بر اساس نمایشنامهای از نادیا راس و جکوب ورن
دربارهی نمایش:
دختر ادامه مادر میشود و مادر، ادامه مادربزرگ است. دنیا تغییر میکند اما روایتها، همان روایتهاست و گاهی تغییر شکل میدهند.
دختر و پسری عاشق میشوند و در سال ۱۹۰۰ به یکدیگر ابراز علاقه میکنند. آنها در دو سوی میز نشستهاند. یک سال میگذرد، دو سال، سه سال، چهار سال و در نهایت سال پنجم از یکدیگر جدا میشوند. حاصل این پنج سال زندگی دو دختر دو قلو است. دخترها بزرگ میشوند و مادر خود را ترک و برای یافتن پدر، نامهای برای او پست میکنند. نامه به دست پدر نمیرسد اما مردی همراه نامه، به دیدار دختران آمده و قصد ازدواج با یکی از دخترها را دارد. مرد به جنگ میرود اما هیچگاه نامهای برای دختر مورد علاقه خویش نمینویسد. پس از بازگشت مرد از جبهه، او با دختر مورد علاقه خویش ازدواج میکند. یک سال بعد جنازه قطعه قطعه شده دختر را پیدا میکنند. مرد با دختر دوم ازدواج میکند و بچهدار میشوند. فرزند آنان بزرگ میشود و روانشناسی دورهگرد به او ابراز علاقه میکند.
و قصه دوباره تکرار میشود ولیکن این بار با دو شخص جدید که عشق در آنان، شکل گرفته است.