نمایشنامهی «تسویهحساب» یک تراژدی سهنفرهی مبتنی بر موقعیت است. موقعیتی پرتنش که همهچیز را تحتالشعاع قرار میدهد. این موقعیت است که درام را پیش میبرد و شخصیتهای سخت نمایش را نمایان میکند. شخصیتهایی که همهچیز در جهت منافع شخصی برایشان معنا میشود. درواقع هیچ شخصیت مثبتی وجود ندارد و این شاید بر جذابیت یک درام بیفزاید. ممکن است که شخصیتها دوستداشتنی باشند اما هرگز رویکردی مثبت در آنها نخواهیم یافت.
آنها خود را در یک موقعیت عذابآور گیر انداختهاند و راه فراری نمییابند. برای خود دشمنی خطرناک ایجاد کردهاند و به دنبال فرار از این بحران هستند اما غافل از این که دشمن اصلی آنها کسی نیست جز خودشان.
بیشتر در این خصوص توضیح نمیدهیم تا با دیدگاه خودتان نمایشنامه را بررسی کنید. اما در خصوص فرم نگارشی نمایشنامه باید بگوییم که تلاش شده استفادهی مینیمال از زبان، کلید اصلی نمایشنامه باشد؛ در همین خصوص از عبارتبندی موجز، انقطاعها، مکثهای مکرر، توقفهای میانجملهای، تکرار و شتاب ناگهانی در بیرونریزی خصوصیات شخصیت، استفاده شده است. به همین جهت پیدا کردن و رعایت آنها برای اجرای صحنهای امری ضروری است.
این درام در یکی از ایالتهای شمالیِ ایالات متحدهی آمریکا اتفاق میافتد و زمان به وقوع پیوستن آن حدوداً سالهای پایانی دههی ۱۸۸۰ میلادی است. دورانی که اکثر آثار وسترن به آن زمان اشاره دارند. آثاری که بیشتر شخصیتهایشان را کابویهای پر از جاذبهی آمریکایی تشکیل میدادند. اگر نمیدانید باید بگویم که؛ به گلهبانهای سنتی آمریکا و کانادا کابوی یا گاوچران گفته میشود. دوران اصلی کابویها از سال ۱۸۶۷ تا دهه ۱۸۸۰ میلادی بود.
امید است مطالعهی این نمایشنامه برای مخاطبان آن دلپذیر و خوشآیند باشد. چرا که دلیل نگارش «تسویهحساب» تنها و تنها همین لذت است.