاملت اجرا میکنن...دومی در حال اجرای #مکبثه...
سومی #در_انتظار_آدولف رو روی صحنه برده...چهارمی #در_انتظار_گودو رو
بعد تو ماه های بعدی این سیکل هی تکرار و تکرار میشه
البته اون وسط مَسَطا ممکنه یه #رومئو_ژولیتی ...#آهسته_با_گل_سرخ ی... #سیاه_بازی ... #ترانه_های_ماندگاری چیزی هم اجرا بشه😂
همین الآن یه رومئو ژولیت جدید دیدم🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️
بعد این هجونامهٔ سخیف دوباره تو قشقایی رومئو ژولیت اجرا میره...
امیرمسعود فدائی
همین الآن یه رومئو ژولیت جدید دیدم🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️ بعد این هجونامهٔ سخیف دوباره تو قشقایی رومئو ژولیت اجرا میره...
دو تا پشت سر هم🤦‍♂️
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینحا چند نکته و نظر شخصی خودم رو با دوستان گرامی در مورد این نمایش (مکبث)به اشتراک میزارم

-اینکه در ابتدای نمایش خلاصه ی فیلم دوبله مکبث ... دیدن ادامه ›› پخش شد کار جالبی بود تا میل تماشاچی به شنیدن داستان اصلی تامین بشه و اینطوری کارگردان از همون ابتدا اعلام کنه که قصد نداره قصه ی اصلی رو بطور کلاسیک روایت کنه و در عوض قصد بیان حالات و هیجانات خاص کاراکترها بزبان فرم رو داره

- اینکه راوی در ابتدا ،پیام اصلی نمایش رو در نکوهش جاه طلبی و تبعات اون بیان میکنه و اینکه این نمایش در همه ی تایم یکساعت و اندی خودش سعی میکنه بطور منسجم این مفهوم رو پردازش کنه نکته ی جالبیه که میتونه برای بعضی نمایشهای پرگو و پرادعا که اخیرا در همین سالن اجرا شده بود که در یک تایم یکساعته میخواستن به تمام مفاهیم فلسفی یا روانشناسی بصورت خام و ناشیانه اشاره داشته باشند؛آموزنده باشه

-بنظر من بازیگران نقش مکبث و لیدی مکبث علیرغم تلاش و استعداد خوبی که داشتند بخاطر چهره ی بیش از حد جوان و مثبت خودشون شاید نمیتونستن وجه تاریک شخصیتی کاراکتر مربوطه رو به تصویر بکشند.و این وظیفه گویا به اون دو کاراکتر کناریشون یعنی برای مکبث به اون موجود مومیایی
و برای لیدی مکبث به زن جادوگر سپرده شده بود.

-این دو نقش یعنی اون موجود لاغر قد بلند ِ مومیایی شکل و اون زن جادوگر، قویترین و زیباترین بازیها و پر انعطاف ترین حرکات بدنی رو داشتند که لذت بصری فراوانی نثار تماشاچی کردند

-به زعم بنده لحظه ی تولد و زایمان اون موجود مومیایی که در واقع سمبل جاه طلبی ها و آزمندیهای مکبث بود یکی از زیباترین صحنه های نمایشی در چشم تماشاگر بود.

این موجود اغلب در پشت مکبث ایستاده بود و حرکات تقریبا موازی با او داشت .شاید؟اگر حرکات او یکی دو ثانیه قبل از مکبث انجام میشد از نظر مفهومی جالب تر میشد و شاید هم نه،این در هم تنیدگی رابطه شخص با سایه اش با واقعیت وجود ادمی هماهنگتر باشه!
-همه میدونیم که در نمایش مکبث الِمان دست ،دستی که بخون آلوده شده و با شستن های مکرر پاک و پالوده نمیشه از عناصر اصلیست و حرکات و بازی با دستها خوب از کار درآمده است

-اون لحظاتی که خود کارگردان ،آوایی رو از کنار صحنه فریاد میزد تا بعد ،همسرایان هم به او بپیوندند موجب قطع ارتباط حسی تماشاگر با روند نمایش میشد ولی از اونجاییکه کارگردان در بروشور نمایش اعلام کرده که قصد داشته سبکهای مختلف اجرایی رو با هم بیامیزه شاید هم این کار عامدانه انجام شده باشه!

-از خلاقیتهای فراوان و زحمات گروه کارگردانی تشکر میکنم ولی بخش کمالگرای ذهنم دوست داشت اولا حرکات موزون،سبک و سیاقی زیباتر و دوما :آواها و مویه ها ملودیهای جذابتری میداشت.

-بنظر میاد تعداد هنرورزها برای مساحت این سالن بیش از حد بود.البته ما برخوردهای فیزیکی و اتفاقی اونها رو نادیده میگیریم🫣و از حضور و تلاششون سپاسگزاریم


من از کارگردان این نمایش و سایر نمایشهای این روزها(مانند سیئر و رومئو ژولیت)که اجراهای شلوغ و پر بازیگر را به صحنه اورده اند و برای تعداد زیادی از هنر آموزان ِ جوانِ که کم تجربه و نورَس هستند، ولو با آزمون و خطا امکان دیده شدن را فراهم آورده اند تشکر و قدردانی میکنم
به چه قیمتی برادر؟!
به صحنه بردن کارهایی با ضعف‌های اساسی و بدون حداقل استاندارد ارزشی هم داره؟!
اون چهار تا جوون هم به قیمت دیده شدن و البته نمایان شدن سطح هنرشون از چرخه به کل حذف میشن که!
امیرمسعود فدائی
به چه قیمتی برادر؟! به صحنه بردن کارهایی با ضعف‌های اساسی و بدون حداقل استاندارد ارزشی هم داره؟! اون چهار تا جوون هم به قیمت دیده شدن و البته نمایان شدن سطح هنرشون از چرخه به کل حذف میشن که!
بله مسیر رشد همینه
شایدم سرنوشت بهتری در انتظارشون باشه
پویا اندیشه
بله مسیر رشد همینه شایدم سرنوشت بهتری در انتظارشون باشه
البته مسیر رشد که این نیست! مسیر رشد آموختن و آموختن و آموختن و تمرین و تمرین و تمرین و تلاش و پشتکار و مقداری هم استعداده! به یک سطح استانداردی برسند، بعد اجرای عموم هم بروند! مگه بقیه چیکار می‌کنن؟!
اینکه در سطح اجرای حرفه‌ای نباشی و در اجرای حرفه‌ای روی صحنه بری یه جورایی جفا به وقت و هزینه‌ای است که تماشاگر می‌کنه! بیشتر این اجراهای این‌جوری هم صرفاً انگیزه‌های هنری پشتشون نیست! روابط پشت پرده و آموزشگاه‌های مختلف و استاد و شاگردی‌های قوام نیافته و خیلی مسائل مختلف دخیل هستند!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سالن ِ کاخ هنر در خیابان رازی تازه بازسازی شده دیگه ،درست میگم؟احتمالا یک یا دو ساله
ولی صندلیهایی بسیار بدی برای سالن خریداری و نصب شده
کف صندلیها خوب و پهنه،رنگ خوبی هم دارن.اما در طراحی پشتیهای صندلی از نظر ارگونومی، رعایت قوس کمر نشده.بعد از نیمساعت به کمر فشار می آد.هر چیزی یه استاندارد پایه داره
پویا اندیشه (teatherfan)
درباره نمایش هار i
خیلی خوب و لذت بخش بود
واقعیت اینه که اگر این نمایشو نمیدیدم ضرر میکردم
چجوریو و کجا میشه این فیلم رو دید؟
امیر مسعود و امیرمسعود فدائی این را خواندند
تو تلگرام فایلش هست به نظرم!
در انتظار گودوی صحیح و دقیق و درست و درجه یکی بود. من خیلی سال پیش دیدمش!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
۱-بنظر من بد نبود در کنار نقل قول از متون خارجی و اسم بردن از اسطوره ها یونانی،یکی دوبار هم از اسطوره های ایرانی اسم برده میشد.
۲-بنظر من اون قسمتی که قرار بود هر بازیگری بصورت بداهه بخشی از نحوه ی بازیگر شدن خودش رو روایت کنه برای من میتونست نقطه ی اوج نمایش و لحظه ی درگیری حسی تماشاچی با کلیت اثر باشه
۳-نمیدونم چرا با دیدن این نمایش یاد کارهای مرحوم حسین پناهی و نمایش درخشان او بنام"چیزی شبیه زندگی" افتادم؟بنظرم شاید بخاطر حس شوریدگی که بین هر دو کارگردان مشترکه،با این تفاوت که در شوریدگی ِ حسین پناهی ،مهربانی بیشتری نسبت به تماشاچی وجود داشت

درمجموع بنظرم کار خوبی بود و از کارگردان و بازیگران که فیزیک و صدای خوبی هم داشتند تشکر میکنم
ممنونم از حسن نظر شما نسبت به بازیها🙏🌹
درود دوست گرامی و هنرمند
فکر میکنم در خصوص نمایش کلاس بازیگری و نمایش چیزی شبیه زندگی استاد حسین پناهی قیاس مع الفارق میکنید. این دو نمایش هیچ شباهتی از جهات مختلف بهم ندارن و کارگردانان این دونمایش رو هم هرگز نمیتونید باهم مقایسه کنید مگر اینکه این نظر شما جنبه ی طنز داشته باشه. اگرچه نمیشه زحمات کارگردان نمایش کلاس بازیگری رو نادیده گرفت هرچند دارای ضعف باشه .که اابته تجربه در این نمایش و نمایش های آتی میتونه به پیشرفت ایشون کمک کنه . از گفته شما این نتیجه رو میگیرم که شما حسین پناهی رو نمیشناسید و با اندیشه و نوشته های ایشون آشنا نیستید و نمایش چیزی شبیه زندگی رو اصلا ندیدید یا اگرهم دیدید درک درستی از این نمایش نداشتید.
که البته با این نقدتون بعید میدونم با تئاتر آشنایی نداشته باشید.
میگم اصرار دارید به همه جواب بدید اگر یک به نظر من بگذارید جلوی جمله هاتون به نظر من بهتر میشه چون همه ما اینجا در حد به نظر من بیشتر نظراتمون قابل اعتنا نیست ،مگر اینکه در قامت یک کارشناس آن هم در هویت واقعی نقد مکتوب بنویسیم که آن هم باز بخش اعظم اش می شود به نظر من .....که این دوستی که مطلب گذاشته هم و شما منتقد هستید هم به نظر خودش را نوشته و ادامه دارد این در همین حد به نظر من به نظر من ......این هم یک توصیه دیگر به نظر من دوست عزیز ....حالا اگر دوست داشتید یک روزی خودتان را حقیقی کنید بشینیم باهم گپ و گفت کنیم ،دیالوگ که اساس کار ماست ......
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آیا بایستی در وادی تاتر هم مانند سینما ، فراستی نامی پیدا بشه ؟که بگه: میبایستی اول اثر هنری بوجود بیاد و بعدا از دلش مفاهیم روانشناختی و سیاسی و ...بیرون کشید.
همه ما این میزان از درک را داریم که در حالت معکوس؛ یعنی وقتی به قصد انتقال یک مفهوم خاص روانشناختی (مانندِ مثلث کارپمن:ظالم،حامی،قربانی)،اثر هنری بصورت سفارشی ساخته بشه؛نتیجه چقدر کلیشه ای و کسالت بار میشه🤦مخصوصا که در انتهای نمایش بایستی یک ربع هم اضافه بشینی تا مفهوم نمایش رو برایت توضیح بدهند.
من شخصاً روزی بلیت گرفتم که سخنرانی استاد بزرگوار نباشه. فقط هم از منظر هنری این کار رو کردم! با هرگونه سخنرانی بعد از پایان نمایش مشکل جدی دارم! یادم نمیره یکی از بهترین نمایش‌های زندگیم با صحبت‌های بیهوده و طولانی عوامل اجرا چگونه تباه شد...
امیرمسعود فدائی
آخه می‌دونی محمد جان یه کم ناجوره، اون بنده خدا هم آدم دانشمندیه، هم فوق‌العاده آدم متین و متواضعیه، من باشم نمی‌تونم پاشم برم، از باب احترام و این‌ها عرض می‌کنم.
من یه نظر دارم و کاملا هم شخصیه . شاید درست باشه یا نباشه . فکر میکنم، میشینم یه کار رو میبینم، بعد یه تحلیل روانشناختی هم ازش میشنوم ،از یه تحلیل گری که تو حوزه روانشناختی خبره ، قابل اعتماد و کار درسته.
من نگاه خودم رو که بعد اجرا دارم و برداشت شخصی هم که از کار دارم .بدم نمیاد یه نگاه تخصصی از دریچه روانشناختی هم بشنوم.
امیرمسعود جان من درک میکنم نقد شما رو و براش احترام قایلم ولی فکر میکنم که هدف گروه تاتر دلفی نگاه به تاتر از دریچه روانشناسی هم باشه و چه خوبه که داره از مشاوره های دکتر بابایی زاد که واقعا انسان باسواد و متخصصی هست تو این حوزه استفاده میکنه.
امیرمسعود فدائی
والا من هنوز ندیدم، خودم برای جمعه بلیت دارم😊😊
ممنون از شما
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نکته ی مهم که قبل از انتخاب یک نمایش باید لحاظ قرار داد این میتونه باشه که مبادا در سالن دچار حمله ی پانیک شد!
اونهمه فریاد و نعره ی بی جا...واسه چی آخه
دوست عزیز سلام. ممنون از حضورتون.

به امید روزی که با خیالی راحت نمایشی که ماه ها براش زحمت کشیده شده رو بشه اجرا کرد. سپاس
شکیبا کیا
درود بر شما جناب رجائی شما و گروهتون کارتون درست بود و هست زحمت کشیدین و پای هدفتون ایستادین شما یه نمایش رو برای من مثال بزنید که حتی یک نفر نباشه که از نمایشی که میبینه ۱۰۰ درصد راضی از ...
سرکار خانم من نمایش را ندیدم ولی مگر همه بازیگران و کارگردانهای نمایشها زحمت نمیکشند؟ زحمت کشیدن لزوما به کار خوب/عالی منجر نمیشود
سلیقه البته مقوله دیگری ست
عزیزم نمایش نمیشه همش ساکتو آروم باشه
جلوه گر یه سری آدم در قفس فقط فریاده
۲۶ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه ایده ی جالب و درخشانی
کاش در اجرا هم این ایده ،جالب و درخشان به نمایش در می اومد
همون نیم‌ساعت اول کافی بود که هم من هم سه نفر همراهم با چهار تیپ شخصیتی و همینطور سلیقه ی متفاوت هنری؛برای بلند شدن از صندلیها و خروج از سالن هم نظر بشیم.حالا پولی که واسه بلیط دادیم عیبی نداشت ولی حیف از بهنام شرفی بود
دیشب ۱۶ فروردین این نمایش رو در سالن هامون دیدیم.هر چند بخاطر تعداد زیاد کاراکتر و دیالوگ‌های متنوع و وجود موسیقی و لطیفه و پرفورمنسهای خاص بازیگران، حدود ۹۰ دقیقه فضای نسبتا شادی رو تجربه کردیم اما برای متفاوت شدن قصه ی داستان از نمایش‌های مفرح مشابه و گرفتن پیام خاصش؛ می‌بایستی تا آخرین دقایق اجرا صبر میکردیم تا گره ی احساسی داستان که بطور پنهان در بطن نمایش مخفی شده بود،برامون باز بشه.اون لحظه بود که ضمن تشویق کارگردان و بازیگران با احساس خوب از اینکه یک تاتر واقعی دیده ایم،سالن رو ترک کردیم.
خوشحالیم از اینکه دوست داشتید کار رو و ممنونیم ازتون که حس زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
۲۰ فروردین
پویا عزیز...سپاس که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید...خوشحالیم که تا انتها نمایش با شما ارتباط برقرار کرده
۲۵ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر لذت بردیم و چقدر خندیدیم
تقابل فرهنگ و لهجه ی سربازهای مشهدی،قزوینی،مازندرانی،گیلانی چه فضای فرحبخشی ایجاد کرده بود...درسته بخش کوچیکی از شوخیها جنسی بود (که واقعیت اینه که اونها هم بخشی از فضای فرهنگی و فولکلور ما هستند)ولی این گروه نشون دادند بدون شوخیهای جنسی هم‌میشه از مردم خنده گرفت

اینکه تقریبا هیچ شعار ایدئولوژیک یا روشنفکرانه ای هم در طول تئاتر سرداده نشد خیلی دلچسب بود
همچنین اون فضای روانکاوانه ی برگشت به دوران کودکی و زنگ انشا عجیب مبتکرانه بود
متشکریم ازتون
بازم کارهای جدید بیارید رو صحنه
براتون تبلیغ میکنیم
اتفاقا لهجه ها بد از کار درآمده بود ، نه مازنی نه گیلکی و نه قزوینی .
تبلیغ کارهای نه چندان خوب ، نه تنها کمکی به اون گروه نمیکنه، بلکه باعث میشه مخاطبان معمولی تئاتر ، اونقدر بی اعتماد و بی انگیزه بشن که همین اندک رونق هم از دست بره
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
شکوفه پناهی
اتفاقا لهجه ها بد از کار درآمده بود ، نه مازنی نه گیلکی و نه قزوینی . تبلیغ کارهای نه چندان خوب ، نه تنها کمکی به اون گروه نمیکنه، بلکه باعث میشه مخاطبان معمولی تئاتر ، اونقدر بی اعتماد و بی ...
برام عجیبه که پیگیرانه اینهمه کامنت منفی میگذارید تا نظر خواننده ها رو تیره و تار کنید.شما نظر خودتونو یکبار نوشته بودید و ماهم خونده بودیم .شاید تو راه اومدن خیابوتها شلوغ بوده و یا بعلل دیگه ای اذیت شدید.شایدم شما خیلی حرفه ای هستید و نظر فوق تخصصی میدید.بهرحال اجازه بدید هرکسی نظر خودشو بنویسه و قضاوت رو خود تماشاچیها انجام بدن.ما رشته ی تیاتر نخوندیم و حرفه ای نیستیم.ولی چون در سالنهای تئاتر، تماشاچی تیئاترهای خوب از بزرگانی مثل آقای نصیریان و جعفر پناهی و داوود میرباقری و ارش عباسی و ...و حتی عنایت بخشی و هادی اسلامی بوده ایم، بطور حسی و غریزی نمایش خوب رو درک میکنیم و لذت میبریم
۰۱ مهر ۱۴۰۲
amir ramezani
سرکار خانوم متوجه نشدم خوب از کار درنیومده یعنی اون گویش ها غلطه؟
گویش غلط که واژه ی درستی نیست . بازیگرها حین اجرا گاهی یادشون میرفت از لهجه استفاده کنند و زبان فارسی بدون لهجه میشد . من یه رشتی و مازنی و قزوینی ندیدم ، چندنفر رو دیدم که داشتن ادای لهجه رو در میاوردن . قزوینی رو مقایسه کنید با لحن محمود بصیری در آرایشگاه زیبا یا ایرج نوذری وقت تعریف چیلاندن گوربه ... مشهدی با لهجه بیتا بادران در آژانس شیشه ای . از فیلم مثال زدم که ملموس تر باشه وگرنه افغانستانی های تئاتر ترن هم محشر بودند .
۰۲ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پویا اندیشه (teatherfan)
درباره نمایشنامه‌خوانی وار i
اخه یه توضیحی چیزی
یه خط قصه ای
واقعا ما چجوری باید جذب بشیم تا بیاییم تاتر شمارو ببینیم
این چه غرور کاذبیه شماها دارید فکر میکنید با یه پوستر و یه عنوان و چند تا اسم ناشناس مردم میان بلیط میخرن
چرا ساده ترین روشهای معرفی و پرزنته کردن رو عمدا انجام نمیدید
با مفهوم تبلیغ مشکل دارید؟
فاطمه معصومی و پویا فلاح این را خواندند
محمد مجللی و բամդադ این را دوست دارند
یه نکته دیگه اینکه تو دسته بندی ها فیزیکال هم نوشتن!
نمایشنامه خوانی فیزیکال!
۲۱ شهریور ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید