نمایشنامه‌خوانی›طلوع خونین

به هیچ عنوان دلم‌ نمی خواست به تماشای این کار برم و پشیمونم از پولی که بابتش هزینه کردم ولی صرفا به خاطر دو سه نفر از دوستانم به تماشای این کار رفتم
و اما نظرم در مورد این کار :
اول از همه متن خیلی ایراد و جای کار داشت. یک متن دیگه از همین نویسنده رو خوندم و کار کردم و باز هم ضعیف و دارای ایراد بود
در مورد کارگردانی : اصلا نمیشه گفت این پروژه ، کارگردان داشت. ۱۴ پرسوناژ روی صحنه بودند ولی شاهد ۱۲ تا فاجعه بودم. فقط دو نفر خوب و قابل پذیرش بودند. یکی همکار خوبم سرکار خانم زهرا عدالتی که افتخار همکاری با ایشون رو داشتم و یکی هم صحنه خوانِ پروژه ، سرکار خانم فاطیما ولی زاده
این دو عزیز از لحاظ سن ، کوچک تر از سایر اعضای گروه بودند اما حقیقتا تنها نفراتی بودند که خوانش درست و واضحی داشتند. درود بر شما دو عزیز🌹
بقیه ی افراد حاضر در صحنه ، هر کدام به نوعی فاجعه
لحن ها اشتباه ... دیدن ادامه ›› و یکنواخت
آکسان ها اشتباه
مکث های اشتباه و طولانی که ریتم رو بارها خراب کرد
حرکات اضافی بعضی بازیگرها در زمانی که دیالوگ نداشتند که اصطلاحا باعث فوکِس کشیدن و جلب توجه مخاطب می شد
مسلط نبودن ۱۲ پرسوناژ بر جایگاه دیالوگ هاشون که چند بار بدون نوبت دیالوگ گفتند و دیالوگ بقیه قطع شد
هماهنگ نبودن بعضی پرسوناژها با افکت هایی که از اتاق فرمان پخش می شد
ضعف بیانی ۱۲ نفر از پرسوناژها که به شکل بدی آشکار بود و هر کدام به شکلی
و مهم ترین نکته این که از نظر من ، این که خوانشگر روی صحنه قوطی آب رو باز کنه و سر بکشه عمق فاجعه ست و مهر برجسته بر این موضوع که اگر یک مترسک هدایت این گروه رو بر عهده می گرفت ، به مراتب شاهد کار با کیفیت تری می بودیم!
در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای خانم عدالتی و خانم ولی زاده ، متاسفم از حضور هر خس و خاشاکی در فضای هنر و آلوده شدن این جامعه

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چو نیک بنگری همه تزویر می کنند!