«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حتی در یک نمایش ضعیف هم، میشه نکات مثبت پیدا کرد اما این اجرا، از متن تا دکور و صدا،...همه چی مطلقا ضعیف بود. حتی موسیقی هم در خدمت کار نبود. حالا اصلا موسیقی هیچی، اون افکت های صوتی هم متناسب با کار نبود. بدون روح و ذره ای خلاقیت.
دوست عزیزم ، اینکه به هر دلیلی اجرا مورد پسند شما نبود ، خب طبیعیه. اما این متن ضعیف بود آیا ؟ متنی که برنده جایزه اسکار شده و یکی از بهترین متن های فلوریان زلر هست؟
دوست عزیزم ، اینکه به هر دلیلی اجرا مورد پسند شما نبود ، خب طبیعیه. اما این متن ضعیف بود آیا ؟ متنی که برنده جایزه اسکار شده و یکی از بهترین متن های فلوریان زلر هست؟
دوست عزیز، اجرای ضعیف به هر متنی میتوانه آسیب بزنه.
البته من اجرا رو ندیدم و نظرم کلی بود.
دوست عزیزم ، اینکه به هر دلیلی اجرا مورد پسند شما نبود ، خب طبیعیه. اما این متن ضعیف بود آیا ؟ متنی که برنده جایزه اسکار شده و یکی از بهترین متن های فلوریان زلر هست؟
من هنوز کار رو ندیدم خانم باقری ولی چیزی که باعث شده همه کمی گارد داشته باشن به اجراتون داستان های مترجم بود که متاسفانه پاسخ درستیم به سوالایی که ایجاد شد داده نشد از طرف گروه
البته که هر شب با سالن پر اجرا میرین و شاید مهم نیس براتون
من هنوز کار رو ندیدم خانم باقری ولی چیزی که باعث شده همه کمی گارد داشته باشن به اجراتون داستان های مترجم بود که متاسفانه پاسخ درستیم به سوالایی که ایجاد شد داده نشد از طرف گروه
البته که هر شب ...
سلام به شما ، در نشست خبری کاملن درباره این موضوع صحبت کردیم ، و تمام مدارکی که لازم بود هم توسط گروه ارائه شد و تا جایی که اطلاع دارم خبرش هم کاملن به همه رسید و اون ماجرا ختم به خیر شد . سکوت گروه اجرایی تا قبل از نشست خبری برای این بود که خواستیم وارد حاشیه های متداول نشیم . البته دوستان آزاد هستن نقد کنن کارو ، خاصیت هنر همینه که هر فرد بتونه با جهان بینی خودش اثر رو بررسی کنه. فقط این دوست عزیزم گفتند که همه چیز بد بود و در درجه اول متن رو نوشتن که خب من تعجب کردم .
سلام به شما ، در نشست خبری کاملن درباره این موضوع صحبت کردیم ، و تمام مدارکی که لازم بود هم توسط گروه ارائه شد و تا جایی که اطلاع دارم خبرش هم کاملن به همه رسید و اون ماجرا ختم به خیر شد . سکوت ...
من فیلم هایی که سایت های خبری در این مورد گذاشتن رو نگاه کردم و هر چیزی بود جز این یه مورد
بهرحال جسارت من رو به بزرگی خودتون ببخشین
موفق باشین
دوست عزیزم ، اینکه به هر دلیلی اجرا مورد پسند شما نبود ، خب طبیعیه. اما این متن ضعیف بود آیا ؟ متنی که برنده جایزه اسکار شده و یکی از بهترین متن های فلوریان زلر هست؟
سلام خانم باقری، ممنون بابت پاسختون
وقتی فرم در اجرا وجود نداشته باشه، هملت هم که اجرا بشه، با اثری سرد و بی روح مواجه خواهید شد. مشکل اثر، نه تنها فقدان فرم نمایشی هست، حتی از تکنیک هم استفاده نشده. حتی ساخت دکور هم تمیز نبود، هیچ المانی از میزانسن که مرتبط با مفهوم کار باشه وجود نداشت. موسیقی و نورپردازی رو هم که نگم چون بقیه بهش اشاره کردن. متاسفانه متن خوب با اجرای بد، تبدیل به متنی شکنجه آور خواهد شد.
اگه بازیگرهای این نمایش کلا حذف میشدن، و سئوال و جوابها، فقط در قالب پاورپوینت، روی صفحه روبرو نمایش داده میشد(با همون ترکیب رنگ مشکی برای حرفهای مرد، و رنگ قرمز برای نقش زن)، آیا در محتوای اثر تغییری ایجاد میشد؟ من جوابم اینه که هیچ تغییری نمیکرد. بیننده در ذهن خودش، بازیگر رو تجسم میکرد(با تخیل خودش)، و نمایش هم کم و بیش، با همین ریتم جلو میرفت. خب این چه اثر نمایشی هست که فرم، در انتقال مفهوم و محتوا، هیج نقشی نداره؟!
هربار گل میکارد سید جان گاهی بیگانه میشویم از هرچه تاتری که دیدیم با تاتر بیگانه اش گاهی شکوفه های گیلاس همچون طعمی تازه و ترش در مغزمان میترکد . تاتر شکوفه های گیلاس رو باید دید فهمید و واقعا هنر سکوت و تماشاچی بودن داشت . این کار ۴ شخصیت اصلی داشت زن ،مرد، تماشاچی و سایه ،سایه ای که درون هر انسان بود که از او سوال میپرسیدگاهی امر میکرد و گاهی باز میداشت حتی بازداشتن در ماندن روی صندلی تیاتر و سکوت کردن . این تعلیق بین این چهار شخصیت میگشت گاهی تماشاچی میشد بازیگر و بازیگردان و دیوار چهارم میشد صحنه گاهی از سوی صحنه دیوار چهارم میشکست در صندلی کنارت مینشست و همه پرسشهارو ازت میپرسید . ممنون از کلیه تیم اجرایی و کارگردانی این نمایش فکور🙏❤
هربار گل میکارد سید جان گاهی بیگانه میشویم از هرچه تاتری که دیدیم با تاتر بیگانه اش گاهی شکوفه های گیلاس همچون طعمی تازه و ترش در مغزمان میترکد . تاتر شکوفه های گیلاس رو باید دید فهمید و واقعا ...
خوشحالم که شما دوست داشتین و سید جان براتون گل کاشتن، ولی این متن جواب انتقادِ شکلی من نیست متاسفانه. حذف بازیگرها رو که گفتم بالاتر، حالا یه قدم جلوتر میام. حتی میزانسن رو هم حذف کن، یعنی پل و حتی موسیقی رو هم حذف کن، فقط و فقط دیالوگها رو روی پرده، مث اسلاید اموزشی نمایش بدین، به هیچ عنوان تغییری در ریتم کار اتفاق نخواهد افتاد و محتوا هم متفاوت نخواهد شد. یعنی کارگردانِ فکور، اثر نمایشی ساخته، که شما همه عناصر پایه ای هنر تئاتر و ازش بگیر، اما محتوا و ریتمش مث قبل میمونه. خلق محتوا، بدون هیچگونه خلاقیت در فرم. این هرچی هست، تئاتر نیست؛ برای من.
اما اینکه شما لذت بردین خوشحال کننده است.
دوستان، من کارهای ثروتی رو کلا دوست دارم و قیمت نمایش هاش برام موضوع مهمی نیست. اگه رمان جنایت و مکافات رو خوندین، و یا با کلیت داستان آشنا هستین، مثل من از این نمایش لذت میبرید. اولا انتخاب بابک حمیدیان برای نقش راسکولنیکف یه انتخاب بینظیر بود؛ از این بهتر نمیشد کسی رو با قد و قواره و قیافه برای راسکولنیکف انتخاب کرد. دوما بازی حمیدیان فوق العاده است؛ میتونم بگم شما هم در طول نمایش، به همراه راسکولنیکف “مکافات” رو تجربه میکنید و کیفر میکشید. سوما، نمایش اصلا خسته کننده نبود، حداقل برای من نبود چون به داستان علاقه داشتم و روایت خوب ثروتی هم باعث شد از کار لذت ببرم. در آخر، قبل اینکه برم نمایش رو ببینم دیدم اینجا از کار ناراضی بودن؛ برای من اصلا اینطور نبود و از کار بشدت لذت بردم. “اتاق ورونیکا” نبود؛ اما از کارهای خوب ثروتی بود.
جانبی: دو تا خانمی که امشب ردیف ۳ نشسته بودین؛ چیه این نمایش خنده دار بود که انقدر غش و ریسه میرفتین و حرف میزدین؟! سالن تئاتر، حال خونتون نیست بخدا.
وقتی موضوع نمایش برای شما کاملا آشناست، نوع اجرا اهمیت پیدا میکنه چون شما داستان رو کامل میدونین. با توجه به اینکه از این جنس کار در ایران اصلا اجرا نمیشه، و محدودیتهای ایران رو هم باید در نظر گرفت، روی هم رفته کار قابل قبولی بود. اگه امکانش رو دارید این کار رو ببینین، مگه چند بار در سال در ایران این شانس و داریم که تیاتر موزیکال ببینینم؟ :)
بعد از دیدن این نمایش، همون حس و حال بعد از دیدن "اتاق ورونیکا" رو داشتم. بازیها درخشان و بی نقص بود. وقتی از هنر تیاتر میگن، از همچین نمایشی صحبت میکنن.
انقدر کار شاملو خوبه که هیچ باز-تولید از هیچ اثری نمیتونه حتی بهش نزدیک بشه. نقد خیلیها بیشتر بخاطر مقایسه این کار با اثر صوتی شاملو هست و من خودم دیالوگها رو یه بار هم با صدای شاملو میشنیدم تو ذهنم. نمایش متوسطی بود.
فارغ از نوع اجرا و مدت زمانش که میتونست کمتر باشه، موضوع نمایش و پیام مهمش در این روزگار بسیار با اهمیته . بنظرم هر نمایش ضد جنگی، با این پیام که به هر طریق ممکن باید جلو یه جنگ دیگه رو گرفت ، حد اعلی اهمیت رو داره. جنگی که نه بنفع اطریش بود، و نه در آینده ، خدای نکرده بنفع ایران خواهد بود.
نمایش رو دوست نداشتم. بجز موزیک که شاید هرجای دیگه ای هم میشنیدین ازش لذت میبردین، نه موضوع نمایش جذاب بود و نه بازی ها.
نه در حین اجرا و نه بعد از اتمام نمایش، موضوعی نبود که فکر شما رو درگیر کنه و این برای کاری در این سطح ناامید کننده است.
از بهترین کارهایی بود که در طول این سالها دیدم. بعد از کسوف، هیولاخوانی ،دل سگ و فهرست، این کار از نظر نمایشنامه، طراحی صحنه، موسیقی و مخصوصا کارگردانی و بازی؛ بی نظیر و بدون نقص بود. به قطع بهترین بازی ستاره پسیانی در تمامی کارهایی بود که ازشون دیده بودم و خانم جعفری هم فوق العاده بودن و حفظ کیفیت این نمایش بدون حضور بهناز جعفری - با احترام به دیگر عوامل اثر-حتی قابل تصور هم نیست. موسیقی دث-متال بر روی قطعه شعری فارسی هم بسیار دلچسب و گیرا از کار دراومده بود. خسته نباشید آقای ثروتی؛ دستمریزاد.