در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمد رضایی
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 13:28:26
 

عکاس تئاتر

 ۰۴ شهریور ۱۳۷۶
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش ادبیات i
یک کار تحقیقی بسیار حساب‌شده و خوش ریتم با گره‌افکنی و گره‌گشایی‌های به‌جا. واقعا از بازی هر دو عزیز مثل همیشه لذت بردم و طراحی مینیمال صحنه و طراحی لباس رو هم دوست داشتم. خداقوت به تیم اجرایی بابت این کار ارزشمند و جذاب
چقدر حال و هوای این اجرا رو دوست داشتم و متن دل‌نشینی داشت. اولین بار بود این سبک تئاتر رو تجربه می‌کردم و به‌شدت برام لذت‌بخش بود.
دم همگی گرم
سلام آقای رضایی عزیز
ممنون از اینکه به تماشای «دویست و هشتادمین شب سال» نشستید.
و نظرتون رو برای ما نوشتید
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش ساعت آخر i
متنی متفاوت و جذاب با اجراهای دلنشین
دمتون گرم
مونا موسوی (monamoosavi136)
ممنونم از شما
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
ممنون از اجرا عالیتون 👏👏🌹🌹
چقدر قشنگ روایت کردید سخت ترین لحظه های زندگی کسایی که پت دارن
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
درود و سپاس که به تماشای «ساعت آخر« نشستید.
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به‌نظرم بردن این متن روی صحنه خیلی جرئت می‌خواست و دم فراز غلامی گرم
عجب متنی
عجب بازی‌هایی
عجب طراحی نور و صحنه و کارگردانی‌ای
واقعا کیف کردم انقدر همه‌چیز درست بود
بعد از دوباره دیدن این اجرا، دوست داشتم یه سری حرفای تکمیلی هم علاوه‌بر نظر قبلیم بگم. واقعا مثل اسم این نمایش، اثر پر از گره‌هاییه که کنار هم فرش ایرانی رو میسازن. دقیقا مثل یک فرش اصیل ایرانی، این گره‌ها انقدر ظریف زده شدن که نمایش رو دیدنی میکنه. توی دوباره دیدن این نمایش بهم ثابت شد از کنار بازی مهران نبی هم نمیشه ساده گذشت و چه آینده‌ی درخشانی در انتظارشه. گروه در کنار هم واقعا یک تیم یه‌دست رو تشکیل دادن و بازم میگم دمتون گرم که انقدر خوبید تک تکتون
پررنگ‌ترین وجه این اجرا سکوت‌های عمیقش بود و مخاطبی که در این سکوت‌ها، دیالوگ‌ها رو در ذهن خودش می‌چید و جاهای خالی رو در ذهنش پر می‌کرد. اجرایی که انقدر زیبا سکوت رو در بخش‌های زیادی از نمایش به اجرا بذاره که اصلا آزاردهنده نباشه، به‌نظر من بی‌نظیره.
جدای از این، داستان و بازی‌ها و چیدن وقایع کنار هم، تلاش‌ها برای شبیه کردن برادر به پدر برای فهماندن عمق درد به او و تمام صحنه‌ها با بازی رئال بازیگران و درک عمیقشون از متن به زیبایی نمایش داده شده بود.
چقدر دوست داشتم این کار رو مثل برف شادی و چقدر خوبید شما تک‌تکون
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش آوینیون i
آخرین بار که جنونی نزدیک به جنون این اجرا رو روی صحنه دیدم، نمایش احتمالات علی شمس بود.
چقدر همه‌چیز این نمایش درست بود. چقدر شخصیت‌پردازی‌ها و اجرای شخصیت‌ها جذاب بود و به دل می‌نشست.
چقدر کارگردانی در خدمت متن و اجرای موسیقی در خدمت نمایش بود و هیچ چیز تو ذوق نمی‌زد.
آخ که چقدر دلم همچین تئاتری می‌خواست و چقدر چسبید. واقعا دمتون گرم که انقدر خوبید تک‌تکتون
سلام ارادت .خوشحالیم ‌که مقبول افتاده 💚و در شکل دادن به این اجرا با ما همراه بودید
۰۸ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک آشفتگی از دل زندگی‌های هرروزه‌مون... واقعا کار رو دوست داشتم و بی‌پروایی نویسنده و کارگردان برای ارائه‌ی نمایش به این شکل برای من خیلی جذاب بود. پویا سعیدی یک خود متفاوتی از کسی که تا الان ازش می‌شناختم رو نشون داد و خوشحالم که با این جنبه‌ی وجودیش هم آشنا شدم. بازی بازیگران به‌نظرم خیلی درست بود و طراحی نور و صدا رو هم خیلی دوست داشتم. واقعا خداقوت بهتون
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش سیزده بدر i
نمایش به‌نظرم فوق رئال بود و انقدر رها بود که کاملا میتونستی خودت رو در دنیای کار ببینی و دیگه فقط تماشاگر یه نمایش نبودی. نقطه قوت اثر بازی بی‌نظیر بازیگران بود، ولی خط داستانی نمایش، به‌خصوص در یک سوم پایانی، از ریتم افتاد و دنبال کردن رو یک‌مقدار سخت می‌کرد.
بعد از نمایش با دوستانمون صحبت می‌کردیم و هرکدوم نظر مخصوص به خودمون رو داشتیم، ولی من برای چنین نمایشی، هرچند با ضعف‌هایی در متن، ولی درخشان در اجرا، احترام زیادی قائلم که نقاطی از شهرمون رو به تصویر میکشه که شاید گذر روزمره‌مون چندان بهشون نمیخوره، و مارو میبره توی دل این زندگی‌ها. زندگی‌هایی که شاید هیچ‌وقت زندگیشون نکردیم و حالا برای چند دقیقه فرصت اینو داریم که روی صحنه‌ی یک تئاتر باهاش همراه شیم و تجربه‌ش کنیم.
خسته نباشید میگم به تمام تیم اجرایی این نمایش
کار رو واقعا دوست داشتم. از اون اجراهایی بود که یک بار هم به ساعتت نگاه نمیکنی و خسته‌ت نمیکنه. بازی‌ها واقعا درخشان بودن و هیچ‌کدوم کم و زیاد نبود و موسیقی به شکل عجیب خوبی روی کار نشسته بود و دم کیا رکنی گرم! من با متن نمایش هم ارتباط گرفتم و به‌نظرم کار به خوبی روی اون نشسته بود، اما قطعا در بعضی قسمت‌ها جای کار بسیاری برای پخته‌تر شدن داشت.
در کل خداقوت میگم به تک تک بازیگران و عوامل این اجرا که حالمون رو خوب کردن.
من و دوستام می‌تونستیم تو یه برهه‌ی دیگه، یه زمان دیگه به دنیا بیایم، اون‌وقت با خیال راحت می‌رفتیم دنبال رویاهامون... بدون هیچ ترسی، هیییییییییچ ترسی...
و من اشک ریختم برای همه اونایی که رفتن دنبال رویاهاشون و الان کنار ما نیستن
۰۳ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فکر میکنم به اندازه‌ی کافی از این کار تعریف شده باشه، اما به سهم خودم دوست داشتم چنند خطی راجع‌به این شاهکار بنویسم و خوشحالم تونستم توی شب‌های پایانی اجرا به تماشای اون بشینم.
حس و حالم بعد اجرا غیرقابل وصف بود و توی دنیای اجرا و بازی‌ها مونده بودم. جدای از اینکه چقدر تمرین پشت این کار بوده، نمایشی که به اجرا گذاشتن به‌نظر من فراتر از یک کار عادی بود و ادای دین کاملی بود به سبک کارهای برشت و علی‌الخصوص نمایشنامه کله گردها و کله تیزها.
همه‌چیز یک‌دست و بی‌نظیر بود و هیچ‌چیز تو ذوق نمیزد، از متن بی‌نظیر کار که به تمام جزئیات پرداخته بود، تا بازی‌های درجه‌یک و هماهنگ، تا کارگردانی و نورپردازی و طراحی صحنه‌ی هرچند به ظاهر ساده ولی خیره‌کننده.
بعد از اجرا به یکی از بازیگران گفتم شاهکار بودید، اما نمیدونم چطوری! به‌نظرم غرقگی یعنی همین اجرا، یعنی دور شدن از بعد وجودی روزمره و نزدیک شدن به دنیای بازی که این اتفاق به شکل ویژه‌ای توی این اجرا رقم خورده بود.
متاسفانه اصلا نتونستم با کار ارتباط برقرار کنم.
به‌نظرم این نمایش در تلاش بود سبکی جدید ارائه بده، اما متاسفانه تلاشش برای خروج از چارچوب‌ها صرفا منجر به ارائه‌ی یک کار بسیار شلخته شده بود. تمام انرژی کار صرف این شده بود که بازیگر رو در جهان تماشاگر و تماشاگر رو در جهان بازی نشون بده، اما همین صرف انرژی باعث شده بود به ابعاد دیگه‌ی کار خیلی کم بها داده بشه.
متن بسیار کلیشه‌ای و شعاری بود و بازی بازیگران با وجود تجربه‌ی بسیار زیاد اون‌ها، بسیار شلخته و با تپق‌های فراتر از حد انتظار بود، به جز بازی ایمان صیاد برهانی که به‌نظرم بار کار روی دوشش بود و مثل همیشه اجرای لذت‌بخشی رو به نمایش گذاشت.
به قول امیرمسعود جان فدائی، اگر هزاران اگر در کار اصلاح شود، به اثری لذت‌بخش برای دیدن تبدیل می‌شود.
خسته نباشید میگم به تیم اجرائی برای اینکه چراغ سالن‌های تئاتر رو روشن نگه میدارن و امیدوارم روز به روز اجرای بهتری رو به نمایش ... دیدن ادامه ›› بگذارن

پ.ن: تنها نکته لذت‌بخش دیدن نمایش دیشب برای من، دختر بچه‌ای بود که روبروی من نشسته بود و با وجود تجربه‌های بدی که از حضور کودکان در سالن‌های نمایش داشتم، هربار نگاهش میکردم انرژی میگرفتم از این حجم از زیبایی و شعور در یک کودک. جایی از نمایش، بی‌دلیل خنده‌ش گرفته بود و چنان ماهرانه خنده‌ش رو پنهان می‌کرد و فرو میخورد که سر و صدایی نکند که کیف می‌کردم و واقعا تبریک به پدر و مادرش بابت همچین تربیتی. اگر می‌تونید اینطور کودکتون رو تربیت کنید، حتما بدونید جاش در سالن‌های نمایش خالیه (هرچند با وجود محدودیت سنی این کار، حضورش از نظر قانونی درست نبود، ولی دیدنش لذت‌بخش بود).
دختر بچه ای که فرمودین دقیقا رو به روی من هم بود و با اینکه خیلی خوشم اومد از رفتارش و کنترل گری که روی خنده هاش داشت و سکوتش در حین اجرا، مدام از خودم می پرسیدم این دختر چی از متن نمایش متوجه می شه؟ با اینکه خودم از سن خیلی کم ( حدود سیزده سالگی ) تماشای تئاتر های بزرگسال رو شروع کردم ولی به نظرم با توجه به سنش که به نظرم حدود ۹ سال یا شاید کمی بیشتر بود حضورش در سالن اشتباه بود. نمی دونم شاید هم اشتباه می کنم و این موضوع فکرم رو درگیر کرده. خوشحال می شم نظرتون رو بدونم.
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
رها
دختر بچه ای که فرمودین دقیقا رو به روی من هم بود و با اینکه خیلی خوشم اومد از رفتارش و کنترل گری که روی خنده هاش داشت و سکوتش در حین اجرا، مدام از خودم می پرسیدم این دختر چی از متن نمایش متوجه ...
کاملا موافقم باهاتون. من هم دقیقا بعضی از جاهای کار بهش نگاه میکردم ببینم واکنشش چجوریه و به این فکر میکردم متن رو متوجه میشه یا نه. همونطور که گفتم اگر والدین به محدودیت سنی تئاترها توجه کنن و برای شروع، کودکان رو به تئاترهایی که بیشتر مناسب سنشون هست ببرن، قطعا اونا هم لذت بیشتری میبرن و درک درست‌تری شکل میگیره تا اینکه بخوان در کارهای بزرگسال حضور پیدا کنن. من صرفا رفتار‌های اون کودک برام جذاب بود، اما اصلا با حضورش در این نمایش موافق نبودم.
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
محمد رضایی
کاملا موافقم باهاتون. من هم دقیقا بعضی از جاهای کار بهش نگاه میکردم ببینم واکنشش چجوریه و به این فکر میکردم متن رو متوجه میشه یا نه. همونطور که گفتم اگر والدین به محدودیت سنی تئاترها توجه کنن ...
کاملا باهاتون موافقم👌🏻 ممنونم از نظرتون🙏🏻❤️
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش زردآلو i
کار رو خیلی دوست داشتم. بازی و داستان بسیار جذاب بود و هرچند نورپردازی کمی جای کار داشت، اما احسان سلیمیان جوری روی صحنه می‌درخشید که نمیخواستی به‌چیزی غیر از اتفاقاتی که روی صحنه میفته فکر کنی. واقعا خداقوت
سپهر، احسان سلیمیان و stanco این را خواندند
امیرمسعود فدائی، مریم هادوی، بهار مومنی، Amiin.fa و Roza Kh این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش زردآلو i
آقام صداش خیلی قشنگ بود
بیدار شده بود، وضو گرفته بود، رفته بود بیرون اذانو گفته بود
فقط دنیا دو ساعت زودتر پاشده بود...
سپهر این را خواند
امیرمسعود فدائی، احسان سلیمیان، مریم هادوی، بهار مومنی و Sudabe این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش حرفه‌ای i
متاسفانه توقعی که از کار داشتم برآورده نشد. بازی‌ها عمدتا خوب بودن، اما تپق‌ها و ناهماهنگی‌ها در این سطح اجرای حرفه‌ای زیاد بود به‌نظرم. داستان کار بسیار در سطح مونده بود و حتی تلاشی برای عمیق شدن هم نداشت و اگر هدف نویسنده هم همین بوده، بسیار در این کار موفق بوده. کار در کل شما رو سرگرم می‌کنه و حتی ازش لذت می‌برید، اما به وجد نمیاره. خداقوت میگم به تمام تیم اجرا
محمد رضایی (morezgraphy)
درباره نمایش برف شادی i
هنوز توی اجرای امشب موندم انقدر که خوب بودید و واقعا کم پیش میاد اینجوری سخت بتونم از حال و هوای یه تئاتر بیام بیرون. به‌نظرم بازی‌ها درجه یک بودن و هم‌قدم با متن کار، که به‌شدت دلچسب بود، پیش می‌رفتن. به‌قدری به جزئیات توجه شده بود که حتی سایه‌ای که تصویرش برای ما بازی نمی‌کرد، اما صداش و جنس دیکتاتورانه‌ی درعین‌حال متعصبانه و شعارگونه‌ای که صحبت می‌کرد خودش یه بازیگری عالی بود. طراحی صحنه رو دوست داشتم، اما به‌نظرم میزانسن‌ها و طراحی نور جای کار داشت و ناهماهنگی‌هایی دیده می‌شد که در برابر نقاط مثبت بسیار دیگه‌ی کار و کارگردانی جذابش کاملا قابل چشم‌پوشی بود.
دم همتون گرم که انقدر حالمون رو خوب کردید
کاریه که قطعا ارزش دیدن داره و خوشحالم که به تماشاش نشستم. بازی‌ها به‌نظرم خیلی جذاب بود و متن کار هم به دل می‌نشست. یه‌جاهایی از کار نور هماهنگ نبود، اما طراحی صحنه برای من خیلی دل‌نشین بود. خسته‌نباشید میگم به همه‌ی اعضای تیم اجرا
امیر مسعود، سپهر، stanco و سارا کاظمی این را خواندند
امید زهتاب، حسین رنگرز جدی و سعید برجعلی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوست ندارم هیچ‌وقت کامنت منفی‌ای برای کاری بذارم، اما چون فکر میکنم این کار پتانسیل بهتر شدن داره و حیفه که با حضور بازیگری مثل وحید آقاپور سطح کار انقدر پایین باشه، ترجیح دادم چند نقد رو به کار بنویسم.
متاسفانه جزو کارهایی بود که به هیچ وجه باهاش ارتباط برقرار نکردم.
بازی‌ها خیلی متوسط و حتی رو به ضعیف بود و تپق‌ها تقریبا میشه گفت زیاد بود. چندین جا دیالوگ‌هایی گفته می‌شد که ادامه داده نمیشد و نشان از تمرین احتمالا کم برای این کار داشت.
داستان نمایش و شوخی‌ها هم از طرفی به‌شدت ضعیف بود و یا با یک موضوع چندین بار شوخی می‌شد که بسیار کار رو حوصله سر بر می‌کرد، یا شوخی‌های سخیفی با صرفا نام و نام‌خانوادگی افراد بود که فقط دوستانی که به دعوت یکی از بازیگران در بین تماشاگران بودند رو میخندوند.
طراحی نور از نقاط قوت کار محسوب میشه. اما باز هم متاسفانه طراحی و چینش صحنه می‌تونست خیلی دلنشین‌تر باشه.
رفت و آمدهای عوامل پشت صحنه از محل ورود و خروج بازیگران آزاردهنده بود و امان از تماشاگرهایی که گله ازشون دیگه فایده‌ای نداره و سالن تئاتر رو متعلق به‌خودشون میدونن و اندک لذتی هم که میشه صِرف نشستن در یک سالن تئاتر برد رو به کاممون تلخ میکنن...
برای تک تک بازیگران و عوامل این کار آرزوی بهترین‌ها و درخشیدن رو دارم
با قسمتی که درباره رفت و آمد عوامل پشت صحنه از راهروی ورود تماشاچی نوشته بودین، باهاتون موافقم.ولی درباره بازی‌ها ،نه !
به نظر من بازیگر خوب کم نداشت این کار.
از وحید آقاپور و امیر غفارمنش که بگذریم ( چون همیشه خوبن) بازیگر نقش وکیل مدافع ، نقش سارا و نقش دو نفر شاکی دیگه عالی بود.من نظرم و گفتم و برای نظر شما هم احترام قائلم.
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نظرات دوستانی که شب‌های گذشته به اجرای این نمایش نشسته بودند رو که میخوندم، کمی نا‌امید شده بودم از داستان چون اکثریت به عمیق نبودن اون اشاره می‌کردن
اما ته دلم مطمئن بودم اوشان و تیمش کاربلد‌تر از این حرف‌ها هستند.. امشب که خودم این کار رو دیدم، برایم عجیب بود که از کم‌عمق بودن داستان گفته بودند! به نظر من این اثر حرف‌هایی رو روی صحنه آورد که کمتر کسی جرئت زدن اون‌هارو داره و به شکلی بیانشون کرد که نه‌تنها شعارگونه نبود، بلکه با نمادسازی درجه یک، شرح بسیطی از حال و روز این‌روزهایمان می‌داد
از متن و کارگردانی گرفته تا نور و صدا و طراحی و بازیگریِ یک‌به‌یک هنرمندان، درجه یک بود
امشب برای چند لحظه از دورن احساس خوشحالی کردم که در دوره‌ی اوشان محمودی و علی شمس و محمد مساوات و ... زندگی می‌کنم
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

rezaeim1376@gmail.com
09120397881
Morezgraphy