«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پیش از هرز چیز باید به رفتار عجیب عوامل تماشاخانه سنگلج اشاره کنم . در طول نمایش بارها به سالن وارد شده و در سالن راه می رفتند . یکی از عوامل سالن در قسمتی از نمایش اقدام به همخوانی با موسیقی در حال پخش نمود که امری بسیار عجیب بود.
نمایشنامه دارای ایرادات فراوانی بود ، انتخاب موسیقی و لباس و دکور مناسب بود. بازیگر نقش شاه باور ناپذیر بود. مرگ شاه عجیب بود.
با عرض خسته نباشید خدمت گروه
تالار مولوی مکان مناسبی برای اجرای این نمایش نبود
این انتخاب اشتباه ، هم به نمایش صدمه زد و هم به مخاطب
متن بسیار غیر منطقی و فاقد انسجام بود و موضوعات پراکنده و بی ربط زیادی در این متن عنوان شد و متن فاقد هدف و پیام بود
من تا به حال این حجم خوردن و نوشیدن رو در هیچ نمایشی ندیده بودم
انتخاب دکور و لباس ، جالب نبود
در انتخاب بازیگر هم وسواس لازم صورت نگرفته بود
بی توجهی بازیگران به اصول بازیگری و بیان ، این حس رو القا می کرد که در یک جمع خسته کننده از دوستان کم نمک قرار گرفتیم
در نهایت باید بگم اگر نمایش در مکان دیگری اجرا می شد مخاطبان خودش رو پیدا می کرد و با استقبال بهتری روبرو بود و احتمالا با این انتقادات مواجه نمی شد.
نمایشی ضعیف از یک استاد کهنه کار و باسواد .
نمایش از آغاز با لجن پراکنی های جنسی آغاز می شود و هر چه جلوتر می رویم گویی در لجنزاری متعفن ، بیشتر و بیشتر فرو می رویم . در این نمایش شاهد اتفاقاتی عجیب و باور نکردنی هستیم ، از اهانت به مردمان بافرهنگ و اصیل اصفهانی تا وادار کردن کودکی معصوم به بیان الفاظ رکیک جنسی ، که این فعل اخیر در هر مرام و فرهنگی مذموم و به مثابه کودک آزاری ست .
شاید این مدل جلب توجه نمودن ها از کارگردانان کم تجربه و بی تعهد امری طبیعی باشد اما این خطا بعید است از استاد دژاکام که هم صاحب قریحه است و هم متعهد و هم تحصیلکرده .
به امید روز های آفتابی
دوستان بیایید یه کم دامنه تحملمون رو بالا ببریم .
ادبیات که زیر مجموعه فرهنگ یه قوم محسوب میشه شامل تمامی کلمات موجود در زبانه که البته دشنامها رو هم شامل میشه. با دید شما تمام کتابهای لغت هم مستهجن محسوب میشن.این نمایش قطعا برای کودکان نیست و محدودیت سنی داره.از طرفی فکر نمیکنم هیچکدوم از الفاظ به قول شما رکیک براتون ناآشنا بوده باشه.هرچند ممکنه اشارات نغزش چنین باشه.
دوستان بیایید یه کم دامنه تحملمون رو بالا ببریم .
ادبیات که زیر مجموعه فرهنگ یه قوم محسوب میشه شامل تمامی کلمات موجود در زبانه که البته دشنامها رو هم شامل میشه. با دید شما تمام کتابهای لغت ...
متاسفانه یکی از بازیگران همین اجرا یک کودکه که چندین فحش جز دیالوگ هاش بود
دوستان بیایید یه کم دامنه تحملمون رو بالا ببریم .
ادبیات که زیر مجموعه فرهنگ یه قوم محسوب میشه شامل تمامی کلمات موجود در زبانه که البته دشنامها رو هم شامل میشه. با دید شما تمام کتابهای لغت ...
قطعا این نمایش و بسیاری از نمایش های دیگر مناسب کودکان نیست ، کودک آزاری ، دیالوگ های مستهجن بازیگر کودک این نمایش بود .
همه با الفاظ رکیک و اعمال شنیع و کاربرد شان آشناییم . اما شرافت مانع از ابراز می شود.
اگر به جای آقای دژاکام ، یک کارگردان کم تجربه و کم سواد این نمایش را پرداخته بود برای من جای تعجب و حتی تاسف نداشت . آقای دژاکام شخصی نیست که برای خلق جذابیت محتاج شوخی های رکیک جنسی باشد .
اگر از تمام ایرادات اخلاقی و فنی این نمایش بتوان چشم پوشید ، از اهانت به مردم بافرهنگ ، اصیل و شریف اصفهان ، هرگز و هرگز نمی شود چشم پوشی کرد.
قطعا این نمایش و بسیاری از نمایش های دیگر مناسب کودکان نیست ، کودک آزاری ، دیالوگ های مستهجن بازیگر کودک این نمایش بود .
همه با الفاظ رکیک و اعمال شنیع و کاربرد شان آشناییم . اما شرافت مانع ...
دوست عزیز خود بازیگر نقش اصفهانی هستش . لطفا کاسه داغ تر از آش نشویم
دوست عزیز خود بازیگر نقش اصفهانی هستش . لطفا کاسه داغ تر از آش نشویم
شما از کجا تشخیص دادید که من اصفهانی نیستم؟
با این منطق مضحک شما من چون ایرانی هستم مجازم به ایران و ایرانی ها اهانت کنم و چون انسان هستم اجازه دارم به تمام انسان ها اهانت کنم .
شما از کجا تشخیص دادید که من اصفهانی نیستم؟
با این منطق مضحک شما من چون ایرانی هستم مجازم به ایران و ایرانی ها اهانت کنم و چون انسان هستم اجازه دارم به تمام انسان ها اهانت کنم .
Ashdad عزیز، من نمایش رو دیدم ولی متوجه توهینی به اصفهانی ها یا قوم دیگه ای نشدم. میشه لطفا دقیق تر اشاره کنید.
شما از کجا تشخیص دادید که من اصفهانی نیستم؟
با این منطق مضحک شما من چون ایرانی هستم مجازم به ایران و ایرانی ها اهانت کنم و چون انسان هستم اجازه دارم به تمام انسان ها اهانت کنم .
توی نمایش از خاکش تعریف میکنه شما اگه دقیق گوش میدادین ساید نظرتون عوض میشد .
تولد لجن از لجن در دنیایی که همه مجذوب ثروتند و شیفته ی لذت و بنده ی شهوت . کودکی که با خطایی کوچک چنگ میزند بر تار های سقوط و مردمانی که خواسته و ناخواسته خلقش می کنند . نویسنده ای که قرار است خالق باشد و روشنگر و هدایتگر جامعه ، خود آلت دست سوژه هایش می شود و در نهایت میمون وار در صحنه سرگرم می کند جماعتی تبهکار را.
رفتم سیگار بخرم،... نمایشی محترم است و قابل ستایش اگر درست نگاهش کنید.
درود جناب مساوات
من همیشه شیفته ذهن های چند وجهی و بی منطق هستم . این ذهن ها با ظرافت یه جنگل انبوه از قطعات به ظاهر بی ارتباط خلق میکنن که با نگاه های سطحی انسان رو مشوش و گیج میکنه اما اگه عمیق تگاه کنی منوجه میشی که همه چیز درست مثل ساعت کنار هم قرار داره فقط از زاویه اای که تا به حال ندیدیمش .
امیدوارم کناره گیری شما از تاتر یک قهر مقطعی باشه چون آدم خلاق نایاب شده تو این ملک.
در ضمن نوید محمد زاده سخت ترین نقش زندگیش رو بازی کرد
نمایشی تحسین برانگیز با نمایشنامه ای شجاعانه و حتی انتحاری . انتخاب نماد ها بی نظیر و تحسین برانگیز هستند ، چاپلین نماد حق گویانی که هرگز جدی گرفته نمی شوند ، چاوز نماد آزادی خواهانی که خود دیکتاتور می شوند ، (کشیش-روحانی) با آن لباس بی نظیر و معجزات خنده آورش و مردم مهربانی که همواره یا می ترسند یا ایمان می آورند . اجرا ، نور ، کارگردانی ، نمایشنامه ، طراحی لباس و دکور یک اتفاق امید ساز را برای هنر نمایش رقم زد و نوید محمدزاده باز اهم اثبات کرد که یک نابغه در هنر نمایش است.
در همان ابتدای کار پرچم کشور های مختلف این پیام را به مخاطب القا می کند که این داستان تلخ در همه جای دنیا رواج داشته ، دارد و خواهد داشت. خودخواهی نوع بشر که او را به موجودی مصرف گرا مبدل ساخته که از همه چیز منجمله خدا ، دین ، قهرمان ، هنر ، وطن و ... برای ارضای خواسته های حقیرش استفاده می کند . قهرمان تلاش می کند برای توده ای منفعل و خودخواه و در آخر هنگامی که تاریخ مصرفش به اتمام رسید دور می اندازندش. در آخر کار قهرمان از ما ، ملت نظاره گر ، پر توقع و بی آرمان انتقام می گیرد . هماهنگی ، طراحی ، دکور ، موسیقی و کارگردانی نسبتا موفق توانست تا حدودی عظمت اثر چندوجهی شکسپیر را به نمایش درآورد.
از دیدن نمایش است با آن بازیگران نا پخته به وجد آمدم .
نمایش اجتماع در قالب یک کلاس درس ایده ای هوشمندانه و جذاب بود. اجتماعی که حاکمان کنترل می کنند و تشکیل می شود از عوام ، ثروتمندان ، خائنان ، و افراد درستکار . اتفاقی که در نمایش رقم می خورد تلخ اما واقعی ست . گناه افراد ثروتمند نادیده گرفته می شود ، عوام طبق معمول خودخواهانه در هنگام انتخاب همه چیز حتی محبت و معرفت را فراموش کرده و با پشت پا زدن به اخلاق زنده می مانند و در نهایت انسان های درستکار و آرمان خواه که با جبر اجتماع حذف می شوند.
نمایش مرگ خنده دار یک دوچرخه سوار استقامت از آن آثاریست که وزن اجرا با وزن نوشته تناسب ندارد و این بدین معنی نیست که بازیگران و کارگردان در اجرای وظایفشان موفق نبوده اند. متن و موضوع این نمایش آنقدر عمیق و فکورانه طراحی شده است که مجریان را به زانو در می آورد . داستان دنیایی ترسناک را نشانمان می دهد که درونش غوطه وریم . ابرقدرتان بازی مان میدهند و ما چون بازیچه ها در بازیشان زندگی میکنیم ، برنده میشویم ، قهرمان میشویم ، مبلغ میشویم ، شکست میخوریم و از شکست لجمان می گیرد حال آنکه نمی دانیم همه با هم از پیش باخته ایم . درود به عوامل نمایش تلخ مرگ خنده دار یک دوچرخه سوار استقامت
بی هویت ، بی مفهوم ، سخیف ، اهانت آمیز
امروز برای اولین بار سالن نمایش را در حین اجرای یک به اصطلاح نمایش ترک کردم . من طی سال های اخیر نمایش های ضعیف بسیاری را دیده ام اما تا کنون با چنین پدیده اهانت باری مواجه نشده بودم . البته برای دوستانی که با هدف دیدن هنرمندان ( آن هم از فاصله نزدیک ) به دیدن نمایش می روند فرصت خوبی ست و با توجه به کثرت این دوستان این نمایش فروش احتمالن خوبی خواهد داشت .
کمی واژگان مورد استفاده در نقدتان را میشکافید؟ چه باعث شده این نمایش بیهویت، بیمفهوم، سخیف و اهانتآمیز به نظرتان برسد؟ این توصیفات نیاز به بنیانی قوی برای استفاده دارند و با ارائه مصداق میتوان آنچه باعث شده سالن را ترک کنید، درک کنیم.
درود جناب یزدی
همسو با فرمایشات حضرت عالی بنده هم معتقدم واژگان به کار رفته در نوشته ی بنده در خصوص این نمایش به موشکافی و تشریح نیاز دارند ، لیکن توان بنده در صنعت تایپ و سوی چشمانم محدود و حرف بسیار است و امیدوارم کاستی را بر من ببخشید . متاسفانه در خصوص وضعیت این به اصطلاح نمایش و تشریح وقایع عجیبی که نظاره گر بودم واژه هایی مناسبتر برای نشان دادن عظمت فاجعه نیافتم که این با کم سوادی بنده در حوزه ی ادبیات مرتبط است . اما به رسم ادب در صورتی که بتوانید امکان ارتباط کلامی ، فراهم آورید مشتاقانه پاسخگوی تمامی ابهامات خواهم بود. هر چند دعوت به مباحثه با هر شخص بدون دانستن شان اجتماعی و سطح فرهنگ و سواد ، کاریست غلط.
امشب به دیدن نمایش ای بی رفتم . اثری متوسط با بازیگرانی گم نام و پرتلاش. متاسفانه تعداد تماشاگران از تعداد انگشتان دست فرا تر نمیرفت . شاید اگر کارگردان این اثر به جای تلاش و احترام به روح هنر از اشخاص توخالی و زردی که امروز بر صحنه مقدس نمایش ، شمایل زشتشان را به رخ بی فرهنگی ما میکشند ، استفاده میکرد این صحنه های تاثر برانگیز را شاهد نبودیم. زنده باد تک تک نقش آفرینان نمایش ای بی که به احترام تماشاگران اندکی که تعدادشان حتی از بازیگران کار کمتر بود ، دلیرانه و شرافتمندانه به ایفای نقش پرداختند و حتی لحظه ای کم فروشی نکردند.
در شاه ماهی بیش از هر نکته ای درخشش امیر جدیدی خودنمایی میکند، به صورتی که اگر امیر جدیدی را فاکتور بگیریم نمایش به شدت افت میکند. دکور و طراحی لباس عالی ست . ایده های جذابی را در این نمایش خواهید دید که با هماهنگی بسیار جذابی همراه شده. نمایشنامه بسیار ساده و معمولی ست و متاسفانه ریتم کار کند و گاهی کلافه کننده است. در کل نمایش شاه ماهی پر است از نکات متناض که صد البته ارزش دیدن دارد.
اجرای عالی از خانم مژگان خالقی که در تمام طول نمایش بدون چهره و تنها با صدا و حرکات بدن احساسات ظریف و پیچیده ی دختر داستان را به نمایش می گذارد.
متن بسیار عالی که داستانی غم انگیز از جنایاتی هولناک که سال هاست پیروان پروردگار به فرمان ابلیس انجام میدهند را به شیوه ای مدرن بیان می کند.
نور و دکور تحسین برانگیز.
نوشته ی بی نظیبر و تحسین برانگیز سوفی اُکسانِن که مراحل سقوط انسان در حفره های شهوت و قدرت و ثروت را در غالبی آشنا به تصویر میکشد . سقوطی که اغلب ما اگر امکانش را داشته باشیم عاشقانه به آن تن خواهیم داد. اجرای این نمایش با توجه به محدودیت ها و ظرافت های خاص متن و امکانات موجود قطعن کاری دشوار بوده که به عقیده بنده کارگردان و بازیگران و عوامل به شایستگی از عهده ی انجام آن برآمدند.
دکور عالی
سالن اسپینانس پالاس برای اجرای تاتر به هیچ وجه مناسب نیست
گریم عالی
صدا بسیار ضعیف بود
طراحی لباس عالی
صحنه انقدر شلوغ بود که امکان دیده شدن هنر همه بازیگران نبود و من متوجه نشدم چه اصراری بود به این همه صحنه شلوغ
بازی ها خوب
ریتم کار افتضاح